مقاله پژوهشی
علوم گیاهان دارویی
مریم نصرالهی پری؛ محمدحسین فتوکیان
چکیده
القاء جهش ازجمله روشهای مهم ایجاد تنوع ژنتیکی است. خرفه به دلیل محتوای بالای آنتیاکسیدانهای مفید و اسیدهای چرب امگا -۳، مصارف داروئی منحصربهفردی دارد. در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 24 لاین جهشیافته نسل چهارم (M4) خرفه حاصل از تیمار با دی متیل سولفات به همراه شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بررسی شد. تفاوت بین لاینها ...
بیشتر
القاء جهش ازجمله روشهای مهم ایجاد تنوع ژنتیکی است. خرفه به دلیل محتوای بالای آنتیاکسیدانهای مفید و اسیدهای چرب امگا -۳، مصارف داروئی منحصربهفردی دارد. در این تحقیق، تنوع ژنتیکی 24 لاین جهشیافته نسل چهارم (M4) خرفه حاصل از تیمار با دی متیل سولفات به همراه شاهد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار بررسی شد. تفاوت بین لاینها ازنظر ارتفاع گیاه، طول برگ، عرض برگ، شکل برگ، وزن خشک ساقه، و شاخص سبزینگی برگ در گیاه 30 روزه معنیدار بود. تجزیه مختصات اصلی و تجزیه خوشهای، لاینها را در دو خوشه مجزا گروهبندی کرد. لاینهای خوشه یک ازنظر بیشتر صفات مانند وزن تر ساقه و برگ و تعداد کپسول نسبت به لاینهای خوشه دو برتری معنیدار داشتند. صفت تعداد برگ با وزن تر ساقه، وزن تر برگ، وزن تر گیاه، تعداد کپسول و نسبت وزن خشک به وزنتر گیاه بهطور معنیدار همبستگی داشت. در تجزیه علیت مراتبی، وزن تر ساقه در مرتبه نخست تنها صفت مؤثر بر تعداد کپسول بود و در مرتبه دوم، وزن تر برگ و ارتفاع گیاه مهمترین صفاتی بودند که از طریق اثر مستقیم بر وزن تر ساقه، بر روی تعداد کپسول تأثیر داشتند. لاین جهش یافته L18 از نظر برخی صفات مهم زراعی مانند ارتفاع گیاه، طول برگ و تعداد کپسول در بوته نسبت به شاهد برتری معنیدار داشت که میتوان از آن برای تحقیقات آتی به-خصوص برای اصلاح گیاه خرفه باهدف تجاریسازی و کاشت وسیع برای مصارف ازجمله سبزی، استحصال روغن، و همچنین کاربردهای داروئی استفاده نمود.
مقاله پژوهشی
علوم میوه
منصور فاضلی رستم پور
چکیده
چهار سطح شدت هرس تعادلی شامل شاهد یا عرف محلی، هرس 10+60، 10+40 و 10 +20 جوانه به عنوان فاکتور اول و چهار سطح شدت هرس تابستانه شامل شاهد یا بدون هرس سبز (G1)، هرس شاخههای سبز از بالای هشت برگ روی آخرین خوشه (G2)، هرس شاخههای نرک + شاخههای سبز از بالای هشت برگ روی آخرین خوشه (G3)، هرس شاخههای سبز بدون محصول از ته + شاخههای نرک + شاخههای سبز از ...
بیشتر
چهار سطح شدت هرس تعادلی شامل شاهد یا عرف محلی، هرس 10+60، 10+40 و 10 +20 جوانه به عنوان فاکتور اول و چهار سطح شدت هرس تابستانه شامل شاهد یا بدون هرس سبز (G1)، هرس شاخههای سبز از بالای هشت برگ روی آخرین خوشه (G2)، هرس شاخههای نرک + شاخههای سبز از بالای هشت برگ روی آخرین خوشه (G3)، هرس شاخههای سبز بدون محصول از ته + شاخههای نرک + شاخههای سبز از بالای هشت برگ روی آخرین خوشه (G4) به عنوان فاکتور دوم درنظر گرفته شدند. هرس تعادلی 10 +20 باعث افزایش صفات محتوای نسبی آب برگ، ضریب باردهی و مواد جامد محلول بترتیب به میزان 8/9، 6/44 و 13 درصد نسبت به شاهد و کاهش صفات سطح برگ، اسیدیته آب میوه و تعداد روز تا رسیدگی بترتیب به میزان 6/13، 8/12 و 3/17 درصد نسبت به شاهد گردید. همچنین هرس سبز G4 باعث افزایش صفات محتوای نسبی آب برگ و مواد جامد محلول بترتیب به میزان 2/11 و 12 درصد نسبت به شاهد و کاهش سطح برگ، اسیدیته آب میوه و تعداد روز تا رسیدگی بترتیب به میزان 7/19، 3/5 و 2/19 درصد نسبت به شاهد شد. برهمکنش هرس تعادلی 10 +20 و هرس سبز G4 باعث افزایش صفات درصد جوانههای سبز، رنگگیری خوشه و عملکرد بترتیب به میزان 33، 6/38 و 2/14 درصد نسبت به شاهد شد. هرس تعادلی 10+20 همراه با هرس سبز G4 باعث افزایش عملکرد به میزان 4/47 درصد نسبت به هرس تعادلی 10+20 در شرایط بدون هرس سبز شد.
مقاله پژوهشی
محمد حسین شیخ محمدی؛ نعمت الله اعتمادی
چکیده
کاربرد تنظیم کنندههای رشد گیاهی در تولید گیاهان گلدانی به منظور کاهش رشد، بهبود شاخهزایی و افزایش تعداد گل روبه افزایش است. هدف از انجام این آزمایش مطالعهی اثر سطوح و نحوهی کاربرد ترینگزاپک اتیل بر ویژگی های مورفوفیزیولوژیک و گل دهی گل آهار بود که در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملأ تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نشاهای ...
بیشتر
کاربرد تنظیم کنندههای رشد گیاهی در تولید گیاهان گلدانی به منظور کاهش رشد، بهبود شاخهزایی و افزایش تعداد گل روبه افزایش است. هدف از انجام این آزمایش مطالعهی اثر سطوح و نحوهی کاربرد ترینگزاپک اتیل بر ویژگی های مورفوفیزیولوژیک و گل دهی گل آهار بود که در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملأ تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نشاهای آهار در گلدان های پلی اتیلنی کشت و با مشاهده اولین جوانه گل، هر 21 روز با سطوح صفر، 4-10×5/2، 4-10×5/0، 3-10×1 و 3-10×2 گرم ترینگزاپکاتیل تیمار شدند. ترینگزاپک اتیل به دو شکل محلول پاشی و کاربرد خاکی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد تیمارهای 3-10×1و 3-10×2 گرم ترینگزاپکاتیل ارتفاع را به شکل معنی داری کاهش دادند. محلول پاشی ترینگزاپکاتیل باعث کاهش 42/16 درصدی ارتفاع نسبت به شاهد شد. تعداد انشعاب و گل با افزایش غلظت ترینگزاپکاتیل، افزایش یافته و بیشترین ان ها در تیمار 3-10×2 گرم ترینگزاپکاتیل مشاهده شد. تعداد برگ و طول انشعاب تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. غلظت های 3-10×1و 3-10×2 گرم ترینگزاپکاتیل میزان کلروفیل و قند اندام هوایی را به شکلی معنی دار افزایش دادند. در این پژوهش، کاربرد خاکی ترینگزاپک اتیل اثر معنی داری بر صفات مورد بررسی نشان نداد. بر اساس نتایج بدست آمده کاربرد ترینگزاپک اتیل به صورت محلول پاشی می تواند یک راهکار مناسب برای تولید آهار پاکوتاه و گلدانی باشد.
