حمیدرضا روستا؛ امین اکبری؛ محمود رقامی؛ مهدی بیکدلو
چکیده
به منظور ارزیابی تحمل گیاهان پیوندشده هندوانه روی پایه کدو به شرایط کمبود اکسیژن، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سطلهای پلاستیکی 5 لیتری حاوی محلول غذایی با فرمول هوگلند و آرنون اجرا شد. عامل اول میزان هوادهی محلول غذایی در چهار سطح (شاهد، کاهش هوادهی، عدم هوادهی و تزریق نیتروژن) و عامل دوم پیوند در دو سطح ...
بیشتر
به منظور ارزیابی تحمل گیاهان پیوندشده هندوانه روی پایه کدو به شرایط کمبود اکسیژن، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سطلهای پلاستیکی 5 لیتری حاوی محلول غذایی با فرمول هوگلند و آرنون اجرا شد. عامل اول میزان هوادهی محلول غذایی در چهار سطح (شاهد، کاهش هوادهی، عدم هوادهی و تزریق نیتروژن) و عامل دوم پیوند در دو سطح (عدم پیوند و پیوند) بودند. ارزیابیها براساس غلظت عناصر غذایی در برگ و شاخصهای رویشی و فیزیولوژیکی صورت گرفت. نتایج نشان داد هرچند با کاهش اکسیژن محلول غذایی یا تزریق نیتروژن به محلول غذایی، ویژگیهای رشدی گیاه نظیر ارتفاع گیاه، قطر ساقه، وزنتر و خشک شاخساره و وزنتر و خشک ریشه بهطور معنی داری کاهش یافت، ولی گیاهان پیوندی، به جز قطر ساقه، در سایر صفات ذکر شده بهطور معنی داری از ویژگیهای رشدی بهتری نسبت به گیاهان غیرپیوندی برخوردار بودند. با کاهش مقدار اکسیژن محلول غذایی مقدار پرولین و قندهای محلول در شاخساره و ریشه گیاهان پیوندی و غیرپیوندی افزایش یافت، ولی غلظت پرولین و قندهای محلول در گیاهان پیوندی بالاتر از گیاهان غیرپیوندی بود. تنش کمبود اکسیژن باعث کاهش مقدار کلروفیل کل، کارتنوئید و عنصرهای غذایی پتاسیم، کلسیم، منیزیم و فسفر اندامهوایی و ریشه گردید، ولی غلظت پرولین، قندهای محلول و عنصرها در گیاهان پیوندی بیشتر از گیاهان غیرپیوندی بود. بهطور خلاصه، با توجه به نتایج این پژوهش پیوند هندوانه روی پایه کدو سبب افزایش تحمل گیاه هندوانه به شرایط کمبود اکسیژن گردید.
میثم منظری توکلی؛ واحد باقری؛ حمیدرضا کریمی؛ حمیدرضا روستا
چکیده
بهمنظور بررسی اثر بیکربنات سدیم آب آبیاری بر صفات رشدی و فیزیولوژیکی ژنوتیپهای گردو، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با دو فاکتور بیکربنات سدیم در 3 سطح (صفر، 20 و 40 میلیمولار) و ژنوتیپهای گردو در 3 سطح شامل: ژنوتیپ محلی A؛ ژنوتیپهای وحشی B و C در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. در این پژوهش اثر غلظتهای مختلف بیکربنات بر روی ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر بیکربنات سدیم آب آبیاری بر صفات رشدی و فیزیولوژیکی ژنوتیپهای گردو، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با دو فاکتور بیکربنات سدیم در 3 سطح (صفر، 20 و 40 میلیمولار) و ژنوتیپهای گردو در 3 سطح شامل: ژنوتیپ محلی A؛ ژنوتیپهای وحشی B و C در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. در این پژوهش اثر غلظتهای مختلف بیکربنات بر روی صفات مختلفی نظیر رشد رویشی، خصوصیات فتوسنتزی، تنظیمکنندههای اسمزی و غلظت عناصر معدنی بافت گیاهی هر یک از ژنوتیپها بررسی شد. نتایج نشان داد که وجود بیکربنات کلیۀ صفات مطالعهشده را تحتتأثیر قرار داد و اختلاف این اثر در بین سه ژنوتیپ بهوضوح قابل مشاهده بود. مقدار آهن در اندام هوایی صرف نظر از نوع ژنوتیپ کاهش یافت. کمترین میزان کاهش (17/15 درصد) آهن اندام هوایی در غلظت 40 میلیمولار بیکربنات مربوط به ژنوتیپ A بود. کمترین درصد کاهش در کلروفیل بر اثر بیکربنات در مقایسه با شاهد در گیاهان ژنوتیپ A مشاهده شد. نتایج نشان داد که گردو جزء آن دسته از محصولات باغی است که حساسیت زیادی به بیکربنات آب آبیاری دارد، بهطوریکه از تیمار 20 میلیمولار به بعد رشد گیاهان کاهش یافت. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، ژنوتیپ A بیشترین میزان تحمل به بیکربنات و نیز رشد رویشی بهتری در چنین شرایطی داشت، هرچند بین گیاهان ژنوتیپ B و C اختلاف معناداری مشاهده نشد. بنابراین، میتوان ژنوتیپ A را بهمنزلۀ ژنوتیپ متحمل به بیکربنات آب آبیاری در مقایسه با دو ژنوتیپ دیگر معرفی کرد.
