مقاله پژوهشی
مهرداد حنیفه ای؛ حمید دهقانی؛ رجب چوکان
چکیده
بیماری پژمردگی آوندی یکی از مهمترین بیماریهای خربزه و طالبی است. در این پژوهش 24 تودۀ بومی که از نقاط مختلف ایران جمعآوری شده بود به همراه 8 اینبرد لاین برای شناسایی منبع جدیدی از مقاومت به بیماری در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه و گلخانه در سینیهای حاوی خاک رس، پیتماس و پرلیت مطالعه شد. ریشههای زخمیشدۀ ...
بیشتر
بیماری پژمردگی آوندی یکی از مهمترین بیماریهای خربزه و طالبی است. در این پژوهش 24 تودۀ بومی که از نقاط مختلف ایران جمعآوری شده بود به همراه 8 اینبرد لاین برای شناسایی منبع جدیدی از مقاومت به بیماری در یک طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در آزمایشگاه و گلخانه در سینیهای حاوی خاک رس، پیتماس و پرلیت مطالعه شد. ریشههای زخمیشدۀ گیاهچههای 1 تا 2 برگی 15 روزه در 50 میلیلیتر سوسپانسیون اسپور Fusarium oxysporum f. sp. melonis با غلظت 106 × 1 در میلیلیتر بهمدت سه تا چهار دقیقه قرار گرفتند و به سینیهای کشت برگردانده شدند. نمونۀ ریشه دو روز بعد از تجدید کاشت از گیاهان آلودهشده تمام ژنوتیپهای مطالعهشده حساس، نیمهمقاوم و مقاوم برای بررسی تغییرات بیوشیمیایی طی 5 مرحله بهمدت 8 روز گرفته شد و در دمای 80- درجۀ سانتیگراد نگهداری شد. در تیمار شاهد از آبمقطر سترون استفاده شد. میزان آنزیمهای پراکسیداز، پلیفنل اکسیداز، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و ترکیبات فنلی برای تعیین مقاومت به بیماری به همراه سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری و شدت بیماری مطالعه شد. بررسی تنوع ژنتیکی تودههای خربزه و طالبی برمبنای صفات مذکور با استفاده از روشهای آماری تجزیۀ خوشهای و تجزیه به مؤلفههای اصلی انجام شد. نتایج تجزیۀ واریانس نشان داد که آلودگی ژنوتیپها به قارچ عامل پژمردگی آوندگی منجر به تغییرات بیوشیمیایی شد. سطح آنزیمهای آنتیاکسیدانت و محتوای فنلکل در شرایط پاسخ به آلودگی به فوزاریوم فوم 2/1 افزایش یافت. بیشترین فعالیت پراکسیداز، پلیفنل اکسیداز، کاتالاز، سوپراکسید دیسموتاز و ترکیبات فنلی چهار تا شش روز پس از آلودگی برای ژنوتیپهای مختلف مشاهده شد. در خوشهبندی ارقام براساس روش وارد، 32 ژنوتیپ در 3 گروه قرار گرفتند. تجزیه به مؤلفههای اصلی متغیرهای مطالعهشده را به 2 مؤلفه با واریانس تجمعی 96درصد کاهش داد. بیشترین فاصله مربوط به ژنوتیپهای ایزابل و شادگانی2 (21/27) بود. بنابراین، ایزابل خارجی مقاومترین و تودۀ شادگانی2 حساسترین توده به بیماری شناخته شد. تودههای زرد ایوانکی، شارنته فوم1، جاپالیزی و مگسی در یک گروه قرار گرفتند. بنابراین، میتوان از تلاقی این تودهها در تولید جمعیتهای پایه برای مطالعۀ نحوۀ عمل و شناسایی ژن(های) مؤثر در تحمل به پژمردگی آوندی فوزاریومی استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
علی عبادی؛ جواد عرفانی؛ حمید عبدالهی؛ محمد رضا فتاحی مقدم
چکیده
بیماری آتشک یکی از بیماریهای مخرب گیاهان در زیرخانوادة Pomoideaeاز خانوادة رزاسه است که توسط باکتری Erwinia amylovora القا میشود. هدف از این پژوهش، تعیین سطوح مقاومت در 30 رقم گلابی و بررسی تغییرات بیوشیمیایی القاشده در برخی ارقام مقاوم و حساس با مایهزنی ترکیبی از 4 سویه باکتری E. amylovora بود. ارزیابی مقاومت براساس درصد نسبت پیشرفت بیماری ...