مقاله پژوهشی
حامد اکبری؛ حسن حاج نجاری
چکیده
بررسیهای فنوتیپی و عملکردی 93 رقم و نژادگان سیب پس از وقوع تنش خشکی شدید منجر به شناسایی 14 رقم تجاری و دو نژادگان گردید که از توانایی حفظ محصول تا زمان رسیدن برخوردار بودند. مطالعات تکمیلی پساتنش با ارزیابی 14 مولفه مرفولوژیک و ویژگیهای رشدی مانند ارتفاع درخت، سطح سایهگستر، محیط تنه و شدت تظاهر صفات عادت رشد با هدف شناسایی سازوکارهای ...
بیشتر
بررسیهای فنوتیپی و عملکردی 93 رقم و نژادگان سیب پس از وقوع تنش خشکی شدید منجر به شناسایی 14 رقم تجاری و دو نژادگان گردید که از توانایی حفظ محصول تا زمان رسیدن برخوردار بودند. مطالعات تکمیلی پساتنش با ارزیابی 14 مولفه مرفولوژیک و ویژگیهای رشدی مانند ارتفاع درخت، سطح سایهگستر، محیط تنه و شدت تظاهر صفات عادت رشد با هدف شناسایی سازوکارهای دفاعی ثابت تکوینی انجام شد. میزان پرولین و کربوهیدرات محلول کل نمونههای برگی ارقام و دو نژادگان متحمل در مقایسه با دو شاهد حساس 'گلدن دلیشز' و 'عسلی' مورد اندازه-گیری قرار گرفت. بین کاهش سطح کل فتوسنتز کننده و تحمل به خشکی همبستگی مثبتی وجود داشت. قدرت رشد در 12 رقم و نژادگان کم، 2 رقم متوسط و تنها 2 رقم در سطح بالا بود. در ارقام و نژادگانهای متحمل ارتفاع، سطح سایه گستر، محیط تنه، سطح پهنک، طول و عرض برگ کمتر و طول میانگره کوتاهتر بود و شاخههای یکساله دارای طول و قطر دمبرگ، ضخامت شاخه، کرک سطح پایینی پهنک و کرک نیمه انتهایی شاخه بیشتر بود. ارقام متحمل با میانگین طول میانگره 91/9 میلیمتر رشد کمتری نسبت به ارقام حساس با 31/19 میلیمتر داشتند. میزان پرولین و کلروفیل کل نمونههای برگی در ارقام متحمل با 55/1میلیگرم در لیتر و 48/27 بیشتر از ارقام حساس با 35/1 میلی گرم در لیتر و 56/22 بود. میزان کربوهیدرات محلول کل برگ در ارقام حساس با 57/162 میلی گرم در لیتر نسبت به ارقام مقاوم با 7/125 میلی گرم در لیتر بیشتر بود.
مقاله پژوهشی
سهیلا احمدخانی؛ علی سلیمانی؛ فرهنگ رضوی؛ عزیزاله خیری
چکیده
میوه زغال اخته منبع مهمی از ویتامین ها و ترکیبات آنتی اکسیدانی بوده و حفظ ارزش غذایی، کیفیت ظاهری و سفتی بافت میوه در شرایط پس از برداشت از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش اثر تیمار پس از برداشت فنیل آلانین (صفر، 2، 4، 6 میلی مولار) و زمان انبارمانی (7، 14 و 21 روز) بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه زغال اخته طی مدت انبارمانی بصورت آزمایش ...
بیشتر
میوه زغال اخته منبع مهمی از ویتامین ها و ترکیبات آنتی اکسیدانی بوده و حفظ ارزش غذایی، کیفیت ظاهری و سفتی بافت میوه در شرایط پس از برداشت از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش اثر تیمار پس از برداشت فنیل آلانین (صفر، 2، 4، 6 میلی مولار) و زمان انبارمانی (7، 14 و 21 روز) بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی میوه زغال اخته طی مدت انبارمانی بصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. میوه ها بلافاصله پس از تیمار در سردخانهای با دمای 1±2 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5 ± 85 درصد قرار گرفتند. براساس نتایج، بالاترین محتوی آنتوسیانین (mg cyn-3-glu/100gr 2/6)، فلاونوئید (mgQUE/100g FW 13/16)، فنل کل (mgGA/100g FW 371/80)، مواد جامد محلول (17/66 درصد) در هفته سوم و همچنین بیشترین میزان آسکوربیکاسید (mg/100g FW 26/89) در تیمار 2 میلیمولار فنیلآلانین مشاهده شد. کمترین میزان پراکسیدهیدروژن µmol/100g FW) 0/36) و سرمازدگی و بیشترین میزان پرولین ( mg/ml 0/36) در هفته سوم در تیمار 6 میلی مولار فنیل آلانین مشاهده شد. بطور کلی نتایج نشان داد که برای نیل به هدف مهم انبارمانی زغال اخته در سردخانه که حفظ شاخص های فیزیکی و شیمیایی مطلوب این میوه و ماندگاری بیشتر نسبت به نگهداری در دمای معمولی می باشد، تیمار 2 میلی مولار فنیل آلانین می تواند مناسب ترین تیمار باشد.
مقاله پژوهشی
سبیکه قرهچولو؛ فرشته نوراللهی؛ ابراهیم گنجی مقدم؛ مریم تاتاری
چکیده
گیاه پنیرباد یکی از گونههای گیاهی با ارزش اقتصادی بالا است وکاربرد آن در فضای سبز، صنایع داروسازی، تثبیت شنهای روان درمناطق کویری میباشد. این پژوهش با هدف بررسی اثر تنش خشکی و محلولپاشی اسید سالیسیلیک بر خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه پنیرباد در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی با استفاده ...
