فاطمه ذاکریان؛ فاطمه سفیدکن؛ بهلول عباس زاده؛ سپیده کلاته جاری
چکیده
مرزه سهندی یکی از گیاهان دارویی انحصاری ایران است که علاوه بر کاربرد در صنایع دارویی، غذایی، آرایشی و بهداشتی، به دلیل تحمل بالا به تنش خشکی و قابلیت تولید در مناطق دیم از اهمیت زراعی بالایی برخوردار میباشد. به منظور بررسی تغییرات صفات فیزیولوژیک مرزه سهندی، این تحقیق در دو سال در شرایط مزرعه در قالب کرت های خرد شده در سه تکرار اجرا ...
بیشتر
مرزه سهندی یکی از گیاهان دارویی انحصاری ایران است که علاوه بر کاربرد در صنایع دارویی، غذایی، آرایشی و بهداشتی، به دلیل تحمل بالا به تنش خشکی و قابلیت تولید در مناطق دیم از اهمیت زراعی بالایی برخوردار میباشد. به منظور بررسی تغییرات صفات فیزیولوژیک مرزه سهندی، این تحقیق در دو سال در شرایط مزرعه در قالب کرت های خرد شده در سه تکرار اجرا شد. تنش خشکی به عنوان کرت اصلی در چهار سطح (آبیاری کامل و قطع آبیاری در مراحل ساقهدهی، غنچهدهی و 50% گلدهی) و تلقیح با قارچ مایکوریزا به عنوان کرت فرعی در چهار سطح (Glomus intraradices، G. mosseae، G. mosseae + G.intraradices و عدم استفاده از کود زیستی) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد اثر متقابل سال×تنش×میکوریزا در سطح 1 درصد بر دو آنزیم پراکسیداز و پلیفنلاکسیداز و نیز درصد اسانس معنیدار بود. مقایسه میانگینها نشان داد کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز، پراکسیداز و فنل کل در سال دوم بیشترین بودند. بیشترین مقدار کلروفیل b، کلروفیل کل، مالوندی آلدهید و قند محلول در تنش خشکی در مرحله ساقهدهی بهدست آمد. بیشترین سوپراکسیددیسموتاز و پرولین متعلق به تنش خشکی 50 درصد در زمان گلدهی بود. بیشترین درصد اسانس ) 87/1 درصد( در تیمار مصرف هر دو گونه میکوریزا به دست آمد. بنابراین استفاده از کودهای زیستی می تواند اثرات تنش خشکی را کاهش داد.
علوم میوه
روح الله کریمی؛ فرزاد میرزایی
چکیده
کشمش مهمترین فرآوردۀ انگور در ایران است که در فرآیند خشک شدن حبهها بهدست میآید. با توجه به تولید بالای انگور در کشور بهینهسازی روشهای تهیۀ کشمش بهمنظور افزایش تقاضا در بازارهای جهانی ضروری است. در این بررسی تأثیر سه روش تهیۀ کشمش شامل سایهخشک، آفتابخشک و تیزابی (کربناتپتاسیم+ اتیلاولئات) بر ویژگیهای بیوفیزیکی ...
بیشتر
کشمش مهمترین فرآوردۀ انگور در ایران است که در فرآیند خشک شدن حبهها بهدست میآید. با توجه به تولید بالای انگور در کشور بهینهسازی روشهای تهیۀ کشمش بهمنظور افزایش تقاضا در بازارهای جهانی ضروری است. در این بررسی تأثیر سه روش تهیۀ کشمش شامل سایهخشک، آفتابخشک و تیزابی (کربناتپتاسیم+ اتیلاولئات) بر ویژگیهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی کشمش حاصل از انگور بیدانۀ سفید شامل عملکرد کشمش، سرعت خشک شدن، وزن خشک، وزن پوشال و همچنین ظرفیت پاداکسندگی یا آنتیاکسیدانی (با روشهای DPPH وFRAP)، فلاونوئیدکل، فنلکل، پروتئین کل، قندهای محلول (فروکتوز، گلوکز، ساکارز، رافینوز)، اسیدهای آلی (آسکوربیک، مالیک، تارتاریک) و برخی عنصرهای غذایی در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در هر تیمار در پژوهشکدۀ انگور و کشمش دانشگاه ملایر انجام شد. در شهریورماه سال 1394 میوهها بر پایۀ شاخص درجۀ بریکس 22 برداشت و ضمن تیمار روی بارگاههای طبقهای توری تا رسیدن به رطوبت 15درصد قرار داده شدند. بنا بر نتایج اختلاف معنیداری (01/0p≤ ) بین ویژگیهای بیوفیزیکی و بیوشیمیایی هر سه روش خشککردن مشاهده شد. بیشترین زمان خشککردن مربوط به روش سایهخشک و کمترین زمان مربوط به روش تیزابی بود. همچنین بیشترین و کمترین سرعت تبدیل انگور به کشمش به ترتیب متعلق به روشهای خشککردن تیزابی و سایهخشک بود. عملکرد کشمش تولیدی در روش تیزابی بیشترین و در روش آفتابخشک کمترین بود. محتوای فنلکل، فلاونوئیدکل و ظرفیت پاداکسندگی تعیینشده با دو روش DPPH و FRAP در کشمش تیزابی در مقایسه با کشمشهای آفتابخشک و سایهخشک بهطور معنیداری (01/0p≤ ) بیشتر بود. همچنین در روش تیزابی غلظت بالاتر قندهای محلول فروکتوز، گلوکز، ساکارز، رافینوز و اسیدهای آلی (بهاستثناء اسید آسکوربیک) در مقایسه با دیگر روشها مشاهده شد. بنابراین روش تیزابی به دلیل تبدیل انگور به کشمش در بازۀ زمانی کمتر میزان اکسید شدن ترکیبهای فنلی و فلاونوئیدی در مقایسه با روشهای آفتابی و سایهخشک کمتر بوده و همچنین افزون بر ارزش تغذیهای بالاتر ظرفیت پاداکسندگی بالاتری نیز داشت.