بیشتر
بیماری آتشک یکی از بیماریهای مخرب گیاهان در زیرخانوادة Pomoideaeاز خانوادة رزاسه است که توسط باکتری Erwinia amylovora القا میشود. هدف از این پژوهش، تعیین سطوح مقاومت در 30 رقم گلابی و بررسی تغییرات بیوشیمیایی القاشده در برخی ارقام مقاوم و حساس با مایهزنی ترکیبی از 4 سویه باکتری E. amylovora بود. ارزیابی مقاومت براساس درصد نسبت پیشرفت بیماری آتشک در شاخه به کل طول شاخه انجام شد. درنهایت ارقام درگزی و هاروسوئیت بهعنوان خیلیمقاوم، رقم بارتلت، حساس و رقم محمدعلی، خیلیحساس برای ارزیابی بیوشیمیایی انتخاب شدند. برخی آنزیمهای آنتیاکسیدانت شامل آسکوربات پراکسیداز (APX)، کاتالاز (CAT)، گوایکول پراکسیداز (POX) و مقدار فنلکل در روزهای صفر (قبل از آلودگی) 3، 6 و 12 روز بعد از مایهزنی با باکتری، بهمنظور تعیین نقش آنها در مکانیزم مقاومت بعد از حملة پاتوژن انتخاب شدند. فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز در ارقام خیلیمقاوم اختلاف معناداری در مقایسه با ارقام حساس در طول دورة تلقیح داشت و در روز ششم بعد از تلقیح به حداکثر خود رسید. فعالیت آنزیم گوایکول پراکسیداز در ارقام خیلی مقاوم تا روز سوم بعد از مایهزنی افزایش یافت، ولی در روز ششم نسبت به ارقام حساس هم کمتر شد. حملة پاتوژن همچنین سبب افزایش در مقدار فنلکل در همة ارقام آلودهشده گردید اما تفاوت معناداری بین آنها مشاهده شد.
مقاله پژوهشی
ساره رحیمی؛ سید حسین میردهقان؛ مجید اسماعیلی زاده
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تیمار پوتریسین بر کیفیت میوۀ انگور طی دوره های انبارمانی اجرا شد. میوه های انگور ارقام ریشبابا و الحقی بهروش غوطه وری تحت فشار با محلولهای پوتریسین (0، 1 و 2 میلیمولار) تیمار شدند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد پس از 55 روز انبارمانی تیمار پوتریسین 1 میلی مولار در رقم ریشبابا و غلظت ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور بررسی تأثیر تیمار پوتریسین بر کیفیت میوۀ انگور طی دوره های انبارمانی اجرا شد. میوه های انگور ارقام ریشبابا و الحقی بهروش غوطه وری تحت فشار با محلولهای پوتریسین (0، 1 و 2 میلیمولار) تیمار شدند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد پس از 55 روز انبارمانی تیمار پوتریسین 1 میلی مولار در رقم ریشبابا و غلظت 2 میلی مولار در رقم الحقی بهترتیب با میانگینهای 28/0 و 56/0 کیلوگرم نیرو مؤثرترین تیمارها برای حفظ سفتی بودند. همچنین تیمارهای ذکرشده در هر یک از ارقام پس از پایان دورۀ آزمایش کمترین درصد کاهش وزن را نسبت به شاهد نشان دادند. در رابطه با فعالیت میکروبی پس از 55 روز انبارمانی تیمار پوتریسین 2 میلیمولار با میانگین g-1 CFU 59/3 در رقم ریشبابا به طور معناداری کمترین میزان آلودگی را نسبت به شاهد نشان داد. میوه های تیمارنشده کاهش در میزان ترکیبات فنلیکل، فعالیت ضداکسیداسیونی، اسیدیتۀ قابل تیتراسیون، شاخصهای مختلف رنگ، افزایش کاهش وزن، pH، مواد جامد محلول کل و شاخص رسیدگی (TSS/TA) را نشان دادند. تمامی این تغییرات به صورت معناداری تحتتأثیر تیمارهای پوتریسین به تأخیر افتادند.