بیشتر
گیاه پنیرباد یکی از گونههای گیاهی با ارزش اقتصادی بالا است وکاربرد آن در فضای سبز، صنایع داروسازی، تثبیت شنهای روان درمناطق کویری میباشد. این پژوهش با هدف بررسی اثر تنش خشکی و محلولپاشی اسید سالیسیلیک بر خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه پنیرباد در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی با استفاده از ازمایش فاکتوریل دو عامله در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانهای انجام شد. فاکتور اول شامل چهار سطح محلولپاشی اسید سالیسیلیک (صفر، 1، 5/1 و 2 میلیمولار) و فاکتور دوم شامل چهار سطح تنش خشکی(100، 80، 60 و 40 درصد ظرفیت زراعی) بودند. نتایج نشان دادکه اثرات تنش خشکی و اسید سالیسیلیک بر صفات فیزیولوژیک (میزان پرولین، درصد نشت یونی، درجه سبزینگی و میزان فلورسانس کلروفیل) و صفات مورفولوژیک (ارتفاع بوته و سطح برگ) در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود. مقایسه میانگینها نشان داد که بیشترین محتوای پرولین برگ (99/3 میکرومول بر گرم وزنتر) در تیمار اسید سالیسیلیک 5/1 میلیمولار و تنش خشکی60 درصد ظرفیت زراعی به دست آمد. بیشترین درصد نشت یونی در تیمار شاهد و تنش خشکی40 درصد ظرفیت زراعی به دست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که گیاه پنیرباد متحمل به خشکی بوده و اعمال تنش تا 60 درصد ظرفیت زراعی را میتواند تحمل نماید. با توجه به ارزش اقتصادی این گیاه کاربرد اسید سالیسیلیک نیز میتواند میزان تحمل به خشکی را افزایش دهد.
مقاله پژوهشی
مهلا خلیلی بورنگ؛ محمد رضا حسندخت؛ وحیده ناظری؛ عبدالرحمن رسول نیا؛ قربان دیده باز معانلو
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی تنوع ژنتیکی و روابط فیلوژنتیکی 14 جمعیت از 5 گونه ترشک شامل R. chalepensis، R. kandavanicus، R. pulcher، R. crispus و R. tuberosus از استانهای اردبیل و خراسان رضوی با استفاده از صفات مورفولوژیک بود. صفات مورد مطالعه شامل طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ در بوته، وزن تر، وزن خشک، کلروفیل a ، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید، ضد اکسنده و فنل بود. ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، بررسی تنوع ژنتیکی و روابط فیلوژنتیکی 14 جمعیت از 5 گونه ترشک شامل R. chalepensis، R. kandavanicus، R. pulcher، R. crispus و R. tuberosus از استانهای اردبیل و خراسان رضوی با استفاده از صفات مورفولوژیک بود. صفات مورد مطالعه شامل طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ در بوته، وزن تر، وزن خشک، کلروفیل a ، کلروفیل b، کلروفیل کل، کارتنوئید، ضد اکسنده و فنل بود. بررسیهای صفات مورفولوژیکی و فیتوشیمیایی در مزرعه و گلخانه نشان داد بیشترین ضریب تغییرات برای صفات مورفولوژیکی مربوط به وزن تر، تعداد برگ در بوته و وزن خشک بود، در حالیکه کمترین ضریب تغییرات مربوط به صفت طول برگ بود. علاوه بر این، بیشترین ضریب تغییرات مربوط به کلروفیل b و فنل وکمترین مربوط به کلروفیل a بود. همچنین نتایج حاصل از مقایسه میانگین صفات مورفولوژیکی تحت شرایط مزرعه و گلخانه نشان داد که بین گونههای مختلف جنس Rumexو جمعیتهای مختلف درون هر گونه در مزرعه تفاوت معنیدار وجود دارد، در حالیکه بین گونههای مختلف در گلخانه تنها از لحاظ مجموعه صفات مانند طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ در بوته، وزن تر، وزن خشک، فنل و ضد اکسنده تفاوت معنیدار بود. به طور کلی، میزان فنل و ضد اکسنده در گونه R. crispus نسبت به گونههای دیگر بیشتر بود. درحالیکه R. tuberosus از لحاظ کلیه صفات مورفولوژی و فیتوشیمیای مورد بررسی مقادیر پایینتری را در مقایسه با سایر گونهها نشان داد.
مقاله پژوهشی
میترا اعلایی؛ فهیمه صالحی؛ مرتضی بهرامی؛ محسن ثانی خانی
چکیده
به منظور مطالعه تأثیر باکتریها بر خصوصیات مورفولوژی و بیوشیمی گیاه کلم زینتی تحت تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل شوری در دو سطح (4 و 8 دسی زیمنس بر متر) و عدم شوری و باکتریهای محرک رشد در سه سطح (عدم تلقیح، Pseudomonas putida و Bacillus subtilis) بودند. صفات رویشی گیاه شامل ارتفاع ...
بیشتر
به منظور مطالعه تأثیر باکتریها بر خصوصیات مورفولوژی و بیوشیمی گیاه کلم زینتی تحت تنش شوری، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایش شامل شوری در دو سطح (4 و 8 دسی زیمنس بر متر) و عدم شوری و باکتریهای محرک رشد در سه سطح (عدم تلقیح، Pseudomonas putida و Bacillus subtilis) بودند. صفات رویشی گیاه شامل ارتفاع بوته، تعداد برگ، وزن تر و خشک برگ، وزن تر و خشک بوته و ریشه، با افزایش میزان تنش شوری، کاهش معنیداری نسبت به تیمار شاهد نشان دادند و تلقیح با باکتریهای محرک رشد بهخصوص سودوموناس پوتیدا، موجب بهبود این صفات گردید. فعالیت آنتیاکسیدانی و فنل کل با افزایش شوری، افزایش یافته به طوری که بیشترین میزان فنل و آنتیاکسیدان در شوری 8 دسی زیمنس (به ترتیب mg/g Fwt 08/1 و μmol/g Fwt 52/62) مشاهده شد. از طرفی استفاده از باکتری باسیلوس توانست میزان فنل کل و آنتیاکسیدان را در تقابل با شوری افزایش دهد ( mg/g Fwt 08/1 و μmol/g Fwt 78/62). میزان پرولین برگ نیز، از یک روند افزایشی در سطوح مختلف تنش شوری برخوردار بوده که بیشترین میزان آن در بالاترین سطح تنش شوری (µmol/g FW 13/0) و کاربرد باکتری باسیلوس سوبتیلیس (µmol/g FW 099/0) مشاهده گردید. اثر متقابل باکتری و تنش شوری، تجمع عنصر سدیم را کاهش و موجب افزایش میزان عنصر پتاسیم گردید. نتایج این آزمایش نشان داد که باکتریهای محرک رشد، بهخصوص باکتری سودوموناس پوتیدا موجب کاهش خسارت ناشی از تنش شوری در گیاه کلم زینتی میشوند.
