علی اسدی کنگرشاهی؛ غلامرضا ثواقبی؛ نگین اخلاقی امیری
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 217-225
چکیده
به منظور کاهش تناوب باردهی نارنگی انشو، آزمایشی در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 5 تکرار و 6 تیمار بهمدت چهار سال انجام شد. تیمارها شامل: 1. شاهد (مصرف متعادل عناصر غذایی بر اساس آزمون برگ و پیشبینی عملکرد محصول)؛ 2. مصرف پاییزه نیتروژن (N- NH4)؛ 3. هرس بهاره؛ 4. محلولپاشی زمستانه اوره؛ 5. محلولپاشی تابستانه اوره؛ 6. محلولپاشی اوره همراه ...
بیشتر
به منظور کاهش تناوب باردهی نارنگی انشو، آزمایشی در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 5 تکرار و 6 تیمار بهمدت چهار سال انجام شد. تیمارها شامل: 1. شاهد (مصرف متعادل عناصر غذایی بر اساس آزمون برگ و پیشبینی عملکرد محصول)؛ 2. مصرف پاییزه نیتروژن (N- NH4)؛ 3. هرس بهاره؛ 4. محلولپاشی زمستانه اوره؛ 5. محلولپاشی تابستانه اوره؛ 6. محلولپاشی اوره همراه با مصرف پاییزه نیتروژن (N-NH4) و هرس بهاره بود. عملکرد میوه و شاخص تناوب باردهی برای کلیه تیمارها به دست آمد. نتایج سال اول آزمایش نشان داد که بیشترین عملکرد در این سال، متعلق به تیمار 6 (محلولپاشی اوره همراه با مصرف پاییزه نیتروژن و هرس بهاره) بود بهطوریکه عملکرد در این تیمار 274 کیلوگرم به ازای هر درخت بود که نسبت به تیمار شاهد 28 درصد افزایش داشت. در سال دوم آزمایش نیز بیشترین عملکرد متوسط میوه از تیمار 6 حاصل گردید بهطوریکه عملکرد متوسط به ازای هر درخت از 65 کیلوگرم در تیمار شاهد به 198 کیلوگرم در این تیمار رسید. نتایج سال سوم آزمایش که سالی کممحصول (off year) بود نشان داد که بیشترین عملکرد متوسط میوه از تیمار 3 (هرس بهاره) حاصل گردید بهطوریکه عملکرد متوسط به ازای هر درخت از 84 کیلوگرم در تیمار شاهد به 232 کیلوگرم در این تیمار افزایش یافت. نتایج سال چهارم آزمایش که سالآور (on year) بود نشان داد که بیشترین عملکرد (عملکرد متوسط 307 کیلوگرم به ازای هر درخت) از تیمار شاهد حاصل شد. مقایسه عملکرد تیمارهای مختلف در سالهای متوالی نشان میدهد که کلیه تیمارها تناوب باردهی را نسبت به شاهد تعدیل کردند. اما در تیمار محلولپاشی اوره همراه با مصرف پاییزه نیتروژن و هرس بهاره سیکل سالآوری تقریبا از بین رفت و عملکرد در کل سالهای آزمایش به حد قابل قبولی رسید. همچنین نتایج نشان داد که تیمار محلولپاشی اوره همراه با مصرف پاییزه نیتروژن و هرس بهاره کمترین مقدار شاخص تناوب باردهی را به خود اختصاص داد و تیمار شاهد، بیشترین مقدار شاخص سالآوری را نسبت به بقیه تیمارها نشان داد. لذا نظر به اینکه در تیمار محلولپاشی اوره همراه با مصرف پاییزه نیتروژن و هرس بهاره تناوب باردهی تقریباً از بین رفته و عملکرد در کل سالهای آزمایش به حد قابل قبولی رسیده است به کارگیری این تیمار در باغهای مرکبات شمال میتواند از نظر اقتصادی برای باغداران منطقه مقرون به صرفه باشد.