مقاله پژوهشی
موسی رسولی؛ محمدرضا فتاحی مقدم؛ ذبیح اله زمانی؛ علی ایمانی؛ علی عبادی
چکیده
استفاده از نشانگرهای مولکولی بهویژه ریزماهوارهها بهدلیل دقت بالای آنها در مطالعة ژنوم درختان میوه از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش برای ارزیابی روابط ژنتیکی 68 رقم و ژنوتیپ بادام داخلی و خارجی از 22 مکان ریزماهواره استفاده شد. DNA ژنومی از بافتهای برگی جوان استخراج و واکنشهای PCR با استفاده از 22 مکان انتخابشده (از بین100عدد ...
بیشتر
استفاده از نشانگرهای مولکولی بهویژه ریزماهوارهها بهدلیل دقت بالای آنها در مطالعة ژنوم درختان میوه از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش برای ارزیابی روابط ژنتیکی 68 رقم و ژنوتیپ بادام داخلی و خارجی از 22 مکان ریزماهواره استفاده شد. DNA ژنومی از بافتهای برگی جوان استخراج و واکنشهای PCR با استفاده از 22 مکان انتخابشده (از بین100عدد مکان) ریزماهواره روی آن انجام شد. از مکانهای بررسیشده درمجموع 167 آلل چندشکل که بین 4 تا 11 آلل در هر مکان SSRs و با متوسط 60/7 آلل بودند، مشاهده شد. از بین مکانهای استفادهشده، مکانهای pchgms6 و UDP97401 با داشتن تعداد آلل زیاد، آلل مؤثر بالا، قدرت تفکیککنندگی، میزان اطلاعات چندشکلی، هتروزایگوسیتی مورد انتظار و شاخص اطلاعاتی شانون بالا، نسبت به سایر مکانهای بررسیشده کارایی بهتر و مزیت بیشتری داشتند. براساس ماتریس تشابه، بیشترین تشابه (74/0) بین ژنوتیپهای ’5ـ 17 ‘ و ’1ـ 21‘و کمترین تشابه بین ژنوتیپ ’2ـ 7‘ با ’مشهد 3‘ و ’پرلیس ‘و همچنین ژنوتیپ’4ـ 8‘ با ’دیررس ساوجبلاغ‘ و’ آذر‘ (14/0) مشاهده شد. برای رسم نمودار خوشهای از روش UPGMA و ضرایب تشابه دایس بین ارقام و ژنوتیپها استفاده شد. براساس این روش ارقام و ژنوتیپهای بررسیشده در فاصلة تشابه 40/0 به 8 گروه اصلی تقسیم شدند که متناسب با منشاء جغرافیایی و برخی خصوصیات مورفولوژیکی آنها بود.
مقاله پژوهشی
حسن حاج نجاری؛ مصطفی مرادی
چکیده
سطوح خودسازگاری از طریق تلاقی با گردة خودی و مقایسة کارایی ژنتیکی 48 رقم تجارتی و ژنوتیپهای سیب خودسازگار پیشگزینش شده در فرایند تبدیل گل به میوه، ریزشهای چندگانه و حفظ میوه طی چهار مرحلة بیولوژیک رشدی در دو وضعیت خودگشنی مصنوعی و گردهافشانی آزاد (شاهد) همراه با ویژگیهای پومولوژیک و ناهنجاریهای فیزیولوژیکدر کلکسیون ارقام ...
