سمیه افسری یگانه؛ احمد گلچین؛ مجتبی دلشاد؛ وحید عبدوسی
چکیده
استفاده از ضایعات آلی کشاورزی در راستای تولید ورمیکمپوست و کمپوست روشی پایدار برای بهرهگیری مجدد از این ضایعات است. بهمنظور بررسی اثر انواع مختلف ورمیکمپوست و کمپوست غنی شده با روی بر عملکرد، کیفیت و محتوای عناصر غذایی کاهو آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. عامل اول بقایای مواد آلی در سه سطح (ورمیکمپوست ...
بیشتر
استفاده از ضایعات آلی کشاورزی در راستای تولید ورمیکمپوست و کمپوست روشی پایدار برای بهرهگیری مجدد از این ضایعات است. بهمنظور بررسی اثر انواع مختلف ورمیکمپوست و کمپوست غنی شده با روی بر عملکرد، کیفیت و محتوای عناصر غذایی کاهو آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. عامل اول بقایای مواد آلی در سه سطح (ورمیکمپوست ضایعات هویج و چغندرقند و کمپوست خرما)، عامل دوم غنیسازی با روی در سه سطح (صفر، 1000 و 2000 میلیگرم در کیلوگرم) و عامل سوم اختلاط با خاک ضعیف در چهار سطح (صفر، 2، 4 و 6 درصد به صورت وزنی) بودند. نتایج نشان داد اثر غنیسازی بقایای مواد آلی بر رشد و عملکرد کاهو مثبت بود و گیاهان رشد یافته در ورمیکمپوست حاصل از ضایعات هویج نتایج بهتری نسبت به ضایعات چغندر و کمپوست خرما داشتند. ضایعات هویج بیشترین میزان عناصر کم مصرف (Fe, Mn, Zn, Cu) را در بین سه ضایعات استفاده شده داشتند و بالاترین غلظت این عناصر در حالت غنیسازی این ضایعات با روی در غلظت 2000 میلیگرم در کیلوگرم مشاهده شد. بیشترین میزان فسفر (82/0 درصد) و سطح برگ (157 سانتیمتر مربع) در ضایعات هویج غنیشده با روی 2000 میلیگرم بر کیلوگرم بدست آمد. بین مقادیر مختلف بقایای آلی نیز، مقادیر 4 و 6 درصد بیشترین تأثیر را در رشد و عملکرد کاهو داشتند. به طور کلی غنیسازی بقایای مواد آلی با عناصر معدنی میتواند نیاز غذایی کاهو را در شرایط گلخانهای تامین کند.
فرناز گودرزی؛ مجتبی دلشاد؛ حامد منصوری؛ فروزنده سلطانی
چکیده
در این پژوهش بهینهسازی دو فاکتور موثر بر تولید سبزی برگی اسفناج، کود نیتروژن و فاصله بوته روی ردیف کاشت براساس اهداف چهار سناریوی اقتصادی، سلامت غذایی ، بازارپسندی و حد مطلوب تولید اسفناج رقم "Harrier" با کمک تکنیک آماری سطح پاسخ انجام گرفت. متغیرهای مستقل شامل فاصله بوته روی ردیف کاشت (7، 11 و 15 سانتیمتر) و سطوح کود نیتروژنی (صفر، 200 ...