مقاله پژوهشی
مونا بردبار؛ رضا درویش زاده؛ مقصود پژوهنده
چکیده
سیبزمینی در جهان از نظر تولید پس از گندم، برنج و ذرت در جایگاه چهارم اهمیت قرار دارد. به دلیل تکثیر رویشی، ویروسها از عوامل بیماریزای مهم در سیبزمینی محسوب میشوند. در گیاهان، خاموشی RNA یک سازوکار دفاعی علیه ویروسهاست. تحقیقات زیادی برای ایجاد مقاومت به ویروس ها با خاموش کردن ژنهای خاص آنها صورت گرفته است اما در نهایت به خاطر ...
بیشتر
سیبزمینی در جهان از نظر تولید پس از گندم، برنج و ذرت در جایگاه چهارم اهمیت قرار دارد. به دلیل تکثیر رویشی، ویروسها از عوامل بیماریزای مهم در سیبزمینی محسوب میشوند. در گیاهان، خاموشی RNA یک سازوکار دفاعی علیه ویروسهاست. تحقیقات زیادی برای ایجاد مقاومت به ویروس ها با خاموش کردن ژنهای خاص آنها صورت گرفته است اما در نهایت به خاطر فعالیتِ پروتئینهای ویروسیِ ممانعت کننده از خاموشیِ RNA، مقاومت گیاه شکسته شده و ویروس قادر به تکثیر و ایجاد خسارت می شود. هدف از این تحقیق ایجاد مقاومت همزمان برای سه ویروس مهم PLRV، PVX و CMV در سیبزمینی است. قطعاتی از ژن های پروتئینهای سرکوبگر خاموشی RNA در ویروسهای فوق، به ترتیب P0، P25 و 2b به کمک PCR با آغازگرهای اختصاصی تکثیر و به هم متصل شدند. قطعه نوترکیب ساخته شده در داخل پلاسمید pFGC5941 در جهت سنس و آنتیسنس در دو طرف اینترون تحت پروموتر 35S بصورت تولید کننده RNA با ساختار سنجاقسری قرار گرفت. قسمت T-DNA پلاسمید حاصل به کمک آگروباکتریوم به سیبزمینی رقم آگریا انتقال یافت. لاینهای تراریخته بهدستآمده بهمنظور تائید حضور ترانسژن، توسط PCR بررسی شدند و لاینهای تراریخته انتخاب و تکثیر یافتند. در ادامه قرار است مقاومت لاینهای منتخب تراریخته به سه ویروس سنجیده شود.
مقاله پژوهشی
سیما داودی؛ جمالعلی الفتی؛ بابک ربیعی؛ عاطفه صبوری؛ غفار کیانی
چکیده
انتخاب روش به نژادی مناسب به نوع و مقدار نسبی اجزای ژنتیکی بستگی دارد. در این مطالعه شش نسل P1، P2، F1، F2،BC1 و BC2 از تلاقی دو لاین کدو پوست تخم کاغذی و کدو خورشتی (S10×P25) تهیه و از نظر صفت طول ساقه ارزیابی شدند. همزمان صفات مربوط به عملکرد و اجزای آن (تعداد میوه در هکتار، تعداد بذر در میوه، وزن میوه و وزن صددانه) نیز ارزیابی شد. آزمایش در ...
بیشتر
انتخاب روش به نژادی مناسب به نوع و مقدار نسبی اجزای ژنتیکی بستگی دارد. در این مطالعه شش نسل P1، P2، F1، F2،BC1 و BC2 از تلاقی دو لاین کدو پوست تخم کاغذی و کدو خورشتی (S10×P25) تهیه و از نظر صفت طول ساقه ارزیابی شدند. همزمان صفات مربوط به عملکرد و اجزای آن (تعداد میوه در هکتار، تعداد بذر در میوه، وزن میوه و وزن صددانه) نیز ارزیابی شد. آزمایش در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1398 انجام شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین نسلها از نظر طول ساقه وجود داشت. آزمونهای مقیاس و مقیاس مشترک حاکی از وجود اپیستازی برای این صفت بود. واریانس افزایشی در رابطه با اکثر صفات از اهمیت بیشتری برخوردار بود، به این معنی که احتمالا گزینش میتواند روش مناسبی برای بهبود این صفات باشد. در هیبرید F1 از نظر همه صفات هتروزیس بالا مشاهده شد. وراثتپذیری خصوصی برای همه صفات بالا بهدست آمد که نشان از اهمیت انتخاب در بهبود صفات بود. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از آنالیز میانگین نسل ها و برآورد آثار ژنتیکی صفات به ویژه صفت مربوط به عادت رشدی و رسیدن به طول ساقه کوتاهتر میتوان روش انتخاب را به کار گرفت.
مقاله پژوهشی
صلاح الدین مصلحتی فرد؛ حمید حسن پور
چکیده
امروزه بهدلیل اهمیت تولید محصولات ارگانیک و افزایش تقاضا، استفاده از ترکیبات سالم و ارگانیک نظیر آمینو اسیدها (اسید گلوتامیک) جهت افزایش کیفیت و کمیت محصول، میتواند موثر میباشد. در این پژوهش تاثیر اسید گلوتامیک با سه سطح (0، 200 و 300 میلیگرم بر لیتر) به صورت محلولپاشی بر برخی از خصوصیات کمی و کیفی توتفرنگی رقم آلبیون در شرایط ...
بیشتر
امروزه بهدلیل اهمیت تولید محصولات ارگانیک و افزایش تقاضا، استفاده از ترکیبات سالم و ارگانیک نظیر آمینو اسیدها (اسید گلوتامیک) جهت افزایش کیفیت و کمیت محصول، میتواند موثر میباشد. در این پژوهش تاثیر اسید گلوتامیک با سه سطح (0، 200 و 300 میلیگرم بر لیتر) به صورت محلولپاشی بر برخی از خصوصیات کمی و کیفی توتفرنگی رقم آلبیون در شرایط هیدروپونیک مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، تیمار اسید گلوتامیک روی صفاتی مانند ارتفاع بوته، شکل میوه، عملکرد کل، طعم میوه، اسیدیته قابل تیتراسیون، سفتی بافت میوه، آنتوسیانین کل و ویتامین ث اختلاف معنیداری را نشان داد. هر چند بقیه صفات (طول و عرض میوه، عرض بوته، قطر طوقه، تعداد برگ، مواد جامد محلول و pH آب میوه) از نظر آماری معنیدار نبودند. بیشترین میزان ارزیابی برای شکل، عملکرد کل، مواد جامد محلول، سفتی بافت و آنتوسیانین کل و ویتامین ث میوه در تیمار اسید گلوتامیک با غلظت 300 میلیگرم بر لیتر مشاهده شد. همچنین بیشترین اسیدیته قابل تیتراسیون در تیمار شاهد ثبت شد. بر اساس این پژوهش، کاربرد اسید گلوتامیک با غلظت 300 میلیگرم بر لیتر در جهت بهبود خواص کمی و کیفی میوه توتفرنگی پیشنهاد می شود، ولی نیاز به پژوهشهای بیشتری دارد.