بیشتر
سطوح خودسازگاری از طریق تلاقی با گردة خودی و مقایسة کارایی ژنتیکی 48 رقم تجارتی و ژنوتیپهای سیب خودسازگار پیشگزینش شده در فرایند تبدیل گل به میوه، ریزشهای چندگانه و حفظ میوه طی چهار مرحلة بیولوژیک رشدی در دو وضعیت خودگشنی مصنوعی و گردهافشانی آزاد (شاهد) همراه با ویژگیهای پومولوژیک و ناهنجاریهای فیزیولوژیکدر کلکسیون ارقام واقع در ایستگاه تحقیقات باغبانی کمالشهر کرج بررسی شد. برای تعیین سطح خودسازگاری، 6 تا 10 شاخة بارور در 3 تا 6 درخت موجود از ارقام پیشگزینش شده انتخاب و اتیکتزنی شد. شاخههای انتخابی با استفاده از کیسههای بیبافت از محیط خارج جداسازی شدند. در تمامی شاخههای انتخابی طی چهار مرحلة فنولوژیک شامل 1. مرحلة تورم جوانه 2. دو هفته پس از پایان گلدهی 3. مرحلة ریزش خرداد 4. دو هفته قبل از رسیدن کامل بهترتیب از تعداد جوانة بارور، تعداد گل، تعداد میوه و سطوح ریزش در شاخه رکوردگیری شد. نتایج نشان داد که بین ارقام از نظر درصد گلدهی، ظرفیت ژنتیکی قدرت تبدیل گل به میوه، دفعات و میزان ریزش، درصد میوهبندی در مراحل مختلف رشد و بهویژه از نظر سطوح خودسازگاری بین ارقام و نیز در هر رقم نسبت به گردهافشانی آزاد اختلاف معناداری وجود داشت. فشار اینبریدینگ موجب بروز اختلالات در سطوح متفاوت در صفات وزن میوه، اندازة میوه، تعداد بذر، چروکیدگی بذر و دیگر صفات بین ارقام شد. مقایسة میانگین نشان داد که ژنوتیپ IRI6 با 49/6درصد قدرت نگهداری میوه تا چهارمین مرحلة رشد در مقایسه با شاخههای گردهافشانی آزاد در درختان همین ژنوتیپ فقط با 4درصد قدرت نگهداری میوه در مرحلة مشابه رشد، بهطور کامل خودسازگار است. به غیر از 12 رقم در سال نیاور، سایر ارقام درصدهای مختلف و قابل توجهی از خودسازگاری را نشان دادند. آزمایشهای میوهشناسی با مطالعة 43 صفت براساس دستورالعمل آزمون ملی UPOV، در 10 نمونه میوة سیب از هر تیمار انجام شد.
مقاله پژوهشی
مسعود موسوی رحیمی؛ مجتبی دلشاد؛ عبدالمجید لیاقت؛ امیر رحمتیان
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از سیستمهای کشت بدون خاک در گلخانههای تولید سبزی در ایران گسترش زیادی یافته است. اغلب تولیدکنندگان بدون توجه به نیاز آبی واقعی گیاه، محلولدهی به آن را انجام میدهند. از آنجایی که برخی بسترهای استفادهشده درگلخانهها بیشتر از نوع بسترهای مصنوعی است و اغلب بسترهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفاده از سیستمهای کشت بدون خاک در گلخانههای تولید سبزی در ایران گسترش زیادی یافته است. اغلب تولیدکنندگان بدون توجه به نیاز آبی واقعی گیاه، محلولدهی به آن را انجام میدهند. از آنجایی که برخی بسترهای استفادهشده درگلخانهها بیشتر از نوع بسترهای مصنوعی است و اغلب بسترهای استفادهشده ظرفیت نگهداری آب کمی دارند، احتمال هدررفتن مقداری از محلول مصرفی یا وقوع تنش برای گیاهان نسبتاً بالاست. چنین شرایطی میتواند کارایی مصرف آب و کود توسط گیاه را کاهش دهد و سبب افزایش هزینة تولید شود. در این پژوهش تلاش شده است امکان افزایش کارایی مصرف آب و کود در گوجهفرنگی گلخانهای بهوسیلة خشکیدهی قسمتی از ریشه (Partial root zone drying) و هیدروژل ارزیابی شود. آزمایش در شرایط گلخانهای بهصورت طرح کرتهای خردشده بر پایة بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و چهار مشاهده در هر کرت اجرا شد. تیمارهای آبیاری در پنج سطح آبیاری معمولی50، 70 و 100درصد نیاز آبی و آبیاری متناوب 50 و70 درصد نیاز آبی بر روی گوجهفرنگی گلخانهای اعمال شد و بستر استفادهشده در سه سطح 0، 1 و2 درصد وزنی هیدروژل مختلط با پرلیت بهمنزلة فاکتور فرعی به کار رفت. نتایج بهدستآمده نشان داد که گیاهانی که تحت تیمار خشکیدهی قسمتی از ریشه قرار گرفتهاند نسبت به آبیاری کامل عملکرد کمتری داشتهاند اما کارایی مصرف آب و کود آنها بهبود یافت. آبیاری PRD نسبت به کمآبیاری معمولی احتمالاً بهعلت تحریک گیاه برای تولید ریشههای جدید و امکان استفادة بهتر از آب و کود در بستر، عملکرد بیشتری از خود نشان داد. اختلاط هیدروژل با بستر که سبب بهبود خواص فیزیکی بستر و افزایش قدرت نگهداری آن میشود سبب شد که آب و کود با دسترسی بهتری در اختیار ریشه قرار گیرند و موجب افزایش عملکرد و بهبود کارایی مصرف آب و کود شود. اثر هیدروژل بر کارایی مصرف آب و کود در گیاهان تحت تیمار کمآبیاری نقش بهتری نسبت به گیاهان تحت آبیاری کامل داشت.