معصومه لایق حقیقی؛ معظم حسن پور اصیل؛ بهلول عباس زاده
چکیده
در این پژوهش صفات مورفولوژیک درمنه دشتی برداشتشده از سه نقطۀ رویشگاه طبیعی دارای خاک متفاوت، از 35 کیلومتری شمال قم در مرحلۀ گلدهی کامل شامل: ارتفاع گیاه، شمار پنجه، قطر بزرگ و کوچک تاج پوشش، طول و وزن ریشه، میزان قندهای محلول، پرولین، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، کلر، آهن و درصد اسانس اندازهگیری و مقایسه شد. نتایج تجزیۀ واریانس ...
بیشتر
در این پژوهش صفات مورفولوژیک درمنه دشتی برداشتشده از سه نقطۀ رویشگاه طبیعی دارای خاک متفاوت، از 35 کیلومتری شمال قم در مرحلۀ گلدهی کامل شامل: ارتفاع گیاه، شمار پنجه، قطر بزرگ و کوچک تاج پوشش، طول و وزن ریشه، میزان قندهای محلول، پرولین، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، کلر، آهن و درصد اسانس اندازهگیری و مقایسه شد. نتایج تجزیۀ واریانس نشان داد، بین نقاط برداشت در سرشاخۀ گلدار، وزن ساقه، وزن ریشه، وزن کل مادۀ خشک، قندهای محلول، پرولین، سبزینۀ (کلروفیل) کل، سبزینۀa، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلر، سبزینۀ b و کلسیم اختلاف آماری معنیدار مشاهده شد. مقایسه میانگین نمونهها نشان داد که حداکثر عملکرد سرشاخه گلدار 3/48 گرم بر بوته، وزن سرشاخه کل 5/173 گرم بر بوته، وزن ریشه 2/70 گرم بر بوته و وزن کل ماده خشک 6/243 گرم بر بوته و حداکثر درصد اسانس 75/0درصد بود. حداکثر قندهای محلول 68/0 میلیگرم بر لیتر، پرولین 17/1 میلیگرم بر لیتر، سبزینۀ کل 81/0 میلیگرم بر لیتر، سدیم 8/8 پیپیام، پتاسیم 7/15 پیپیام، منیزیم 7/4 پیپیام، کلسیم 86/22 پیپیام و کلر 2/35516 پیپیام بودند. نتایج همبستگی صفات نشان داد که قندهای محلول با پرولین و کلر همبستگی مثبت معنیدار داشت و با سبزینۀ کل، سبزینۀ a و سبزینۀ b همبستگی منفی معنیدار داشت. پرولین با کلر (**82/0=r) همبستگی مثبت معنیدار داشت. نتایج نشان داد که درمنه دشتی گیاهی متحمل به شوری کم بوده و با افزایش اسمولیتهای تنظیمکننده، نسبت به شوری تحمل نشان داده و عملکرد اندامهای هوایی با افزایش شوری بهشدت کاهش مییابد.