بیشتر
در این پژوهش بهینهسازی دو فاکتور موثر بر تولید سبزی برگی اسفناج، کود نیتروژن و فاصله بوته روی ردیف کاشت براساس اهداف چهار سناریوی اقتصادی، سلامت غذایی ، بازارپسندی و حد مطلوب تولید اسفناج رقم "Harrier" با کمک تکنیک آماری سطح پاسخ انجام گرفت. متغیرهای مستقل شامل فاصله بوته روی ردیف کاشت (7، 11 و 15 سانتیمتر) و سطوح کود نیتروژنی (صفر، 200 و 400 کیلوگرم اوره بر هکتار) در قالب طرح مرکب مرکزی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه تهران بررسیشدند. صفات وزن تر برگ، زیستتوده، شاخص سطح برگ، کارایی مصرف نیتروژن، غلظت نیترات و کلروفیل کل به عنوان متغیرهای وابسته مورد مطالعه قرارگرفتند. برازش دادها با معادله چند جملهای درجه دو و بهینهسازی پاسخها با نرمافزار Mnitab16 انجام شد. نتایج نشان داد افزایش فاصله بوته روی ردیف تنها بر محتوای کلروفیل اثر مثبت گذاشت. سطوح بالای کود نیتروژن بر تمام متغیرهای وابسته مورد مطالعه، بجز کارایی مصرف نیتروژن، اثر افزایشی داشت. ترکیب بهینه تیمارهای متغیر مستقل و شاخص مطلوبیت برای هریک از سناریوهای اقتصادی، سلامت غذایی، بازارپسندی و حد مطلوب به ترتیب برای فاصله بوته روی ردیف 7، 48/7، 24/7 و 7 سانتی متر، کود نیتروژن 9/189، 6/60، 9/189 و 5/149 کیلوگرم بر هکتار و شاخص مطلوبیت 97/0، 77/0، 89/0 و 82/0 بهدست آمد. بر اساس نتایج شاخص مطلوبیت، مدل سناریوی اقتصادی را در مقایسه با سناریوهای دیگر در تعیین بهینه منابع متغیر مستقل با توان بالاتری شبیه سازی میکند.
ناصر حیدری؛ مجتبی دلشاد؛ مصباح بابالار؛ رضا صالحی
چکیده
علاوه بر فراهمی مواد غذایی در محیط ریشه، میزان مواد فتوسنتزی در دسترس ریشه بهعنوان تأمین کننده اسکلت کربنی و انرژی، نیز بر میزان جذب عناصر غذایی، رشد و عملکرد گیاهان تأثیرگذار میباشد. هر عاملی که سبب تغییر دسترسی به عناصر غذایی یا تغییر الگوی توزیع مواد فتوسنتزی گردد میتواند بر فرایند جذب و رشد نیز تأثیرگذار باشد. در این پژوهش ...
بیشتر
علاوه بر فراهمی مواد غذایی در محیط ریشه، میزان مواد فتوسنتزی در دسترس ریشه بهعنوان تأمین کننده اسکلت کربنی و انرژی، نیز بر میزان جذب عناصر غذایی، رشد و عملکرد گیاهان تأثیرگذار میباشد. هر عاملی که سبب تغییر دسترسی به عناصر غذایی یا تغییر الگوی توزیع مواد فتوسنتزی گردد میتواند بر فرایند جذب و رشد نیز تأثیرگذار باشد. در این پژوهش اثر تعداد گل و غلظت محلول غذایی بر رشد و عملکرد خیار گلخانهای در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی مورد بررسی قرارگرفت. تیمارها شامل سه سطح گل در گره (نگهداری یک، دو یا سه گل در هر گره) و 5 سطح هدایت الکتریکی محلول غذایی (ECهای 1/1، 5/1، 15/2، 78/2 و 32/3 دسیزیمنس بر متر) بودند. نتایج نشان داد که گیاهان تیمار شده با ECهای 15/2 علاوه بر رشد شاخساره از لحاظ میزان نیتروژن و فسفر برگی نیز مقادیر بیشتری داشتند و بیشترین عملکرد نیز در گیاهان تیمار شده با ECهای 5/1 و 15/2 دسیزیمنس بر متر مشاهده شد. با افزایش تعداد گل در گره عملکرد گیاهان در کوتاهمدت (80 روز بعد از انتقال نشا) افزایش نشان داد، اما با افزایش دوره پرورش (130 روز بعد از انتقال نشا) بین تیمارهای مورد بررسی اختلاف معنیداری در عملکرد مشاهده نشد. افزایش تعداد گل در گره در کوتاهمدت، موجب تخصیص بیشتر مواد فتوسنتزی به میوهها شد ولی احتمالاً به علت پتانسیل کم منابع (sources) در دراز مدت، این اثر افزایش تعداد گل بر عملکرد بهصورت فیزیولوژیکی مورد تعدیل قرار گرفت.
مصباح بابالار؛ رقیه جوانپور؛ عبدالکریم کاشی؛ مجتبی دلشاد
چکیده
صفات رویشی، محتوی کلروفیل، کارآیی مصرف آب، محتوای نیتروژن، پتاسیم و فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز برگها و نوک ریشه، خربزه ’خاتونی‘ روی کدوهای Ace و Shintozwa در گلخانه بررسی شد. تیمارهای آزمایش شامل پیوند خربزه روی کدو، خربزه روی خربزه، کدو روی خربزه، کدو روی کدو، خربزه غیرپیوندی و کدوی غیرپیوندی بودند. نتایج نشان داد خربزههای ...