مقاله پژوهشی
صادق کاظمی؛ معظم حسن پور اصیل؛ محمود قاسم نژاد
چکیده
بهمنظور بررسی آثار فیزیولوژیک برخی اسانسهای گیاهی در مقایسه با 8-هیدروکسیکوئینولین در گل بریدة لیزیانتوس (Eustoma grandiflorumL.)، آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها عبارت بود از 8-هیدروکسیکوئینولین، اسانس میخک هندی (Pittosporum undudatum) و اسانس رزماری (Rosmarinus officinalis) در دو غلظت 200 و 300 میلیگرم در لیتر و اسانس آویشن ...
بیشتر
بهمنظور بررسی آثار فیزیولوژیک برخی اسانسهای گیاهی در مقایسه با 8-هیدروکسیکوئینولین در گل بریدة لیزیانتوس (Eustoma grandiflorumL.)، آزمایشی بهصورت طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارها عبارت بود از 8-هیدروکسیکوئینولین، اسانس میخک هندی (Pittosporum undudatum) و اسانس رزماری (Rosmarinus officinalis) در دو غلظت 200 و 300 میلیگرم در لیتر و اسانس آویشن شیراز (Zataria multiflora) در دو غلظت 50 و 100 میلیگرم در لیتر که همراه با ساکارز 3درصد استفاده شدند و سه تیمار آبمقطر، اتانول 500 پیپیام و ساکارز 3درصد بهمنزلة تیمارهای شاهد در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد 8-هیدروکسیکوئینولین در غلظت 300 میلیگرم در لیتر بیشترین ماندگاری (4/18 روز) را در مقایسه با تیمارهای شاهد (آبمقطر 3/10، اتانول 8/10 و ساکارز 1/12) داشت. در بین اسانسهای گیاهی، اسانس میخک هندی در غلظت 300 میلیگرم در لیتر، اسانس رزماری در غلظت 200 میلیگرم در لیتر و اسانس آویشن شیراز در سطح 100 میلیگرم در لیتر بهترتیب با میانگین 8/15، 6/15 و 5/15روز اختلاف معناداری را با تیمارهای شاهد داشتند. اسانس رزماری در غلظت 200 میلیگرم در لیتر بیشترین تأثیر را بر کلروفیل کل داشته است. 8-هیدروکسیکوئینولین و اسانس میخک هندی در غلظت 300 میلیگرم در لیتر بهترتیب بیشترین تأثیر را بر میزان آنتوسیانین، پروتئین، مالوندیآلدئید و آنزیمها داشتند. با توجه به نتایج حاصله، استفاده از اسانسهای گیاهی به جای ترکیبات شیمیایی میتواند راه مؤثری برای بهبود ماندگاری در گلهای شاخهبریدة لیزیانتوس باشد.