سمیه کوکبی؛ سید جلال طباطبایی؛ رحیم نقشبند حسنی
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 227-236
چکیده
تأثیر نسبتهای مختلف پتاسیم به کلسیم بر رشد، عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیکی خربزه گالیا (Cucumis melo var. reticulatus L. Naud. cv. Galia) رشد یافته در آبکشت مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار (در هر تکرار 48 گیاه) انجام گرفت. بذور خربزه گالیا در کانالهای حاوی پرلیت و ورمیکولیت (به نسبت V:V 3:1) کاشته شده و با نسبتهای مختلف ...
بیشتر
تأثیر نسبتهای مختلف پتاسیم به کلسیم بر رشد، عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیکی خربزه گالیا (Cucumis melo var. reticulatus L. Naud. cv. Galia) رشد یافته در آبکشت مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار (در هر تکرار 48 گیاه) انجام گرفت. بذور خربزه گالیا در کانالهای حاوی پرلیت و ورمیکولیت (به نسبت V:V 3:1) کاشته شده و با نسبتهای مختلف K/Ca (4، 5/3، 3، 5/2، 2، 5/1) تغذیه گردیدند. عملکرد خربزه و خصوصیات فیزیولوژیکی از جمله شاخص کلروفیل و نیترات دمبرگ مورد ارزیابی قرار گرفت. در پایان آزمایش کل گیاهان از بستر خارج شده و خصوصیات رویشی شامل سطح برگ، وزن تر و خشک اندامهای هوایی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که محلولهای غذایی با نسبتهای مختلف K/Ca تأثیر معنیداری (01/0p?) بر عملکرد خربزه گالیا داشت به طوری که حداکثر عملکرد 65/9 کیلوگرم در بوته در نسبت 3 و حداقل 25/6 کیلوگرم در بوته در نسبت K/Ca برابر 4 به دست آمد. تأثیر تیمارها بر سطح برگ معنیدار شد و حداکثر سطح برگ در نسبت 3 مشاهده گردید. یک رابطه مثبت (62/0=R2) بین سطح برگ و عملکرد به دست آمد. حداکثر شاخص کلروفیل نیز در نسبت 3 دیده شد. همچنین تأثیر تیمارها بر وزن تر و خشک برگها و ساقهها و میزان نیترات دمبرگ معنیدار بود. تأثیر تیمارها بر درصد مواد جامد محلول (TSS) میوهها معنیدار شد و حداکثر TSS در نسبت 4 مشاهده گردید. به این ترتیب به نظر میرسد که نسبت پتاسیم به کلسیم برابر 3 باعث افزایش رشد، عملکرد و خصوصیات فیزیولوژیکی خربزه گالیا گردید بنابراین، تنظیم نسبت K/Ca در محلول غذایی برای حصول حداکثر عملکرد ضروری بنظر میرسد.
بهروز سرابی؛ محمدرضا حسندخت؛ محمد اسماعیل حسنی؛ تیمور رمک معصومی
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 237-244
چکیده
از نشانگر رپید (RAPD) جهت بررسی تنوع ژنتیکی 34 ژنوتیپ مارچوبه خوراکی وحشی بومی شهرستان طالقان به همراه مارچوبههای اهلی، مارچوبه خوراکی رقم مریواشنگتن و persicus Asparagus استفاده شد. تعداد 80 آغازگر تصادفی در انجام واکنش PCR بر روی نمونهها به کار رفت که 18 آغازگر تکثیر DNA را به صورت چندشکلی بین ژنوتیپها نشان دادند. این 18 آغازگر در مجموع 175 نوار ...