مقاله پژوهشی
منصور فاضلی رستم پور
چکیده
این آزمایش با هدف بررسی تاثیر تنک شیمیایی و فیزیکی بر فشردگی خوشه انگور یاقوتی و بررسی بازده اقتصادی آن بهصورت سه پروژه مستقل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. آزمایش اول شامل چهار سطح هورمون اسید جیبرلیک (صفر، 10، 20 و 30 میلیگرم بر لیتر)، آزمایش دوم شامل چهار سطح برگچینی (عدم برگچینی، برگچینی دو گره پایین ...
بیشتر
این آزمایش با هدف بررسی تاثیر تنک شیمیایی و فیزیکی بر فشردگی خوشه انگور یاقوتی و بررسی بازده اقتصادی آن بهصورت سه پروژه مستقل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. آزمایش اول شامل چهار سطح هورمون اسید جیبرلیک (صفر، 10، 20 و 30 میلیگرم بر لیتر)، آزمایش دوم شامل چهار سطح برگچینی (عدم برگچینی، برگچینی دو گره پایین شاخههای بارور، برگچینی چهار گره پایین شاخههای بارور و برگچینی شش گره پایین شاخههای بارور) و آزمایش سوم شامل چهار سطح تنک خوشه (عدم تنک خوشه، حذف 1 سانتیمتر از انتهای محور خوشه، حدف 2 سانتیمتر از انتهای محور خوشه و برس کشیدن خوشه) بود. مقایسه میانگین فشردگی خوشه در 3 آزمایش نشان داد که استفاده از 30 میلیگرم بر لیتر اسید جیبرلیک باعث بیشترین میزان کاهش فشردگی خوشه شد. بازده اقتصادی کاربرد اسید جیبرلیک و برگچینی معنیدار، اما برای تنک خوشه بیمعنی بود. مقایسه میانگین بازده اقتصادی کاربرد اسید جیبرلیک و برگچینی نشان داد که بیشترین بازده اقتصادی مربوط به تمامی سطوح کاربرد اسید جیبرلیک بود. بازده اقتصادی 30 میلیگرم بر لیتر اسید جیبرلیک نسبت به بازده اقتصادی کاربرد 20 و 10 میلیگرم بر لیتر اسید جیبرلیک بترتیب 4/31 و 5/41 درصد بیشتر بود. بطور کلی نتایج نشان داد که کاربرد30 میلیگرم بر لیتر اسید جیبرلیک نسبت به حذف برگهای 6 گره پایین تمام شاخههای تاک انگور 2/85 درصد افزایش نشان داد و برای کاهش فشردگی خوشه قابل توصیه است.
مقاله پژوهشی
سمیه افسری یگانه؛ احمد گلچین؛ مجتبی دلشاد؛ وحید عبدوسی
چکیده
استفاده از ضایعات آلی کشاورزی در راستای تولید ورمیکمپوست و کمپوست روشی پایدار برای بهرهگیری مجدد این ضایعات است. از این رو، تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر انواع مختلف ورمیکمپوست و کمپوست غنی شده با روی بر عملکرد، کیفیت و محتوای عناصر غذایی کاهو به صورت فاکتوریل سه عامله در قالب کاملا تصادفی انجام گرفت. بدین منظور از سه سطح بقایای ...
بیشتر
استفاده از ضایعات آلی کشاورزی در راستای تولید ورمیکمپوست و کمپوست روشی پایدار برای بهرهگیری مجدد این ضایعات است. از این رو، تحقیق حاضر بهمنظور بررسی اثر انواع مختلف ورمیکمپوست و کمپوست غنی شده با روی بر عملکرد، کیفیت و محتوای عناصر غذایی کاهو به صورت فاکتوریل سه عامله در قالب کاملا تصادفی انجام گرفت. بدین منظور از سه سطح بقایای مواد آلی (ورمیکمپوست ضایعات هویج و چغندرقند و کمپوست خرما)، سه سطح غنی سازی با روی (صفر، 1000 و 2000 میلیگرم در کیلوگرم) و چهار سطح اختلاط با خاک ضعیف (صفر، 2، 4 و 6 درصد به صورت وزنی) استفاده شد. نتایج ما نشاندهندهی تاثیر مثبت غنیسازی بقایای مواد آلی بر رشد و عملکرد گیاهان کاهو بود، به طوری که گیاهان رشد یافته در ورمیکمپوست حاصل از ضایعات هویج نتایج بهتری نسبت به ضایعات چغندر و کمپوست خرما داشتند. ضایعات هویج بیشترین میزان عناصر میکرو (Fe, Mn, Zn, Cu) را در بین سه ضایعات استفاده شده داشتند و بالاترین غلظت این عناصر در حالت غنیسازی این ضایعات با روی در غلظت 2000 میلیگرم در کیلوگرم مشاهده شد. بیشترین فسفر (82/0 درصد) و سطح برگ (157 سانتیمتر مربع) در ضایعات هویج غنیشده با روی 2000 میلی-گرم بر کیلوگرم بدست آمد. بین مقادیر مختلف بقایای آلی نیز، مقادیر 4 و 6 درصد بیشترین تأثیر را در رشد و عملکرد کاهو داشتند. به طور کلی غنیسازی بقایای مواد آلی با عناصر معدنی میتواند کمبود عناصر معدنی ورمیکمپوستها و کمپوست را جبران کند و نیزنیاز غذایی کاهو را در شرایط گلخانهای تامین کند.
مقاله پژوهشی
محمد موذنی؛ سعید ریزی؛ مسعود قاسمی قهساره
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی اثر همزیستی مایکوریزایی بر جذب عناصر و شاخصهای مورفولوژی و فیزیولوژی گلوکسینیا انجام شد. بستر گیاهان حاوی صفر (شاهد)، 8 و 16 درصد حجمی از Glomus hoei و Glomus intraradices (GH8، GI8، GH16، GI16) بودند. در پایان، سطح برگ، تعداد برگ، قطر گل، تعداد گل، وزن تر و خشک، طول ریشه، حجم ریشه، میزان کلروفیل، کاروتنوئید و عناصر N، P، K، Mn، Fe و Mg اندازهگیری ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی اثر همزیستی مایکوریزایی بر جذب عناصر و شاخصهای مورفولوژی و فیزیولوژی گلوکسینیا انجام شد. بستر گیاهان حاوی صفر (شاهد)، 8 و 16 درصد حجمی از Glomus hoei و Glomus intraradices (GH8، GI8، GH16، GI16) بودند. در پایان، سطح برگ، تعداد برگ، قطر گل، تعداد گل، وزن تر و خشک، طول ریشه، حجم ریشه، میزان کلروفیل، کاروتنوئید و عناصر N، P، K، Mn، Fe و Mg اندازهگیری شدند. تفاوت معنیداری بین تیمارها در تعداد و قطر گل، وزن تر، مقدار کلروفیل b و کاروتنوئید مشاهده نشد. تیمار GI16 بیشترین میزان عناصر N و Mn و کمترین میزان Mg و تیمار GH16 بیشترین میزان P و K را نشان داد. بیشترین و کمترین جذب Fe بهترتیب در GH8 و GI8 مشاهده شد. تیمار شاهد کمترین میزان N، P، K و Mn و بیشترین میزان Mg را نشان داد و سایر تیمارها کمبود Mg و در نتیجه میزان کلروفیل a و کلروفیل کل کمتر داشتند. گیاهان شاهد در شاخصهای سطح برگ، تعداد برگ، طول ریشه، حجم ریشه و وزن خشک تفاوت معنیدار و عملکرد بهتری نسبت به تیمارهای مایکوریزایی داشتند، بنابراین به نظر میرسد که G. hoei و G. intraradices با گلوکسینیا همزیستی موفقیتآمیزی ندارند.