مقاله پژوهشی
حسن احمدی؛ مجتبی دلشاد؛ مصباح بابالار
چکیده
در این پژوهش، اثر غلظت های مختلف نیتروژن و پتاسیم در محلول غذایی بر رشد و کیفیت نشای گوجهفرنگی گلخانه ای رقم سیندا مطالعه شد. سه غلظت نیتروژن (5/1، 3 و 6 میلیاکیوالان بر لیتر) و سه غلظت پتاسیم (5/1، 3 و 6 میلیاکیوالان بر لیتر) بهصورت فاکتوریل (3×3) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار روی نشاهای گوجه فرنگی، بهمدت 27 ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر غلظت های مختلف نیتروژن و پتاسیم در محلول غذایی بر رشد و کیفیت نشای گوجهفرنگی گلخانه ای رقم سیندا مطالعه شد. سه غلظت نیتروژن (5/1، 3 و 6 میلیاکیوالان بر لیتر) و سه غلظت پتاسیم (5/1، 3 و 6 میلیاکیوالان بر لیتر) بهصورت فاکتوریل (3×3) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار روی نشاهای گوجه فرنگی، بهمدت 27 روز از زمان ظهور گیاهچه ها اعمال شدند. در پایان دوره پرورش نشاها، صفاتی چون قطر ساقه، سطح ویژة برگ (SLA)، نسبت مادة خشک ریشه به کل (RMF)، نسبت مادة خشک ساقه به کل (SMF)، نسبت مادة خشک برگ به کل (LMF)، نسبت ماده خشک ریشه به شاخساره (RSR)، سرعت رشد نسبی (RGR)، نرخ فتوسنتز خالص (NAR) و نسبت سطح برگ (LAR) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت پتاسیم، قطر و وزن خشک ساقه افزایش یافت در حالیکه با افزایش نیتروژن، قطر و ماده تر ساقه افزایش پیدا کرد. درحالیکه افزایش پتاسیم به 6 میلیاکیوالان بر لیتر سبب افزایش سطح ویژه برگ شد، افزایش نیتروژن تأثیری بر سطح ویژه برگ نداشت. نسبت RMF با افزایش غلظت پتاسیم و نیتروژن کاهش یافت. اثر پتاسیم بر LMF معنادار نبود، اما نیتروژن سبب افزایش این نسبت شد. بیشترین میزان SMF در نسبت (K:N) 5/1:6 اتفاق افتاد و کمترین مقدار SMF در نسبتهای 3:6 و 6:5/1 بود، که بیانگر اثر منفی نیتروژن بر SMF بود. با افزایش غلظت پتاسیم محلول غذایی میزان RGR و LAR افزایش یافتند درحالیکه اثر پتاسیم بر مقدار NAR معنادار نبود. با افزایش غلظت نیتروژن، مقدار RGR افزایش پیدا کرد، درحالیکه اثر آن بر هیچکدام از فاکتورهای NAR و LAR معنادار نبود. بیشترین میزان RGR (با تفاوت غیرمعنادار) در نسبت 6:6 (K:N) مشاهده شد. اگرچه بین این نسبت و نسبت های کمتر تفاوت معناداری وجود نداشت. اثر متقابل نیتروژن و پتاسیم بر هیچکدام از صفات مربوط به تخصیص ماده خشک و سرعت رشد نسبی معنادار نبود. نتایج نشان داد که افزایش نسبت K:N تا 5/1:6 سبب بهبود کیفیت نشاها میشود.
مقاله پژوهشی
محمد دیلمقانی حسنلویی؛ سیاوش همتی عسگرآبادتپه؛ حامد دولتی؛ ولی عاقلی مغانجوقی؛ یوسف نیکخواهی دستجردی
چکیده
مدیریت باغ، تغذیۀ گیاه، آبیاری، ژنوتیپ، آفات و بیماریها از عوامل تأثیرگذار بر کمّیت و کیفیت محصول به شمار میروند. تغذیۀ گیاه بین عوامل ذکرشده اهمیت زیادی دارد و نبود تعادل عناصر غذایی در خاک میتواند کمّیت و کیفیت انگور را تحتتأثیر قرار دهد. خشکیدگی خوشههای انگور در زمان تغییر رنگ میوه از ناهنجاریهای مهم در تاکستانهاست ...