بیشتر
از نشانگر رپید (RAPD) جهت بررسی تنوع ژنتیکی 34 ژنوتیپ مارچوبه خوراکی وحشی بومی شهرستان طالقان به همراه مارچوبههای اهلی، مارچوبه خوراکی رقم مریواشنگتن و persicus Asparagus استفاده شد. تعداد 80 آغازگر تصادفی در انجام واکنش PCR بر روی نمونهها به کار رفت که 18 آغازگر تکثیر DNA را به صورت چندشکلی بین ژنوتیپها نشان دادند. این 18 آغازگر در مجموع 175 نوار در کل ژنوتیپها تکثیر کردند که از بین آنها 160 نوار چند شکل بودند (4/91 درصد چندشکلی). تجزیه خوشهای ژنوتیپها بر اساس حضور نوار (یک) و عدم حضور نوار (صفر) با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و به روش UPGMA انجام گرفت. بیشترین و کمترین ضریب تشابه ژنتیکی بین ژنوتیپها به ترتیب 71/0 و 29/0 به دست آمد. در تجزیه خوشهای، ژنوتیپها در ضریب تشابه 68/0 در هفت زیرگروه مجزا جای گرفتند. ژنوتیپهای وحشی در چهار زیرگروه، مارچوبههای اهلی همراه با مارچوبه خوراکی رقم مریواشنگتن در دو زیر گروه قرار گرفتند. persicus .A به عنوان یک گونه مجزا و با اختلاف چشمگیری از دیگر نمونههای آزمایش شده در زیرگروه آخر جای گرفت. بنابر نتایج به دستآمده ژنوتیپهای مورد بررسی از تنوع نسبتاً بالایی برخوردار بودند که نشاندهنده غنیبودن ذخایر ژنتیکی مارچوبه در ایران است. ضمن اینکه، این بررسی توانایی نشانگر RAPD برای تفکیک گونههای مارچوبه و مطالعه تنوع ژنتیکی را نشان داد.
سودابه مفاخری؛ رضا امیدبیگی؛ فاطمه سفیدکن؛ فرهاد رجالی
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 245-254
چکیده
به منظور بررسی اثر کودهای زیستی بر برخی فاکتورهای فیزیولوژیکی، مورفولوژیکی و مقدار اسانس گیاه دارویی بادرشبی (Dracocephalum moldavica) آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عاملی با استفاده از عاملهای ورمیکمپوست (صفر، 15 و 30 درصد حجم گلدان)، ازتوباکتر (کاربرد و عدم کاربرد) و بیوفسفات (کاربرد و عدم کاربرد) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با دوازده ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر کودهای زیستی بر برخی فاکتورهای فیزیولوژیکی، مورفولوژیکی و مقدار اسانس گیاه دارویی بادرشبی (Dracocephalum moldavica) آزمایشی به صورت فاکتوریل سه عاملی با استفاده از عاملهای ورمیکمپوست (صفر، 15 و 30 درصد حجم گلدان)، ازتوباکتر (کاربرد و عدم کاربرد) و بیوفسفات (کاربرد و عدم کاربرد) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با دوازده تیمار و چهار تکرار در سال زراعی 88-1387 به صورت گلدانی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس به اجرا درآمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بالاترین سرعت سبز شدن (94/11 روز)، سریعترین زمان گلدهی (81/88 روز)، بیشترین ارتفاع بوته (05/50 سانتیمتر)، بیشترین وزن تر (56/44 گرم)، بیشترین وزن خشک (049/12 گرم)، بالاترین میزان اسانس (74/0 درصد)، و بیشترین عملکرد اسانس (34/0 میلیلیتر در گلدان) در سطح سوم ورمیکمپوست (30% حجم گلدان) حاصل شد. همچنین بیشترین مقدار بذر در بوته (47/4 گرم) در تیمار اثر متقابل سطح دوم ورمیکمپوست و کاربرد بیوفسفات زیستی، مشاهده شد. تیمار کود بیوفسفات اثر معنیداری بر سرعت سبز شدن بذرها و مقدار کلروفیل برگ نشان داد. همچنین اثر متقابل بیوفسفات و ورمیکمپوست تأثیر معنیداری بر وزن خشک، وزن بذر در بوته، مقدار فتوسنتز و میزان کلروفیل برگ داشت.
عباسعلی جنتی زاده؛ محمدرضا فتاحی مقدم؛ ذبیح اله زمانی؛ هادی زراعتگر
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 255-265
چکیده
ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان زردآلو در جهان است که سابقه بسیار طولانی در کشت و کار آن دارد. تکثیر جنسی زردآلو از طریق بذر در طول قرنهای گذشته سبب تولید انواع متعددی از آن در ایران شده است که متاسفانه اطلاعات جامعی از وضعیت آنها وجود ندارد. در این پژوهش تعداد 39 رقم و ژنوتیپ ایرانی زردآلو با استفاده از صفات مورفولوژیک و نشانگر مولکولی ...