بیشتر
صفات رویشی، محتوی کلروفیل، کارآیی مصرف آب، محتوای نیتروژن، پتاسیم و فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز برگها و نوک ریشه، خربزه ’خاتونی‘ روی کدوهای Ace و Shintozwa در گلخانه بررسی شد. تیمارهای آزمایش شامل پیوند خربزه روی کدو، خربزه روی خربزه، کدو روی خربزه، کدو روی کدو، خربزه غیرپیوندی و کدوی غیرپیوندی بودند. نتایج نشان داد خربزههای پیوندی روی Shintozwa طول ساقه (3/408 سانتیمتر)، تعداد برگ (56/38 عدد) وزن تر برگ (7/156 گرم)، ساقه (7/132 گرم)، سطح برگ بوته (6/18517 سانتیمترمربع)، زیستتوده (5/247 گرم) و درصد ماده خشک برگ (19/14 درصد)، ساقه (96/7 درصد) و ریشه (46/17 درصد) بیشتری نسبت بهAce داشتند. پیوند خربزه روی هر دو پایه کارآیی مصرف آب، محتوای نیتروژن و پتاسیم را بهبود بخشید. نیتروژن کل و نیترات برگها در Ace بیشتر از Shintozwa بهدست آمد. مقدار نیتروژن آمونیومی برگها در پایه Shintozwa بیشتر از پایه Ace بود. فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز برگ خربزههای پیوندی روی پایه Ace بیشتر از پایه Shintozwa بود. فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز در ریشه نسبت به برگ در حالت پیوندی بیشتر بود. فعالیت آنزیم نیترات ردوکتاز ریشه ارتباط غیرمستقیم معنیداری با طول شاخه، زیستتوده ، وزن تر برگ و شاخه، سطح کل برگ و ماده خشک ریشه نشان داد. در کل خربزههای پیوندی نسبت به غیرپیوندی دارای مقادیر زیادتری نیتروژن آلی نسبت به زیستتوده کل بودند که این افزایش در ارتباط با احیا و مصرف زیاد نیترات میباشد.
علوم سبزی
حسین مزاری منقابی؛ مجتبی دلشاد؛ عبدالکریم کاشی
چکیده
یکی از مهمترین ارکان سیستمهای کشت بدون خاک، بستر کشت میباشد. پرورشدهندگان گیاهان معمولاً بر اساس خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، نسبت به انتخاب بسترها اقدام مینمایند. بهمنظور بررسی اثر برخی از مهمترین خصوصیات فیزیکی بسترهای کشت بر رشد و کارایی مصرف آب نشای گوجهفرنگی گلخانهای، ویژگیهای فیزیکی 50 بستر ترکیبی اندازهگیری ...
بیشتر
یکی از مهمترین ارکان سیستمهای کشت بدون خاک، بستر کشت میباشد. پرورشدهندگان گیاهان معمولاً بر اساس خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، نسبت به انتخاب بسترها اقدام مینمایند. بهمنظور بررسی اثر برخی از مهمترین خصوصیات فیزیکی بسترهای کشت بر رشد و کارایی مصرف آب نشای گوجهفرنگی گلخانهای، ویژگیهای فیزیکی 50 بستر ترکیبی اندازهگیری گردید و سپس سه بستر با خصوصیات فیزیکی مشابه (ظرفیت نگهداری آب، حجم هوای مؤثر و خلل و فرج مؤثر) مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتند. آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تیمار، 3 تکرار و 12 مشاهده در هر واحد آزمایشی، طراحی و اجرا گردید. نتایج نشان داد که بیشترین وزن خشک کل بوته، سطح برگ و تعداد برگ در بستر ترکیبی ماسه-کوکوپیت و کمترین مقدار در بستر پرلیت-ورمیکولیت بهدست آمد. بسترهای ماسه-کوکوپیت و پرلیت کوکوپیت تأثیر یکسانی بر صفات قطر و ارتفاع و ارتفاع اولین گره داشتند. بستر ماسه کوکوپیت، بیشترین کارایی مصرف آب آبیاری معادل 17/1 گرم ماده خشک بر لیتر آب مصرفی را دارا بود و بستر پرلیت-ورمیکولیت، کمترین کارایی معادل 34/0 گرم ماده خشک بر لیتر آب مصرفی را نشان داد. بر اساس نتایج بهدست آمده از این پژوهش، مشخص گردید که اگرچه بسترهای مورد مطالعه دارای ظرفیت نگهداری آب یکسانی بودند؛ اما بهترین رشد و کارایی مصرف آب در بستر ماسه-کوکوپیت، که دارای میزان آب سهلالوصول (59 درصد) بیشتری بود حاصل گردید. نتایج نشان میدهد که دارا بودن ظرفیت نگهداری آب یکسان در دو بستر، الزاما به معنی رفتار مشابه آنها نیست و خصوصیات دقیقتر دیگری نیز دخالت دارند.