حمیدرضا روستا؛ مجید رشیدی
چکیده
هواکشت، فناوری جدیدی برای تولید ریزغدة سیبزمینی محسوب میشود. به منظور شناسایی محلول غذایی و رقم سیبزمینی مناسب برای تولید ریزغده در سیستم هواکشت و مقایسة آن با سیستم هیدروپونیک کلاسیک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با سه فاکتور سیستم کشت (هیدروپونیک کلاسیک و هواکشت)، محلول غذایی (محلول چنگ و همکاران، APCoAB و محلول هیدروپونیک تجاری ...
بیشتر
هواکشت، فناوری جدیدی برای تولید ریزغدة سیبزمینی محسوب میشود. به منظور شناسایی محلول غذایی و رقم سیبزمینی مناسب برای تولید ریزغده در سیستم هواکشت و مقایسة آن با سیستم هیدروپونیک کلاسیک، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با سه فاکتور سیستم کشت (هیدروپونیک کلاسیک و هواکشت)، محلول غذایی (محلول چنگ و همکاران، APCoAB و محلول هیدروپونیک تجاری اصفهان)، و سه رقم سیبزمینی (مارفونا، سانتانا و مورن) انجام شد. صفات تعداد برگ، سطح برگ، طول استولون، وزن خشک ساقه و ریشه، محتوای رنگدانههای فتوسنتزی، حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم 2 (Fv/Fm)، شاخص کارایی فتوسنتزی (PI)، ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که گیاهان سیستم هواکشت بدون ارتباط به نوع رقم و محلول غذایی در مقایسه با گیاهان سیستم هیدروپونیک کلاسیک افزایش درخور توجهی در پارامترهای رویشی و فیزیولوژیکی نشان دادند که احتمالاً به دلیل دسترسی بهتر به عناصر غذایی و هوادهی کامل ریشهها بود. بهطوریکه وزن خشک ریشه و بخشهای هوایی گیاه و محتوای رنگدانههای فتوسنتزی در سیستم هواکشت بالاتر از سیستم هیدروپونیک کلاسیک بود. همچنین، گیاهان تغذیهشده با محلول تجاری هیدروپونیک اصفهان در مقایسه با محلول چنگ و همکاران و محلول APCoAB رشد رویشی بیشتری داشتند، که به دلیل بالا بودن نیتروژن در این محلول غذایی بود.
حمیدرضا روستا؛ سمیرا وزیری نسب؛ محمود رقامی
چکیده
بهمنظور بررسی اثر غلظتهای مختلف 6-بنزیل آمینوپورین (BAP) و سایکوسل (CCC) بر تولید ریزغده (میکروتیوبر) در دو رقم سیبزمینی در شرایط درونشیشهای، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با طرح پایۀ کاملاً تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل BAP در 4 غلظت صفر، 5، 10 و 15 میلیگرم بر لیتر، CCC در 4 غلظت صفر، 250، 500 و 1000 میلیگرم بر لیتر و ...
بیشتر
بهمنظور بررسی اثر غلظتهای مختلف 6-بنزیل آمینوپورین (BAP) و سایکوسل (CCC) بر تولید ریزغده (میکروتیوبر) در دو رقم سیبزمینی در شرایط درونشیشهای، آزمایشی بهصورت فاکتوریل با طرح پایۀ کاملاً تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایشی شامل BAP در 4 غلظت صفر، 5، 10 و 15 میلیگرم بر لیتر، CCC در 4 غلظت صفر، 250، 500 و 1000 میلیگرم بر لیتر و رقم سیبزمینی در دو سطح (سانته[1] و آریندا[2]) بود. نتایج نشان داد که بهترین رقم برای تولید ریزغدۀ رقم آریندا و بهترین ترکیب تنظیمکنندههای رشد گیاهی از نظر تعداد ریزغده، غلظت 10 میلیگرم بر لیتر BAP+250 میلیگرم بر لیتر CCC بود. اگرچه بیشترین عملکرد ریزغده در غلظت 5 میلیگرم بر لیتر BAP و بدون حضور CCC به دست آمد. وزن خشک و قطر غده در غلظت 10 میلیگرم بر لیتر BAP و بدون حضور CCC به بیشترین مقدار خود رسید. از سوی دیگر عملکرد و تعداد ریزغدۀ بالا و اندازۀ بزرگتر آنها که ناشی از تیمار BAP و CCC بود، با کاهش طول شاخساره و ریشه همراه بود.