بیشتر
ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان زردآلو در جهان است که سابقه بسیار طولانی در کشت و کار آن دارد. تکثیر جنسی زردآلو از طریق بذر در طول قرنهای گذشته سبب تولید انواع متعددی از آن در ایران شده است که متاسفانه اطلاعات جامعی از وضعیت آنها وجود ندارد. در این پژوهش تعداد 39 رقم و ژنوتیپ ایرانی زردآلو با استفاده از صفات مورفولوژیک و نشانگر مولکولی RAPD مورد ارزیابی قرار گرفتند. در بررسی ضریب تنوع صفات، نسبت مواد جامد محلول (TSS) به اسیدیته قابل تیتراسیون (TA)، اسیدیته قابل تیتراسیون (TA)، وزن مغز دانه، وزن گوشت میوه و وزن میوه دارای مقادیر بالایی بودند که نشان از امکان انتخاب برای هر صفت در برنامههای اصلاحی را دارد. همچنین در تجزیه فاکتور که برای تعیین تعداد عاملهای اصلی مؤثر بر شناسایی ظاهری استفاده شد، صفات مؤثر در 6 فاکتور اصلی قرار گرفتند که مجموعاً 52/79% از تغییرات کل را توجیه کردند که میتوان فاکتورهای مستقل اول تا سوم را تحت عنوان: اندازه میوه (24%)، هسته میوه (16%) و طعم میوه (5/14%) نام گذاری کرد. تجزیه کلاستر دادههای مورفولوژیکی توانست ارقام مختلف را براساس اندازه میوه، تاریخ رسیدن و صفات مربوط به طعم میوه تفکیک نماید. تجزیه و تحلیل دادههای ملکولی RAPD بیشترین تشابه ژنتیکی را بین ژنوتیپهای نوری دیررس و نوری پیشرس (95/0) و کمترین تشابه ژنتیکی را بین ژنوتیپهای تنسگل و شاهرود-48 (30/0) نشان داد. در تجزیه کلاستر دادههای RAPD، ژنوتیپها در فاصله تشابه 65% به 6 گروه اصلی تقسیم شدند که تا حدودی با نتایج خصوصیات مورفولوژیکی و منشاء جغرافیایی آنها تطابق داشت.
صفورا سعادتی؛ نور اله معلمی
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 267-275
چکیده
به منظور بررسی اثرات محلولپاشی روی بر خصوصیات رویشی، عملکرد و کیفیت میوه توتفرنگی (Fragaria×ananassa Duch) رقم کردستان، تحت شرایط تنش شوری، آزمایشی در سال 89-1388 در شرایط کنترل شده گلخانهای به صورت آبکشت اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی، با سه سطح کلرید سدیم (mM 30 و 15، 0) و سه سطح سولفات روی (g/L3 و 5/1، 0)، با سه تکرار ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرات محلولپاشی روی بر خصوصیات رویشی، عملکرد و کیفیت میوه توتفرنگی (Fragaria×ananassa Duch) رقم کردستان، تحت شرایط تنش شوری، آزمایشی در سال 89-1388 در شرایط کنترل شده گلخانهای به صورت آبکشت اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی، با سه سطح کلرید سدیم (mM 30 و 15، 0) و سه سطح سولفات روی (g/L3 و 5/1، 0)، با سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر و خشک برگ و ریشه، شاخصهای عملکرد، شاخص کلروفیل و میزان نسبی آب برگ در شرایط شوری کاهش و با محلولپاشی روی، به طور معنیداری افزایش یافت. میزان پرولین در برگها تحت تأثیر شوری و اثرات متقابل روی و شوری افزایش یافت، اما کاربرد روی بر آن بیتأثیر بود. نشت الکترولیت با افزایش غلظت کلرید سدیم، افزایش و با کاربرد روی، کاهش یافت. افزایش غلظت روی و کلرید سدیم، اسیدیته قابل تیتراسیون را افزایش داد، ولی دیگر خصوصیات کیفی میوه، تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفتند. بر اساس نتایج حاصل میتوان استفاده از روی را در شرایط شوری، توصیه نمود.