بیشتر
مدیریت باغ، تغذیۀ گیاه، آبیاری، ژنوتیپ، آفات و بیماریها از عوامل تأثیرگذار بر کمّیت و کیفیت محصول به شمار میروند. تغذیۀ گیاه بین عوامل ذکرشده اهمیت زیادی دارد و نبود تعادل عناصر غذایی در خاک میتواند کمّیت و کیفیت انگور را تحتتأثیر قرار دهد. خشکیدگی خوشههای انگور در زمان تغییر رنگ میوه از ناهنجاریهای مهم در تاکستانهاست که عامل آن نبود تعادل تغذیهای بین پتاسیم و منیزیم و بههم خوردن نسبت این عناصر است. بنابراین، پژوهشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی شامل فاکتور پتاسیم در سه سطح (0، 300 و600 گرم در هر تاک از منبع سولفات پتاسیم) و فاکتور منیزیم در سه سطح (0، 100 و200 گرم در هر تاک از منبع سولفات منیزیم)، در سه تکرار که هر تکرار شامل3 درخت بود در دو باغ در شهرستان ارومیه انجام گرفت. نتایج تجزیۀ نمونهها نشان داد که بیشترین میزان کلروفیل برگ از تیمار سوم (200 Mg0K) به دست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد (0 Mg0K) 4/29درصد افزایش داشت. اثر نسبتهای مختلف پتاسیم به منیزیم بر میزان pH و قطر حبهها معنادار نبود. در طول حبهها تیمار یکم (0 Mg0K)، وزن حبهها تیمار چهارم (0 Mg300K)، وزن خوشهها تیمار هشتم (100 Mg600 K)، مواد جامد محلول تیمار نهم (200 Mg600 K) بیشترین مقدار را داشتند. در خشکیدگی خوشهها تیمارهای ششم (200 Mg300 K)، هفتم (0 Mg600 K) و هشتم بیشترین مقدار خشکیدگی را در مقایسه با سایر تیمارها داشتند. در نسبتهای مختلف پتاسیم و منیزیم بیشترین مقدار پتاسیم مربوط به تیمار نهم (200 Mg600 K) بود که در مقایسه با شاهد 7درصد افزایش نشان داد. بیشترین مقدار منیزیم از تیمار سوم (200 Mg0K) به دست آمد که در مقایسه با شاهد اختلاف معنادار نبود، ولی در مقایسه با تیمارهای هشتم و هفتم اختلاف معنادار بود، بهطوریکه در مقایسه با تیمار هشتم 21درصد و در مقایسه با تیمار هفتم 16درصد افزایش جذب منیزیم داشت. نتایج نشان داد که با کاربرد پتاسیم و استفادهنکردن از منیزیم در باغهای انگور، تعادل این دو عنصر بهدلیل جذب زیاد پتاسیم و افزایش نسبت پتاسیم به منیزیم بههم میخورد و بیشتر صفات کیفی این محصول دچار تغییر میشود.
مقاله پژوهشی
سید عبدالحمید ایزدیار؛ حسین صادقی؛ محمدعلی بهمنیار
چکیده
تولید توت فرنگی در محیطهای کشت بدون خاک در حال افزایش است. نهتنها عملکرد و کیفیت میوه های تولیدشده تحتت أثیر محیط کشت، قرار میگیرند، بلکه رفع نیاز سرمایی و مدیریت باغی هم بر آنها تأثیر میگذارد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی محیطهای مختلف کشت و سرمادهی بر میزان رشد رویشی، عملکرد و کیفیت میوههای تولیدی سه ...
بیشتر
تولید توت فرنگی در محیطهای کشت بدون خاک در حال افزایش است. نهتنها عملکرد و کیفیت میوه های تولیدشده تحتت أثیر محیط کشت، قرار میگیرند، بلکه رفع نیاز سرمایی و مدیریت باغی هم بر آنها تأثیر میگذارد. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی محیطهای مختلف کشت و سرمادهی بر میزان رشد رویشی، عملکرد و کیفیت میوههای تولیدی سه رقم توتفرنگی پاروس، کاماروسا و سلوا بوده است. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای این آزمایش شامل بسترهای کشت کمپلکس لیگنین، پرمیکس و کوکوپیت، سرمادهی (بدون سرمادهی و سرمادهی در دمای 4 درجه سانتیگراد بهمدت 2 هفته) و سه رقم پاروس، کاماروسا و سلوا بودند. نتایج نشان داد که بیشترین عملکرد در بستر کوکوپیت و کمترین آن در بستر کمپلکس لیگنین بوده است. سرمادهی موجب افزایش عملکرد شد، اما کاهش میزان آنتوسیانینها و شاخص های رویشی مانند زیست توده، تعداد برگ و تعداد طوقه در ارقام مختلف را در پی داشت. بیشترین میوة تولیدی در هر بوته نیز در رقم کاماروسا دیده شد. حداکثر عملکرد در ارقام مختلف در محیط کشت کوکوپیت مشاهده شد. شاخص طعم رقمهای کاماروسا و سلوا اختلاف معناداری نداشتند، ولی بالاتر از پاروس قرار گرفتند.