فهیمه صالحی؛ میترا اعلایی؛ سید نجم الدین مرتضوی؛ سید علیرضا سلامی؛ حسن رضادوست
چکیده
اثر باکتری باسیلوس سوبتیلیس با غلظتهای صفر و cfu/ml 102، 105، 106، 108 روی دو اکوتیپ زعفران زراعی (نطنز، زنجان) طی سال های زراعی 1397 - 1398 در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تعداد برگ در هر بنه، متوسط طول برگ ها، گل ها، گلبرگ ها و کاسبرگ ها، وزن تر و وزن خشک کلاله، عملکرد تر و خشک گل، تعداد ...
بیشتر
اثر باکتری باسیلوس سوبتیلیس با غلظتهای صفر و cfu/ml 102، 105، 106، 108 روی دو اکوتیپ زعفران زراعی (نطنز، زنجان) طی سال های زراعی 1397 - 1398 در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی به صورت فاکتوریل با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تعداد برگ در هر بنه، متوسط طول برگ ها، گل ها، گلبرگ ها و کاسبرگ ها، وزن تر و وزن خشک کلاله، عملکرد تر و خشک گل، تعداد گل در هر کرت، میزان فنل و آنتوسیانین گلبرگ و میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم اندازهگیری شد. کلیه صفات مورفولوژیک به طور معنیداری تحت تاثیر کاربرد باکتری قرار گرفتند. بیشترین مقدار وزن تر و خشک کلاله در هر بوته در غلظت cfu/ml108 (به ترتیب 44/41 میلیگرم و 13/7 میلیگرم) و کمترین در تیمار شاهد (به ترتیب 91/32 میلیگرم و 14/6 میلیگرم) مشاهده شد. اکوتیپ نطنز بیشترین میزان وزن تر و خشک کلاله را داشت. بیشترین میزان نیتروژن، فسفر و پتاسیم در غلظت cfu/ml108 (به ترتیب 55/5 درصد، 66/2061ppm و 8/7540ppm) و کمترین در شاهد (به ترتیب 25/3 درصد، 42/1314ppm و 8/4391ppm) گزارش شد. بیشترین میزان نیتروژن و فسفر در اکوتیپ زنجان مشاده شد. با توجه به نتایج، میتوان استفاده از باکتری باسیلوس در غلظت مناسب را به عنوان کود زیستی در راستای دستیابی به شاخصهای رشدی مطلوب در زعفران سودمند دانست.
سیده رضیه موسوی متین؛ سید نجم الدین مرتضوی؛ مختار حیدری
چکیده
تنظیمکنندههای رشد مختلفی برای بهبود کیفیت گلبریده در گیاهان پیازی استفاده میشوند ولی تأثیر آنها به ژنوتیپ و شرایط رشد گیاه مانند وضعیت تغذیۀ گیاه نیز بستگی دارد. این آزمایش بهمنظور بررسی برهمکنش بنزیلآدنین با غلظتهای (0، 100، 200 و 500 میلیگرم در لیتر) به دو روش (خیساندن سوخها به مدت 24 ساعت پیش از کشت، محلولپاشی در ...
بیشتر
تنظیمکنندههای رشد مختلفی برای بهبود کیفیت گلبریده در گیاهان پیازی استفاده میشوند ولی تأثیر آنها به ژنوتیپ و شرایط رشد گیاه مانند وضعیت تغذیۀ گیاه نیز بستگی دارد. این آزمایش بهمنظور بررسی برهمکنش بنزیلآدنین با غلظتهای (0، 100، 200 و 500 میلیگرم در لیتر) به دو روش (خیساندن سوخها به مدت 24 ساعت پیش از کشت، محلولپاشی در مراحل اولیۀ ظهور گلآذین) و نیترات پتاسیم با مقادیر (0، 1، 2، 4 گرم در کیلوگرم خاک بهصورت تغذیۀ خاکی) نیز در دو مرحلۀ (سه برگی و در مرحلۀ متورم شدن گلآذین در میان برگها) بر قطر گلچه و ساقۀ گل، ارتفاع ساقۀ گلدهنده، شمار گل در سوخ، وزن تر و خشک گل، عمر گلجایی گلبریده و کربوهیدراتهای محلول و پروتئین برگ نرگس در کشت گلدانی در شرایط مزرعهای انجام شد. نتایج نشان داد همۀ صفات موردبررسی پس از کاربرد تیمارهای بنزیلآدنین تغییرهای معنیداری داشتند که نشان میدهد، نرگس نسبت به سایتوکینین حساسیت مثبت دارد. از نظر آماری تیمار نیترات پتاسیم اثر معنیداری بر شمار گل در سوخ، وزن تر و خشک گل، عمر گلجایی گلبریده نداشت. اما برهمکنش تأثیر بنزیلآدنین و نیترات پتاسیم در غلظتهای بالا موجب افزایش معنیدار در قطر گلچه و ساقه، وزن تر و خشک گل، عمر گلجایی گلبریده و میزان کربوهیدراتهای محلول و پروتئین برگ شد. تغییر در ویژگیهای ریختشناسی و بیوشیمیایی در نتیجه کاربرد بنزیلآدنین و نیترات پتاسیم، کیفیت گلبریدة نرگس را بهطور مثبتی تغییر داد.