مینا تقی زاده؛ محسن کافی؛ محمدرضا فتاحی مقدم؛ غلامرضا ثواقبی
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 277-289
چکیده
اخیراً استفاده از گیاهان تجمعکننده فلزات سنگین برای پالایش مناطق آلوده بسیار مورد توجه قرار گرفته است. سرب یکی از مهمترین آلایندههایی است که تجمع غلظتهای نسبتاً بالایی از این فلز در برخی مناطق گزارش شده است. در این تحقیق توانایی تحمل بذر جنسهای چمن در مرحله جوانهزنی به غلظتهای مختلف سرب و در مرحله استقرار گیاه بررسی گردید. در بخش ...
بیشتر
اخیراً استفاده از گیاهان تجمعکننده فلزات سنگین برای پالایش مناطق آلوده بسیار مورد توجه قرار گرفته است. سرب یکی از مهمترین آلایندههایی است که تجمع غلظتهای نسبتاً بالایی از این فلز در برخی مناطق گزارش شده است. در این تحقیق توانایی تحمل بذر جنسهای چمن در مرحله جوانهزنی به غلظتهای مختلف سرب و در مرحله استقرار گیاه بررسی گردید. در بخش اول این تحقیق نیترات سرب در غلظتهای 0، 200، ،400 800 و 1000 میلیگرم در لیتر در مرحله جوانهزنی به کار برده شد. بخش دوم با اضافه نمودن غلظتهای 0، 200، 400 و 800 میلیگرم در لیتر نیترات سرب به خاک در مرحله استقرار اجرا گردید. صفاتی که در این آزمایشها اندازهگیری شدند، شامل درصد جوانهزنی، روند جوانهزنی در طی زمان، طول ریشهچه، طول ساقهچه، طول اندام هوایی و ریشه، وزن تر اندام هوایی و ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، عرض برگ، میزان کلروفیل برگ و میزان تجمع سرب در اندام هوایی و ریشه بود. طبق نتایج با افزایش غلظت سرب، درصد جوانهزنی و طول ساقهچه نسبت به شاهد افزایش یافت ولی بر رشد ریشهچه اثر بازدارندگی داشت. فاکتورهای رشدی چمن در مرحله استقرار تحت تأثیر غلظتهای سرب قرار نگرفت. میزان تجمع سرب در ریشهها نسبت به اندامهای هوایی بیشتر بود. با افزایش میزان سرب در خاک میزان تجمع سرب در اندامهای چمن افزایش یافت. به طور کلی در بین سه جنس مختلف چمن، رایگرس با 5/473 میلیگرم در کیلوگرم و کنتاکی بلوگرس با 5/1121 میلیگرم در کیلوگرم به ترتیب کمترین و بیشترین تجمع سرب را در اندام هوایی داشتند. در حالی که برموداگرس 9/877 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک و رایگرس با 2/2743 میلیگرم در کیلوگرم وزن خشک به ترتیب کمترین و بیشترین تجمع سرب را در ریشه نشان دادند. ارزیابی تحمل و توانایی پالایندگی نشان داد رایگرس میتواند به عنوان یک گیاه پوششی و سوپرجاذب در مکانهای آلوده به سرب استفاده شود.
امیرحسین آقایی؛ پرویز احسانزاده
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 291-299
چکیده
کدوی تخم کاغذی از گیاهان دارویی تازه وارد به کشور است که بذر و فرآوردههای آن در درمان بسیاری از بیماریها کاربرد دارد. با توجه به اهمیت این گیاه در صنایع دارویی، افزایش خشکسالی در سالهای اخیر و نبود اطلاعات کافی در مورد نیاز کودی این گیاه در کشور این تحقیق با هدف مطالعه تأثیر سطوح مختلف رطوبتی و نیتروژن بر کلروفیل، خصوصیات فتوسنتزی، ...