[1]. Sante
[2]. Arinda
واحد باقری؛ محمدحسین شمشیری؛ حسین شیرانی؛ حمیدرضا روستا
دوره 42، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 365-377
چکیده
به منظور بررسی اثر دو گونه قارچ میکوریز (Glomus mosseae و G. intraradices) بر روی جنبههای مختلف رشد دو رقم پسته (بادامی ریز زرند و قزوینی) در شرایط تنش خشکی، آزمایش گلخانهای با سه فاکتور شامل سه سطح میکوریز (بدون میکوریز به عنوان شاهد،G. mosseae و G. intraradices)، چهار سطح تنش خشکی (آبیاری بر اساس100 درصد ظرفیت مزرعه به عنوان شاهد، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت مزرعه) ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر دو گونه قارچ میکوریز (Glomus mosseae و G. intraradices) بر روی جنبههای مختلف رشد دو رقم پسته (بادامی ریز زرند و قزوینی) در شرایط تنش خشکی، آزمایش گلخانهای با سه فاکتور شامل سه سطح میکوریز (بدون میکوریز به عنوان شاهد،G. mosseae و G. intraradices)، چهار سطح تنش خشکی (آبیاری بر اساس100 درصد ظرفیت مزرعه به عنوان شاهد، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت مزرعه) و دو رقم پسته (بادامی ریز زرند و قزوینی) با سه تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. نتایج نشان داد که سه ماه پس از آغاز تیمارهای خشکی، خصوصیات رویشی مانند ارتفاع و قطر ساقه، سطح برگ، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه با افزایش خشکی به طور معنیداری کاهش یافتند. روابط آبی تمام گیاهان از جمله محتوای نسبی آب برگ و کارایی استفاده از آب در اثر خشکی به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و کاهش یافت. در پاسخ به تنش خشکی، فرآیندهای تنظیمکننده اسمزی در گیاهان پسته فعال شد و میزان پرولین و قندهای محلول در برگ گیاهان افزایش یافت. کاربرد میکوریز به طور قابل ملاحظهای رشد رویشی گیاهان را در شرایط خشکی افزایش داد، به طوری که G. mosseae و G. intraradices به ترتیب 100 و 72 درصد ارتفاع را نسبت به شاهد افزایش دادند. روابط آبی گیاهان دارای میکوریز در مقایسه با گیاهان بدون میکوریز بهبود یافت. همچنین، نتایج نشان داد که غلظت پرولین و قندهای محلول در برگ گیاهان میکوریزدار کمتر و در ریشه بیشتر از گیاهان بدون میکوریز بود.
محمد کاظم سوری؛ نسرین فرهادی؛ حمیدرضا روستا
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، ، صفحه 309-318
چکیده
نوع نیتروژن میتواند اثرات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی مهمی بر گیاه داشته باشد. در این مطالعه طی دو آزمایش به صورت آب کشت و همچنین یک آزمایش تحت کشت خاکی (گلدانی)، اثر تغذیه آمونیومی، نیتراتی، و آمونیوم-نیتراتی روی گیاهان فلفل تحت شرایط کنترل شده مورد بررسی قرار گرفت. ماده 3، 4-دی متیل پیرازول فسفات (DMPP) به عنوان ممانعتکننده اکسیداسیون ...
بیشتر
نوع نیتروژن میتواند اثرات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی مهمی بر گیاه داشته باشد. در این مطالعه طی دو آزمایش به صورت آب کشت و همچنین یک آزمایش تحت کشت خاکی (گلدانی)، اثر تغذیه آمونیومی، نیتراتی، و آمونیوم-نیتراتی روی گیاهان فلفل تحت شرایط کنترل شده مورد بررسی قرار گرفت. ماده 3، 4-دی متیل پیرازول فسفات (DMPP) به عنوان ممانعتکننده اکسیداسیون آمونیوم در کشت خاکی به کار رفت. نتایج نشان داد که در آب کشت وقتی دانهالهای فلفل از ابتدا تحت تیمار کامل یا نسبتی از آمونیوم قرار بگیرند رشد و نمو و عملکرد رویشی آنها در مقایسه با گیاهان روییده با نیترات شدیداً کاهش مییابد، ولی وقتی دانهالهای فلفل ابتدا برای دو هفته در محلول غذایی حاوی نیترات (پیشتیمار) قرار گرفتند، تحمل نسبی آنها به آمونیوم در ترکیب با نیترات افزایش یافت. لذا احتمالاً نسبتهای نیترات به آمونیوم در داخل گیاه در کاهش حساسیت گیاهان نسبت به آمونیوم مهم به نظر میرسد. از سویی دیگر، گیاهان روییده در خاک تحمل بهتری نسبت به شرایط تغذیه آمونیومی در مقایسه با آب کشت نشان دادند و نتایج مربوط به پارامترهای رشد و نمو گیاهان بخوبی مؤید این واقعیت بود. این مسأله میتواند احتمالاًً به سبب خاصیت بافری خاک و تثبیت آمونیوم به وسیله کلوئیدهای خاک و آزادسازی تدریجی آن برای گیاهان باشد.