مقاله پژوهشی
بابک عدولی؛ بیژن مرادی؛ مرتضی گل محمدی
چکیده
ترکیدگی قبل از برداشت میوه مرکبات، عارضهای فیزیولوژیک است که هر ساله در ارقام حساس مانند نارنگی’پیج‘ باعث کاهش محصول قابل عرضه به بازار و افزایش آلودگیهای قارچی میوه در باغ و انبار میشود. با توجه به نقشی که سه عنصر پتاسیم، کلسیم و بُر میتوانند در استحکام پوست میوه مرکبات داشته باشند، تحقیقی به منظور تعیین اثرات یک بار ...
بیشتر
ترکیدگی قبل از برداشت میوه مرکبات، عارضهای فیزیولوژیک است که هر ساله در ارقام حساس مانند نارنگی’پیج‘ باعث کاهش محصول قابل عرضه به بازار و افزایش آلودگیهای قارچی میوه در باغ و انبار میشود. با توجه به نقشی که سه عنصر پتاسیم، کلسیم و بُر میتوانند در استحکام پوست میوه مرکبات داشته باشند، تحقیقی به منظور تعیین اثرات یک بار محلولپاشی برگی درختان نارنگی رقم پیج با نسبتهای مختلفی از سه ترکیب معدنی نیترات پتاسیم (1%)، نیترات کلسیم (1%) و اسید بوریک (5/0%) در پایان ریزش جودرو روی شدت ترکیدگی، فعالیت آنزیم پلیگالاکتوروناز میوه و صفات عملکردی انجام شد. نتایج نشان داد که تیمارها اثری بر فعالیت آنزیم پلیگالاکتوروناز نداشته اما درصد ترکیدگی را از حدود 3/12% به 3/8% کاهش و موجب افزایش عملکرد، وزن میوه و درصد عصاره شدهاند. بر اساس یافتههای حاصله، کمترین شدت ترکیدگی در تیمارهای ترکیبی کلسیمدار دیده شد. تیمارهای پتاسیمدار دارای بالاترین عملکرد، وزن تک میوه و محتوای عصاره بودند. به این ترتیب میتوان محلولپاشی برگی باغهای نارنگی’پیج‘ با ترکیبی از هر سه عنصر پتاسیم، کلسیم و بُر را برای کاهش درصد ترکیدگی و بهبود کمیت و کیفیت محصول به تولیدکنندگان نارنگی رقم پیج پیشنهاد کرد.
مقاله پژوهشی
زهرا گودرزی؛ عبداله احتشام نیا؛ حسن مومیوند؛ محمدرضا راجی
چکیده
این مطالعه با توجه به اهمیت بستر کاشت و تغذیه گیاه، به بررسی اثر بستر کاشت و کودهای مختلف بر ویژگیهای مورفولوژیکی گیاه فیسالیس بهصورت آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی پرداخته است. فاکتور اول شامل بستر کاشت در چهار سطح شاهد، کود دامی، ورمی کمپوست و ترکیب کود دامی و ورمی کمپوست و فاکتور دوم اثر کودهای مختلف در ...
بیشتر
این مطالعه با توجه به اهمیت بستر کاشت و تغذیه گیاه، به بررسی اثر بستر کاشت و کودهای مختلف بر ویژگیهای مورفولوژیکی گیاه فیسالیس بهصورت آزمایش اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی پرداخته است. فاکتور اول شامل بستر کاشت در چهار سطح شاهد، کود دامی، ورمی کمپوست و ترکیب کود دامی و ورمی کمپوست و فاکتور دوم اثر کودهای مختلف در شش سطح شامل شاهد، کود شیمیایی NPK، کلات پتاس 28%، نانو کلات آهن 15%، سوپرهیومیک و نانو کود بیولوژیک بیومیک به-صورت کاربرد خاکی در طی دوره رشد اعمال گردید. بیشترین عملکرد میوه در بوته، ویتامین ث، فنل و فلاونوئید کل، خواص آنتی اکسیدانی و مواد جامد محلول در میوه در تیمار بستر کشت کود دامی + ورمی کمپوست و با کاربرد کود نانو بیولوژیک بیومیک، حاصل شد. بیشترین و کمترین غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم اندام هوایی به ترتیب در تیمار بستر کشت ورمی کمپوست+ کود دامی و همراه با نانو کود، کود نانو بیولوژیک بیومیک و تیمار شاهد مشاهده گردید. با توجه به تاثیر مطلوب ورمی کمپوست در بستر کاشت و کودهای بیولوژیک در مقایسه با تیمار شاهد و تیمار کود شیمیایی، میتوان آنها را در برنامههای کشت و تغذیه گیاه فیسالیس در نظر گرفت تا علاوه بر حفظ و بهبود صفات مربوط به رشد و عملکرد، محصولی سالم بدون باقیمانده کودهای شیمیایی را عرضه نمود.
مقاله پژوهشی
علی اسدی کنگرشاهی؛ نگین اخلاقی امیری
چکیده
به منظور بررسی وضعیت کربوهیدراتها و کاربرد نفتالین استیک اسید بر عملکرد و تناوب باردهی نارنگی انشو، دو آزمایش مجزا در یک باغ بارده نارنگی انشو در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار به مدت هفت سال انجام شد. در آزمایش اول، روند تغییرات غلظت کربوهیدراتها (قندهای محلول و نشاسته) در برگ و ریشه درختان مورد بررسی قرار گرفت. ...