بیشتر
کدوی تخم کاغذی از گیاهان دارویی تازه وارد به کشور است که بذر و فرآوردههای آن در درمان بسیاری از بیماریها کاربرد دارد. با توجه به اهمیت این گیاه در صنایع دارویی، افزایش خشکسالی در سالهای اخیر و نبود اطلاعات کافی در مورد نیاز کودی این گیاه در کشور این تحقیق با هدف مطالعه تأثیر سطوح مختلف رطوبتی و نیتروژن بر کلروفیل، خصوصیات فتوسنتزی، پرولین، عملکرد و اجزای عملکرد گیاه کدوی تخم کاغذی در سال زراعی 1388 با استفاده از کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با پنج تکرار انجام شد. سطوح مختلف تیمار آبیاری بر اساس میلیمتر تبخیر از طشت تبخیر شامل 1I (65 میلیمتر تبخیر)، 2 I(95 میلیمتر تبخیر) و 3 I(130 میلیمتر تبخیر) به عنوان فاکتور اصلی و سه سطح نیتروژن به فرم اوره شامل 1N (شاهد بدون کود)، 2N (120کیلوگرم در هکتار) و 3N (220 کیلوگرم در هکتار) به عنوان فاکتور فرعی بود. کمبود آب موجب کاهش و افزایش نیتروژن موجب افزایش سطح برگ شد. بین سطوح آبیاری و نیتروژن از نظر غلظت کلروفیل برگ اختلاف مشاهده شد. افزایش در سطوح نیتروژن و آب در دسترس موجب افزایش فتوسنتز و هدایت روزنهای و کاهش در غلظت دیاکسیدکربن در حفره زیر روزنه گردید. تنش خشکی و افزایش سطح نیتروژن موجب افزایش غلظت پرولین برگ شد. در سطح آبیاری 3 Iعملکرد، اجزای عملکرد، درصد روغن و عملکرد روغن نسبت به سطح 1 I کاهش پیدا کرد. همچنین در سطح 3N نیتروژن تعداد میوه در بوته، عملکرد میوه، عملکرد دانه، درصد روغن نسبت به سطح 1N کاهش نشان داد. اگرچه افزایش در میزان نیتروژن خاک موجب افزایش میزان شاخص سطح برگ، غلظت کلروفیل و سرعت فتوسنتز خالص شد، اما ظاهرا تولید بیش از حد شاخ و برگ به عنوان یک مخزن قوی عمل کرده و نه تنها از افزایش عملکرد میوه و دانه جلوگیری نمود بلکه حتی سبب کاهش جدی آنها شد.
علیرضا طلایی؛ ناصر قادری؛ علی عبادی؛ حسین لسانی
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 301-308
چکیده
به منظور بررسی اثر تغییرات پتانسیل آب خاک بر برخی تغییرات بیوشیمیایی دو رقم انگور (ساهانی و بیدانه سفید) آزمایشی با چهار تیمار شامل پتانسیل آب خاک در حد 2/0- مگاپاسکال (شاهد)، 6/0-، 1- و 5/1- مگاپاسکال پتانسیل آب خاک (تیمارهای تنش) در سال 1387 به اجرا درآمد. در این آزمایش گیاهان دو ساله انگور در گلدانهای 18 لیتری محتوی خاک لومی کاشته شدند. هر تیمار ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر تغییرات پتانسیل آب خاک بر برخی تغییرات بیوشیمیایی دو رقم انگور (ساهانی و بیدانه سفید) آزمایشی با چهار تیمار شامل پتانسیل آب خاک در حد 2/0- مگاپاسکال (شاهد)، 6/0-، 1- و 5/1- مگاپاسکال پتانسیل آب خاک (تیمارهای تنش) در سال 1387 به اجرا درآمد. در این آزمایش گیاهان دو ساله انگور در گلدانهای 18 لیتری محتوی خاک لومی کاشته شدند. هر تیمار شامل سه تکرار و هر تکرار با واحد آزمایشی شامل دو گلدان و هر گلدان دارای یک گیاه بود. زمانی که پتانسیل آب خاک به حد فوقالذکر رسید میزان کلروفیل، کربوهیدراتهای محلول، پروتئین کل، فعالیت آنزیم پراکسیداز و نسبت وزن خشک برگ بر سطح آن (LMA) اندازهگیری شدند. بر اساس نتایج این پژوهش تیمارهای خشکی اثر معنیداری بر میزان کلروفیل برگ دو رقم انگور مورد مطالعه گذاشته و در دو تیمار 