علوم سبزی
حدیثه دانشور؛ مصباح بابالار؛ مجتبی دلشاد؛ لیلا تبریزی رائینی
چکیده
کاربرد فراوان نهادههای شیمیایی، در مزارع تولید سبزی و صیفی و عرضه سریع این محصولات به بازار (بدون درنظر گرفتن مدتزمان لازم، برای کاهش غلظت یا تجزیه موادشیمیایی)، ضرورت مدیریت تغذیه مناسب را در سیستم کشت این محصولات، بیش از پیش آشکار میکند. این مطالعه بهمنظور بررسی اثر مدیریت تغذیه، بر میزان تجمع نیترات و سایر پارامترهای ...
بیشتر
کاربرد فراوان نهادههای شیمیایی، در مزارع تولید سبزی و صیفی و عرضه سریع این محصولات به بازار (بدون درنظر گرفتن مدتزمان لازم، برای کاهش غلظت یا تجزیه موادشیمیایی)، ضرورت مدیریت تغذیه مناسب را در سیستم کشت این محصولات، بیش از پیش آشکار میکند. این مطالعه بهمنظور بررسی اثر مدیریت تغذیه، بر میزان تجمع نیترات و سایر پارامترهای کیفی گیاه کرفس انجام گرفت. تیمارهای مورد مطالعه شامل تغذیه نیتروژنمعدنی (اوره با مقادیر 300، 423، 700 و نیتراتآمونیوم با مقدار 560 کیلوگرم در هکتار)، و آلی (ورمیکمپوست 20 کیلوگرم در 8/7 متر مربع و کمپوست 10 کیلوگرم در 8/7 متر مربع در ترکیب با مایه تلقیح قارچ زیستی تریکودرما) و شاهد بود. بعد از برداشت محصول، عملکرد گیاه در واحد سطح، تعداد ساقه، ارتفاع گیاه، میزان مواد معدنی (سدیم، پتاسیم و فسفر) و میزان نیترات اندازهگیری شد و پس از نگهداری کرفس تازه برشیافته در سردخانه با دمای 1± درجه سانتیگراد بهمدت 4 هفته، درصد کاهش وزن، مقدار ویتامینث، میزان مواد جامدمحلول کل و مقدار اسید قابلتیتراسیون کل، هر هفته مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در تیمارهای آلی، میزان مواد معدنی، ویتامینث، مواد جامدمحلول کل بیشتر بوده، اما میزان عملکرد، تعداد ساقه در گیاه، نیترات و کاهش وزن کمتری در مقایسه با تیمارهای معدنی داشتند. با اینکه کاربرد تیمارهای آلی، موجب کاهش ارزش اقتصادی محصول میشوند؛ اما میتوانند باعث ایجاد مزه بهتر، ایمنی و پذیرش محصول توسط مصرفکننده شوند.