بیشتر
به منظور بررسی وضعیت کربوهیدراتها و کاربرد نفتالین استیک اسید بر عملکرد و تناوب باردهی نارنگی انشو، دو آزمایش مجزا در یک باغ بارده نارنگی انشو در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار به مدت هفت سال انجام شد. در آزمایش اول، روند تغییرات غلظت کربوهیدراتها (قندهای محلول و نشاسته) در برگ و ریشه درختان مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش دوم، تیمارها شامل شاهد؛ محلولپاشی نفتالین استیک اسید با غلظتهای 150، 300 و 400 میلیگرم در لیتر بودند. به طور کلی نتایج آزمایش اول نشان داد که میانگین تغییرات نشاسته و قندهای محلول در برگها و ریشههای فیبری در سال نیاور به ترتیب حدود 3/6 و 34/2 برابر سال آور افزایش یافت. نتایج آزمایش دوم نشان داد که مصرف نفتالن استیک اسید در مرحله اول رشد میوه در سالهای پرمحصول، موجب افزایش عملکرد درختان در سالهای کم محصول شد و به تدریج اختلاف عملکرد در سالهای آور و نیاور کاهش یافت. به طوری که تیمار 300 میلیگرم نفتالن استیک اسید در لیتر، بیشترین عملکرد و کمترین شاخص تناوب باردهی را داشت. البته همه تیمارهای نفتالین استیک اسید، شاخص تناوب باردهی را به طور معنیداری نسبت به شاهد کاهش دادند. بنابراین براساس نتایج این آزمایش، برای تعدیل تناوب باردهی مصرف نفتالین استیک اسید با غلظت 300 میلیگرم در لیتر در فاصله زمانی حدودا از 25 روز پس از تمام گل تا حدود 40 روز پس از تمام گل توصیه میشود.
مقاله پژوهشی
جعفر احمدی؛ امیر عباس تقی زاده؛ داریوش آتشکار
چکیده
بهمنظور تعیین مطلوبیت بر مبنای صفات کیفی و کمّی میوه از 11 رقم سیب اسپور تایپ به همراه رقم شاهد گلدندلیشز استفاده شد. این ارقام در ایستگاه تحقیقاتی باغبانی کمالشهر کرج طی دوسال باغی (1390 - 1391) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد مطالعه شامل وزن میوه، طول میوه، قطر میوه، سفتی بافت میوه، درصد ...
بیشتر
بهمنظور تعیین مطلوبیت بر مبنای صفات کیفی و کمّی میوه از 11 رقم سیب اسپور تایپ به همراه رقم شاهد گلدندلیشز استفاده شد. این ارقام در ایستگاه تحقیقاتی باغبانی کمالشهر کرج طی دوسال باغی (1390 - 1391) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد مطالعه شامل وزن میوه، طول میوه، قطر میوه، سفتی بافت میوه، درصد اسیدیته، TSS، عملکرد میوه، درصد تشکیل میوه و تعداد میوه بود. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر سال تنها برای صفات قطر میوه و وزن میوه در سطح احتمال پنج درصد (p≤0.05) معنی دار است. اثر رقم در مورد تمام صفات به جز درصد تشکیل میوه در سطح احتمال یک درصد (p≤0.01) معنیدار شد. بیشترین عملکرد میوه در رقم یلواسپور با مقدار 39/23 کیلوگرم در درخت مشاهده شد. با استفاده از نمرات اختصاصی به عنوان وزن صفات، شاخص ژنوتیپ ایدهآل تعدیل یافته (ASIIG) محاسبه گردید و مشاهده شد رقم یلواسپور با مقدار شاخص 16/78 درصد شباهت به ژنوتیپ ایدهآل بالاترین مطلوبیت را در میان ارقام مورد مطالعه در آزمایش دارا میباشد و رقم یلواسپور به همراه ارقام گلدناسموتی و دلیشزاسپور از مطلوبیت بالاتری نسبت به رقم شاهد گلدن دلیشز برخوردار بودند. نمودارهای حاصل از شاخص ژنوتیپ ایدهآل تعدیل یافته با گروهبندی مناسب ارقام آزمایشی، تنها رقم یلواسپور را به عنوان رقم کاملاً مطلوب معرفی نمودند.
مقاله پژوهشی
مریم یوسفی؛ محمد محسن زاده گلفزانی؛ حبیب ا... سمیع زاده
چکیده
برای بررسی تنوع ژنتیکی در یک گیاه میتوان کلیه ژنوتیپهای موجود را شناسایی کرده و برای حفاظت و نگهداری بهتر آنها و شروع برنامههای اصلاحی به ژرم پلاسم انتقال داد. استفاده از نشانگرهای مولکولی، مدت زمان و هزینههای پروژههای اصلاحی را کاهش میدهد. در این تحقیق تنوع ژنتیکی 63 ژنوتیپ فندق با استفاده از 10 آغازگر ISSR، دو نشانگر رتروترانسپوزون ...
بیشتر
برای بررسی تنوع ژنتیکی در یک گیاه میتوان کلیه ژنوتیپهای موجود را شناسایی کرده و برای حفاظت و نگهداری بهتر آنها و شروع برنامههای اصلاحی به ژرم پلاسم انتقال داد. استفاده از نشانگرهای مولکولی، مدت زمان و هزینههای پروژههای اصلاحی را کاهش میدهد. در این تحقیق تنوع ژنتیکی 63 ژنوتیپ فندق با استفاده از 10 آغازگر ISSR، دو نشانگر رتروترانسپوزون و هفت آغازگر ترکیبی ISSR و رتروترانسپوزون مورد ارزیابی قرار گرفتند که از هفت آغازگر ترکیبی فقط سه آغازگر باندهای واضح و مشخصی را نشان دادند و سایر آغازگرها باندی تشکیل نشد. با استفاده از 15 آغازگر 116 باند چند شکل به دست آمد، که آغازگر UBC822 با تعداد 14 باند بیشترین و آغازگر UBC814 با تعداد 3 باند کمترین تعداد نوار چندشکل را ایجاد کردند. میزان اطلاعات چند شکلی آغازگرها بین 18/0 تا 44/0 و شاخص نشانگر از 50/0 تا 31/11 متغیر بود. تجزیه به مختصات اصلی نشان داد که سه مولفه اول توانستند در مجموع 12/37 درصد از واریانس کل را توجیه کنند. در تجزیه خوشهای به روش COMPLETE، 63 ژنوتیپ مورد مطالعه را در هفت گروه قرار داد، که به ترتیب در هر گونه 8، 13، 7، 3، 3، 13، 16 ژنوتیپ قرار داده شدند. صحت گروهبندی حاصل از تجزیه خوشهای توسط تابع تشخیص کانونی به روش خطی فیشر با 81 درصد برآورد شد. در مجموع، سه آغازگر UBC822، UBC813 و Tos2 و ترکیب آغازگر TOS1+TOS2 میتوانند بهعنوان آغازگرهای مفید و مطلوب برای تفکیک ژنوتیپهای فندق معرفی شوند.
مقاله پژوهشی
سارا خالقی گزیک؛ وحید رضا صفاری؛ شهرزاد دانشور
چکیده
به تازگی استفاده از بیوچار و هیدروچار به دلیل پتانسیل بهبود حاصلخیزی خاک٬ غیرمتحرک کردن آلودگیها و همچنین یک روش مناسب برای ذخیره و ترسیب کربن ...