1- و 5/1- مگاپاسکال نسبت به شاهد به طور معنیداری کاهش یافت. رقم ساهانی دارای مقدار کلروفیل بیشتری در مقایسه با بیدانه سفید بود. نسبت وزن خشک برگ بر سطح آن در رقم بیدانه سفید تحت تیمار تنش شدید خشکی نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت. میزان LMA در رقم ساهانی بالاتر از رقم بیدانه سفید بود. میزان پروتئینهای محلول در اثر تنش خشکی در تیمارهای 1- و 5/1- مگاپاسکال نسبت به همدیگر و تیمارهای شاهد و 6/0- مگاپاسکال تفاوت معنیداری را نشان دادند. فعالیت آنزیم پراکسیداز تحت تأثیر تیمارهای تنش خشکی قرار گرفته و به طور معنیداری در تیمارهای 1- و 5/1- مگاپاسکال نسبت به تیمارهای شاهد و 6/0- مگاپاسکال افزایش یافت. در کل فعالیت این آنزیم در رقم بیدانهسفید بالاتر از رقم ساهانی بود. با افزایش شدت تنش خشکی افزایش فعالیت آنزیم در رقم ساهانی در مقایسه با رقم بیدانهسفید افزایش بیشتری را نشان داد. میزان کربوهیدراتهای محلول تحت تأثیر تیمارهای تنش خشکی قرار گرفته و به طور معنیداری در هر سه تیمار 6/0-، 1- و 5/1- مگاپاسکال در مقایسه با تیمار شاهد افزایش یافت. با توجه به یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت که رقم ساهانی دارای پتانسیل بالاتری برای مقابله با شرایط کم آبی در مقایسه با رقم بیدانه سفید میباشد.
محمد کاظم سوری؛ نسرین فرهادی؛ حمیدرضا روستا
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، صفحه 309-318
چکیده
نوع نیتروژن میتواند اثرات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی مهمی بر گیاه داشته باشد. در این مطالعه طی دو آزمایش به صورت آب کشت و همچنین یک آزمایش تحت کشت خاکی (گلدانی)، اثر تغذیه آمونیومی، نیتراتی، و آمونیوم-نیتراتی روی گیاهان فلفل تحت شرایط کنترل شده مورد بررسی قرار گرفت. ماده 3، 4-دی متیل پیرازول فسفات (DMPP) به عنوان ممانعتکننده اکسیداسیون ...
بیشتر
نوع نیتروژن میتواند اثرات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی مهمی بر گیاه داشته باشد. در این مطالعه طی دو آزمایش به صورت آب کشت و همچنین یک آزمایش تحت کشت خاکی (گلدانی)، اثر تغذیه آمونیومی، نیتراتی، و آمونیوم-نیتراتی روی گیاهان فلفل تحت شرایط کنترل شده مورد بررسی قرار گرفت. ماده 3، 4-دی متیل پیرازول فسفات (DMPP) به عنوان ممانعتکننده اکسیداسیون آمونیوم در کشت خاکی به کار رفت. نتایج نشان داد که در آب کشت وقتی دانهالهای فلفل از ابتدا تحت تیمار کامل یا نسبتی از آمونیوم قرار بگیرند رشد و نمو و عملکرد رویشی آنها در مقایسه با گیاهان روییده با نیترات شدیداً کاهش مییابد، ولی وقتی دانهالهای فلفل ابتدا برای دو هفته در محلول غذایی حاوی نیترات (پیشتیمار) قرار گرفتند، تحمل نسبی آنها به آمونیوم در ترکیب با نیترات افزایش یافت. لذا احتمالاً نسبتهای نیترات به آمونیوم در داخل گیاه در کاهش حساسیت گیاهان نسبت به آمونیوم مهم به نظر میرسد. از سویی دیگر، گیاهان روییده در خاک تحمل بهتری نسبت به شرایط تغذیه آمونیومی در مقایسه با آب کشت نشان دادند و نتایج مربوط به پارامترهای رشد و نمو گیاهان بخوبی مؤید این واقعیت بود. این مسأله میتواند احتمالاًً به سبب خاصیت بافری خاک و تثبیت آمونیوم به وسیله کلوئیدهای خاک و آزادسازی تدریجی آن برای گیاهان باشد.