علوم سبزی
بابک متشرع زاده؛ میثم ضربی زاده؛ غلامرضا ثواقبی؛ مجتبی دلشاد؛ سید محسن حسینی؛ فرزانه بخردی
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی و ارزیابی تأثیر سطوح مختلف نیترات کلسیم بر پاسخهای تغذیهای و صفات رشدی گیاه گوجهفرنگی رقم ویوا و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. تیمارها شامل T0: شاهد (بدون کاربرد کود شیمیایی)،T1 : توصیۀ کاربرد خاکی نیترات کلسیم 50 کیلوگرم در هکتار از هنگام نخستین هفتۀ تشکیل میوه به مدت 8 هفته و درمجموع 400 کیلوگرم، ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی و ارزیابی تأثیر سطوح مختلف نیترات کلسیم بر پاسخهای تغذیهای و صفات رشدی گیاه گوجهفرنگی رقم ویوا و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. تیمارها شامل T0: شاهد (بدون کاربرد کود شیمیایی)،T1 : توصیۀ کاربرد خاکی نیترات کلسیم 50 کیلوگرم در هکتار از هنگام نخستین هفتۀ تشکیل میوه به مدت 8 هفته و درمجموع 400 کیلوگرم، T2: کاربرد نیترات کلسیم بنابر نتایج آزمون خاک و نیاز گیاهان گوجهفرنگی، 40 کیلوگرم در هکتار از هنگام نخستین هفتۀ تشکیل میوه به مدت هشت هفته و درمجموع 320 کیلوگرم و T3: کاربرد خاکی همسان تیمار پیشین به همراه محلولپاشی نیترات کلسیم با غلظت 5 در هزار. نتایج نشان داد، در میوۀ گوجهفرنگی بین تیمارهای مورد بررسی ازنظر جذب نیتروژن، فسفر، کلسیم، منیزیم، مادۀ خشک، ویتامین ث، نیترات، جذب پتاسیم و سفتی میوه تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0P<). بیشترین عملکرد، میزان جذب نیتروژن و کلسیم مربوط به تیمار T1 و بهترتیب با افزایش 45، 85 و 65 درصدی نسبت به شاهد گزارش شد. ازنظر نیتروژن کل، جذب پتاسیم، منیزیم و اسیدیتۀ بین تیمارهای T1، T2 و T3 اختلاف معنیداری مشاهده نشد. با توجه به تأثیر معنیدار تیمار T1 بر جذب بهتر کلسیم و نیتروژن نسبت به دیگر تیمارها، ضرورت دارد در مرحلۀ داشت میزان 400 کیلوگرم در هکتار نیترات کلسیم (بسته به شرایط اقتصادی) استفاده شود تا بهترین عملکرد، کیفیت و جذب عنصرهای غذایی به دست آید.
علوم سبزی
شیوا بذل؛ فرشاد دشتی؛ مجتبی دلشاد
چکیده
پیاز خوراکی ازجمله سبزیهای پرمصرف در زنجیرۀ غذایی مردم جامعه بوده و محققان همواره در تلاش هستند تا کیفیت غذایی آن را بهبود بخشند. این پژوهش برای بررسی تأثیر سطوح مختلف گوگرد (32، 64 و 128 میلیگرم در لیتر سولفات و سلنیوم (0، 1 و 2 میلیگرم در لیتر سلنات) بر صفات رشدی و ویژگیهای پاداکسندگی (آنتیاکسیدانی) پیاز (Allium cepa L.) رقم قرمز آذرشهر ...
بیشتر
پیاز خوراکی ازجمله سبزیهای پرمصرف در زنجیرۀ غذایی مردم جامعه بوده و محققان همواره در تلاش هستند تا کیفیت غذایی آن را بهبود بخشند. این پژوهش برای بررسی تأثیر سطوح مختلف گوگرد (32، 64 و 128 میلیگرم در لیتر سولفات و سلنیوم (0، 1 و 2 میلیگرم در لیتر سلنات) بر صفات رشدی و ویژگیهای پاداکسندگی (آنتیاکسیدانی) پیاز (Allium cepa L.) رقم قرمز آذرشهر در شرایط آبکشتی (هیدروپونیک) انجام شد. نتایج نشان داد، غلظتهای سولفات و سلنات و همچنین اثر متقابل این دو بر بیشتر صفات رویشی در سوخ معنیدار بود؛ بهطوریکه بالاترین وزن تر و قطر سوخ (70/35 گرم و 24/38 میلیمتر) در تیمار 128 میلیگرم در لیتر سولفات در ترکیب با غلظت 2 میلیگرم در لیتر سلنات مشاهده شد. بین افزایش سلنات و سولفات رابطۀ مستقیم و مثبت با وزن تر و قطر سوخ به دست آمد. بیشترین درصد مادۀ خشک سوخ (16 درصد) در تیمار 64 میلیگرم در لیتر سولفات در ترکیب با تیمار 1 میلیگرم در لیتر سلنات به دست آمد. در همۀ غلظتهای سولفات همزمان با افزایش سطح سلنات ارتفاع بلندترین برگ کاهش یافت. همچنین با افزایش غلظت سلنات در همۀ سطوح سولفات، تجمع سلنیوم در سوخ بیشتر شد. افزایش سلنیوم سبب افزایش خاصیت پاداکسندگی، فنول و فلاونوئید بافت سوخ، در شماری از تیمارهای مورد آزمایش شد.