بیشتر
به تازگی استفاده از بیوچار و هیدروچار به دلیل پتانسیل بهبود حاصلخیزی خاک٬ غیرمتحرک کردن آلودگیها و همچنین یک روش مناسب برای ذخیره و ترسیب کربن مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش تأثیر منابع اصلاح کننده خاک با پنج سطح (بیوچار ۱ و ۲ درصد وزنی، هیدروچار ۱ و ۲ درصد وزنی و بدون ماده اصلاحی) و اسید سالیسیلیک با سه سطح (صفر، ۲۰۰ و ۴۰۰ میلیگرم بر لیتر) بر گیاه همیشه بهار بررسی گردید. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد که بیوچار و هیدروچار ۲ درصد وزنی سبب افزایش ۳۹ و ۳۶ درصدی طول عمر گل و کاهش ۲۲ و ۲۱ درصدی نشت یونی و ۳۶ و ۲۹ درصدی مالون دیآلدهاید نسبت به تیمار شاهد گردید. غلظت ۲۰۰ میلیگرم بر لیتر اسید سالیسیلیک نیز سبب افزایش ۲۱ درصدی طول عمر گل و کاهش ۱۹ درصدی میزان نشت یونی و مالون دیآلدهاید نسبت به تیمار شاهد شد. همچنین بیشترین درصد وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، کلروفیل کل، فعالیت آنزیم پراکسیداز و آنزیم آسکوربات پراکسیداز با کاربرد بیوچار یا هیدروچار ۲ درصد وزنی و اسید سالیسیلیک ۲۰۰ میلیگرم بر لیتر حاصل گردید. این نتایج حاکی از نقش مثبت مواد اصلاح کننده خاک بود.
مقاله پژوهشی
طاهره رئیسی؛ جواد فتاحی مقدم
چکیده
تحقیق حاضر با هدف مطالعهی اثر محلولپاشی پتاسیم و کلسیم طی فصل رشد و نیز موقعیت میوه در تاج درخت بر ویژگیهای فیزیکیشیمیایی پرتقال تامسون ناول اجرا شد. بدین منظور یک آزمایش دو ساله باغی در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با دو فاکتور شامل نوع کود محلولپاشی شده (1-نیترات پتاسیم 2 –نیترات کلسیم 3- ترکیبی با نیترات پتاسیم و نیترات ...
بیشتر
تحقیق حاضر با هدف مطالعهی اثر محلولپاشی پتاسیم و کلسیم طی فصل رشد و نیز موقعیت میوه در تاج درخت بر ویژگیهای فیزیکیشیمیایی پرتقال تامسون ناول اجرا شد. بدین منظور یک آزمایش دو ساله باغی در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با دو فاکتور شامل نوع کود محلولپاشی شده (1-نیترات پتاسیم 2 –نیترات کلسیم 3- ترکیبی با نیترات پتاسیم و نیترات کلسیم و 4– شاهد) و موقعیت میوه بر تاج درخت (1-درون 2-بیرون)، در سه تکرار در یک قطعه باغ پرتقال تامسون ناول اجرا شد. نتایج نشان داد ضخامت پوست میوه، شاخص رنگ و نسبت مواد جامد محلول به اسیدیته کل در میوههای برداشت شده از بیرون تاج در مقایسه با درون تاج بیشتر بود (05/0>P). علاوهبراین، ضخامت پوست میوه با انجام محلولپاشی افزایش یافت و بیشترین افزایش نیز در تیمارهای پتاسیم و ترکیبی یافت شد. با انجام محلولپاشی کلسیم (تیمارهای کلسیم و ترکیبی) مواد جامد محلول و اسیدیته کل در مقایسه با تیمار شاهد و تیمار محلولپاشی پتاسیم کاهش یافت اما نسبت بین این دو شاخص افزایش یافت. همچنین مشخص شد که اثر محلولپاشی بر فنلکل و ظرفیت آنتیاکسیدان به موقعیت میوه در تاج درخت بستگی دارد. به طور خلاصه، از محلولپاشی پتاسیم و کلسیم میتوان در جهت بهبود کیفیت میوه پرتقال استفاده نمود. علاوهبراین، میوهها در موقعیتهای مختلف تاج درخت دارای ویژگیهای فیزیکیوشیمیایی متفاوتی هستند. بنابراین توصیه میشود به منظور داشتن میوههای با کیفیت یکسان و برای دستیابی به حداکثر بازگشت اقتصادی، میوهها درون و بیرون تاج درخت بهطور جداگانه برداشت شوند.
مقاله پژوهشی
روح اله علی؛ سیامک کلانتری؛ سید محمود سمر؛ حسین صفّاری
چکیده
تغذیۀ مؤثر درختان میوه با کمترین نهاده میتواند کمک قابلتوجهی در مصرف بهینۀ کودهای شیمیایی و کاهش هزینهها داشته باشد. از طرف دیگر، نوع مدیریت خاک نیز نقش غیرقابل انکاری در قابلیت دسترسی ریشههای گیاهان به مواد مغذی ایفا میکند. بنابراین، یک پژوهش سه ساله (1396، 1397 و 1398) برای ارزیابی اثر نوع مدیریت خاک (خاکورزی مرسوم و بیخاکورزی) ...
بیشتر
تغذیۀ مؤثر درختان میوه با کمترین نهاده میتواند کمک قابلتوجهی در مصرف بهینۀ کودهای شیمیایی و کاهش هزینهها داشته باشد. از طرف دیگر، نوع مدیریت خاک نیز نقش غیرقابل انکاری در قابلیت دسترسی ریشههای گیاهان به مواد مغذی ایفا میکند. بنابراین، یک پژوهش سه ساله (1396، 1397 و 1398) برای ارزیابی اثر نوع مدیریت خاک (خاکورزی مرسوم و بیخاکورزی) و نوع کوددهی (شاهد، هیدروژل، کود کامل، کود کامل + هیدروژل و اسید هیومیک) بر شاخصهای فتوسنتزی و عناصر غذایی برگ در سیب رقم دلبار استیوال پیوند شده روی پایۀ مالینگ مرتون 106 واقع در کمالشهر شهرستان کرج انجام شد. نتایج نشان داد که بیشترین درصد نیتروژن برگ (74/%2) در تیمار بیخاکورزی × هیدروژل و کمترین درصد نیتروژن برگ (14/%2) نیز در تیمار خاکورزی متداول × هیدروژل مشاهده شد. بیشترین درصد فسفر برگ (22/%0) متعلق به تیمار خاکورزی مرسوم در سال 1398 بود در حالیکه کمترین درصد فسفر برگ (18/%0) متعلق به تیمار بیخاکورزی در سال 1398 بود. بیشترین مقدار مس برگ (4/40 میلیگرم/کیلوگرم) متعلق به تیمار ترکیبی هیدروژل × بیخاکورزی در سال 1398 بود. همچنین، کمترین مقدار مس برگ (9/9 میلیگرم/کیلوگرم) متعلق به اثر متقابل سهگانه اسید هیومیک × خاکورزی مرسوم در سال 1397 بود. در کل، به نظر میرسد که در کوتاه مدت اثرات مثبت بیخاکورزی در باغ قابلدستیابی نبوده و مرحلۀ گذار از خاکورزی متداول به بیخاکورزی باید سپری شود.