سعید عشقی؛ مهدی گاراژیان
چکیده
این پژوهش بهمنظور تعیین نیاز سرمایی و گرمایی انگور رقمهای رطبی، سیاه شیراز و یاقوتی انجام شد. همچنین تغییر کربوهیدراتها و هورمونهای درونی در رقم یاقوتی سیاه در دورۀ سرمادهی بررسی شد. بدین منظور، قلمههای یکاندازه (30 سانتیمتر) بیدرنگ پس از خزانبرگها در پاییز جمعآوری شدند. سرمادهی شامل 0 (شاهد)، 100، 200، 300، ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور تعیین نیاز سرمایی و گرمایی انگور رقمهای رطبی، سیاه شیراز و یاقوتی انجام شد. همچنین تغییر کربوهیدراتها و هورمونهای درونی در رقم یاقوتی سیاه در دورۀ سرمادهی بررسی شد. بدین منظور، قلمههای یکاندازه (30 سانتیمتر) بیدرنگ پس از خزانبرگها در پاییز جمعآوری شدند. سرمادهی شامل 0 (شاهد)، 100، 200، 300، 400 و 500 ساعت در دمای 2 درجۀ سلسیوس بودند. سپس، قلمهها در آبمقطر و در شرایط دمای اتاق و نور ممتد قرار گرفتند. درصد شکوفایی جوانه، تعداد روز تا شکوفایی اولین جوانه و 50 درصد جوانهها، میزان نشاسته، کربوهیدراتهای محلول، جیبرلین، سایتوکینین، اکسین و اسید آبسیزیک در بافتهای جوانه، گره و میانگره اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که بالاترین درصد شکوفایی جوانه و کوتاهترین زمان تا شکوفایی50 درصد جوانهها در رقمهای سیاه شیراز، رطبی و یاقوتی بهترتیب در تیمارهای 500، 400 و400 ساعت سرمادهی بود. در هر 3 رقم، بالاترین میزان نشاسته در تیمارهای بدون سرمادهی بود و با سرمادهی میزان نشاسته کاهش و کربوهیدرات محلول افزایش یافت. میزان جیبرلین، سایتوکینین و اکسین با اعمال تیمارهای سرمادهی، افزایش و آبسیزیکاسید کاهش یافت. درنتیجه نیاز سرمایی رقمهای یاقوتی، رطبی و سیاه شیراز بهترتیب400، 400 و 500 ساعت و نیاز گرمایی4320،5472 و 8064 درجهساعت (GDH) تعیین شد.
واحد باقری؛ محمدحسین شمشیری؛ حسین شیرانی؛ حمیدرضا روستا
دوره 42، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 365-377
چکیده
به منظور بررسی اثر دو گونه قارچ میکوریز (Glomus mosseae و G. intraradices) بر روی جنبههای مختلف رشد دو رقم پسته (بادامی ریز زرند و قزوینی) در شرایط تنش خشکی، آزمایش گلخانهای با سه فاکتور شامل سه سطح میکوریز (بدون میکوریز به عنوان شاهد،G. mosseae و G. intraradices)، چهار سطح تنش خشکی (آبیاری بر اساس100 درصد ظرفیت مزرعه به عنوان شاهد، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت مزرعه) ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر دو گونه قارچ میکوریز (Glomus mosseae و G. intraradices) بر روی جنبههای مختلف رشد دو رقم پسته (بادامی ریز زرند و قزوینی) در شرایط تنش خشکی، آزمایش گلخانهای با سه فاکتور شامل سه سطح میکوریز (بدون میکوریز به عنوان شاهد،G. mosseae و G. intraradices)، چهار سطح تنش خشکی (آبیاری بر اساس100 درصد ظرفیت مزرعه به عنوان شاهد، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت مزرعه) و دو رقم پسته (بادامی ریز زرند و قزوینی) با سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد که سه ماه پس از آغاز تیمارهای خشکی، خصوصیات رویشی مانند ارتفاع و قطر ساقه، سطح برگ، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه با افزایش خشکی به طور معنیداری کاهش یافتند. روابط آبی تمام گیاهان از جمله محتوای نسبی آب برگ و کارایی استفاده از آب در اثر خشکی به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و کاهش یافت. در پاسخ به تنش خشکی، فرآیندهای تنظیمکننده اسمزی در گیاهان پسته فعال شد و میزان پرولین و قندهای محلول در برگ گیاهان افزایش یافت. کاربرد میکوریز به طور قابل ملاحظهای رشد رویشی گیاهان را در شرایط خشکی افزایش داد، به طوری که G. mosseae و G. intraradices به ترتیب 100 و 72 درصد ارتفاع را نسبت به شاهد افزایش دادند. روابط آبی گیاهان دارای میکوریز در مقایسه با گیاهان بدون میکوریز بهبود یافت. همچنین، نتایج نشان داد که غلظت پرولین و قندهای محلول در برگ گیاهان میکوریزدار کمتر و در ریشه بیشتر از گیاهان بدون میکوریز بود.