حسین مزاری؛ مجتبی دلشاد؛ عبد الکریم کاشی
چکیده
بسترهای کشت بدون خاک حجم هوای متفاوتی دارند. تفاوت در حجم هوای بسترهای ترکیبی، سبب تغییر در مدیریت محلولرسانی و در نتیجه رشد و عملکرد میشود. بهمنظور بررسی تأثیر حجم هوای مؤثر بر رشد نشای گوجهفرنگی گلخانهای و کارایی مصرف آب آبیاری، ویژگیهای فیزیکی (ظرفیت نگهداری آب، حجم هوای مؤثر و خلل و فرج مؤثر) پنجاه بستر ترکیبی اندازهگیری ...
بیشتر
بسترهای کشت بدون خاک حجم هوای متفاوتی دارند. تفاوت در حجم هوای بسترهای ترکیبی، سبب تغییر در مدیریت محلولرسانی و در نتیجه رشد و عملکرد میشود. بهمنظور بررسی تأثیر حجم هوای مؤثر بر رشد نشای گوجهفرنگی گلخانهای و کارایی مصرف آب آبیاری، ویژگیهای فیزیکی (ظرفیت نگهداری آب، حجم هوای مؤثر و خلل و فرج مؤثر) پنجاه بستر ترکیبی اندازهگیری شد. بسترهای با حجم هوای مؤثر متفاوت، اما تخلخل مؤثر و ظرفیت نگهداری آب یکسان بهعنوان تیمارهای آزمایش انتخاب شدند. آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تیمار (پرلیت-کوکوپیت20:80، ماسه- کوکوپیت 50-50 و پرلیت-ورمیکولیت 40:60)، سه تکرار و دوازده مشاهده در هر واحد آزمایشی طراحی و اجرا شد. نتایج نشان داد حجم هوای متفاوت در بسترهای کشت، هنگامیکه دیگر ویژگیهای فیزیکی یکسان باشد، تأثیر معنیداری بر رشد نشای گوجهفرنگی و همچنین کارایی مصرف آب آبیاری دارد. بیشترین وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، سطح برگ و قطر در بستر ترکیبی ماسه-کوکوپیت با حجم هوای85/10 درصد و کمترین آنها در بستر پرلیت-ورمیکولیت با حجم هوای17 درصد به دست آمد. بین بسترهای ماسه-کوکوپیت و پرلیت کوکوپیت (حجم هوای 3/21 درصد) در مراحل آغازین رشد در بسیاری از صفات تفاوتی دیده نشد. از لحاظ کارایی مصرف آب آبیاری، بستر ماسه-کوکوپیت برتری چشمگیری نسبت به دیگر تیمارها داشت.
مسعود موسوی رحیمی؛ مجتبی دلشاد؛ عبدالمجید لیاقت؛ امیر رحمتیان
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از سیستمهای کشت بدون خاک در گلخانههای تولید سبزی در ایران گسترش زیادی یافته است. اغلب تولیدکنندگان بدون توجه به نیاز آبی واقعی گیاه، محلولدهی به آن را انجام میدهند. از آنجایی که برخی بسترهای استفادهشده درگلخانهها بیشتر از نوع بسترهای مصنوعی است و اغلب بسترهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفاده از سیستمهای کشت بدون خاک در گلخانههای تولید سبزی در ایران گسترش زیادی یافته است. اغلب تولیدکنندگان بدون توجه به نیاز آبی واقعی گیاه، محلولدهی به آن را انجام میدهند. از آنجایی که برخی بسترهای استفادهشده درگلخانهها بیشتر از نوع بسترهای مصنوعی است و اغلب بسترهای استفادهشده ظرفیت نگهداری آب کمی دارند، احتمال هدررفتن مقداری از محلول مصرفی یا وقوع تنش برای گیاهان نسبتاً بالاست. چنین شرایطی میتواند کارایی مصرف آب و کود توسط گیاه را کاهش دهد و سبب افزایش هزینة تولید شود. در این پژوهش تلاش شده است امکان افزایش کارایی مصرف آب و کود در گوجهفرنگی گلخانهای بهوسیلة خشکیدهی قسمتی از ریشه (Partial root zone drying) و هیدروژل ارزیابی شود. آزمایش در شرایط گلخانهای بهصورت طرح کرتهای خردشده بر پایة بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و چهار مشاهده در هر کرت اجرا شد. تیمارهای آبیاری در پنج سطح آبیاری معمولی50، 70 و 100درصد نیاز آبی و آبیاری متناوب 50 و70 درصد نیاز آبی بر روی گوجهفرنگی گلخانهای اعمال شد و بستر استفادهشده در سه سطح 0، 1 و2 درصد وزنی هیدروژل مختلط با پرلیت بهمنزلة فاکتور فرعی به کار رفت. نتایج بهدستآمده نشان داد که گیاهانی که تحت تیمار خشکیدهی قسمتی از ریشه قرار گرفتهاند نسبت به آبیاری کامل عملکرد کمتری داشتهاند اما کارایی مصرف آب و کود آنها بهبود یافت. آبیاری PRD نسبت به کمآبیاری معمولی احتمالاً بهعلت تحریک گیاه برای تولید ریشههای جدید و امکان استفادة بهتر از آب و کود در بستر، عملکرد بیشتری از خود نشان داد. اختلاط هیدروژل با بستر که سبب بهبود خواص فیزیکی بستر و افزایش قدرت نگهداری آن میشود سبب شد که آب و کود با دسترسی بهتری در اختیار ریشه قرار گیرند و موجب افزایش عملکرد و بهبود کارایی مصرف آب و کود شود. اثر هیدروژل بر کارایی مصرف آب و کود در گیاهان تحت تیمار کمآبیاری نقش بهتری نسبت به گیاهان تحت آبیاری کامل داشت.
حسن احمدی؛ مجتبی دلشاد؛ مصباح بابالار
چکیده
در این پژوهش، اثر غلظت های مختلف نیتروژن و پتاسیم در محلول غذایی بر رشد و کیفیت نشای گوجهفرنگی گلخانه ای رقم سیندا مطالعه شد. سه غلظت نیتروژن (5/1، 3 و 6 میلیاکیوالان بر لیتر) و سه غلظت پتاسیم (5/1، 3 و 6 میلیاکیوالان بر لیتر) بهصورت فاکتوریل (3×3) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار روی نشاهای گوجه فرنگی، بهمدت 27 ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر غلظت های مختلف نیتروژن و پتاسیم در محلول غذایی بر رشد و کیفیت نشای گوجهفرنگی گلخانه ای رقم سیندا مطالعه شد. سه غلظت نیتروژن (5/1، 3 و 6 میلیاکیوالان بر لیتر) و سه غلظت پتاسیم (5/1، 3 و 6 میلیاکیوالان بر لیتر) بهصورت فاکتوریل (3×3) در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار روی نشاهای گوجه فرنگی، بهمدت 27 روز از زمان ظهور گیاهچه ها اعمال شدند. در پایان دوره پرورش نشاها، صفاتی چون قطر ساقه، سطح ویژة برگ (SLA)، نسبت مادة خشک ریشه به کل (RMF)، نسبت مادة خشک ساقه به کل (SMF)، نسبت مادة خشک برگ به کل (LMF)، نسبت ماده خشک ریشه به شاخساره (RSR)، سرعت رشد نسبی (RGR)، نرخ فتوسنتز خالص (NAR) و نسبت سطح برگ (LAR) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت پتاسیم، قطر و وزن خشک ساقه افزایش یافت در حالیکه با افزایش نیتروژن، قطر و ماده تر ساقه افزایش پیدا کرد. درحالیکه افزایش پتاسیم به 6 میلیاکیوالان بر لیتر سبب افزایش سطح ویژه برگ شد، افزایش نیتروژن تأثیری بر سطح ویژه برگ نداشت. نسبت RMF با افزایش غلظت پتاسیم و نیتروژن کاهش یافت. اثر پتاسیم بر LMF معنادار نبود، اما نیتروژن سبب افزایش این نسبت شد. بیشترین میزان SMF در نسبت (K:N) 5/1:6 اتفاق افتاد و کمترین مقدار SMF در نسبتهای 3:6 و 6:5/1 بود، که بیانگر اثر منفی نیتروژن بر SMF بود. با افزایش غلظت پتاسیم محلول غذایی میزان RGR و LAR افزایش یافتند درحالیکه اثر پتاسیم بر مقدار NAR معنادار نبود. با افزایش غلظت نیتروژن، مقدار RGR افزایش پیدا کرد، درحالیکه اثر آن بر هیچکدام از فاکتورهای NAR و LAR معنادار نبود. بیشترین میزان RGR (با تفاوت غیرمعنادار) در نسبت 6:6 (K:N) مشاهده شد. اگرچه بین این نسبت و نسبت های کمتر تفاوت معناداری وجود نداشت. اثر متقابل نیتروژن و پتاسیم بر هیچکدام از صفات مربوط به تخصیص ماده خشک و سرعت رشد نسبی معنادار نبود. نتایج نشان داد که افزایش نسبت K:N تا 5/1:6 سبب بهبود کیفیت نشاها میشود.
مجتبی دلشاد؛ طاهر برزگر؛ عبدالکریم کاشی؛ کمالالدین حقبین
چکیده
به منظور مطالعه روابط منبع- مخزن در گیاه خربزه و ارزیابی اثرات تنش کمآبی و محل نگهداری میوه روی ساقه بر عملکرد و صفات کمی و کیفی میوه، آزمایشی به صورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در ایستگاه تحقیقات باغبانی دانشگاه تهران واقع در کرج اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح آبیاری (شروع آبیاری در نقطه پتانسیل ...
بیشتر
به منظور مطالعه روابط منبع- مخزن در گیاه خربزه و ارزیابی اثرات تنش کمآبی و محل نگهداری میوه روی ساقه بر عملکرد و صفات کمی و کیفی میوه، آزمایشی به صورت کرتهای دوبار خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در ایستگاه تحقیقات باغبانی دانشگاه تهران واقع در کرج اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح آبیاری (شروع آبیاری در نقطه پتانسیل ماتریک 50- ، 65- و 75- سانتیبار)، چهار سطح تراش (نگهداری میوه در گرههای دوم، چهارم، هفتم و شاهد بدون تراش) و دو توده خربزه ایرانی (زردجلالی و سوسکیسبز) بود. نتایج نشان داد که وزن میوه و عملکرد تحت تاثیر تنش کمآبی قرار گرفت و کمترین مقدار وزن میوه و عملکرد در تنش دوم (شروع آبیاری در نقطه پتانسیل 75- سانتی بار) بدست آمد. میوههای نگهداری شده در گره هفتم، بیشترین وزن میوه و عملکرد کل را نشان دادند. تنش کم آبی سبب افزایش ماده خشک میوه گردید. همچنین توده زردجلالی در مقایسه با سوسکیسبز دارای درصد ماده خشک و سفتی گوشت میوه بالایی بود. بیشترین درصد مواد جامد محلول در تنش اول (شروع آبیاری در نقطه پتانسیل 65- سانتی بار) مشاهده شد. محتوای فروکتوز و ساکارز به ترتیب در شرایط تنش دوم و اول حداکثر بودند. میوههای گره هفتم بالاترین درصد مواد جامد محلول و سطوح فروکتوز و ساکارز را به خود اختصاص دادند. سطح گلوکز در میوههای گره چهارم حداکثر بود. تیمار تنش کم آبی دوم باعث پیشرسی میوه (9/36 روز) در مقایسه با آبیاری معمولی(شروع آبیاری در نقطه پتانسیل50- سانتی بار) و تنش اول گردید. میوههایی که در گره دوم رشد یافتند چهار روز زودتر از گیاهان بدون تراش به مرحله برداشت رسیدند. تنش کمآبی تولید کل مواد فتوسنتزی را کاهش داد و شیرینی میوهها را بهبود بخشید. همچنین تنش کمآبی و تراش بوته باعث پیشرسی محصول گردید.