علوم میوه
محسن پیرمرادیان؛ لطفعلی ناصری؛ حمید عبدالهی؛ علی اصغر شهابی
چکیده
کلروز آهن ناشی از آهک، از مشکلات مهم درختان میوه بهویژه سیب در خاکهای آهکی میباشد. این عارضه هر ساله خسارت زیادی به درختان میوه در این مناطق وارد میسازد. تحقیق حاضر با هدف تعیین یک روش مناسب برای ارزیابی مقاومت پایهها و ارقام سیب در برابر تنش کلروز آهن انجام گرفت. بدین منظور آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایۀ طرح بلوکهای ...
بیشتر
کلروز آهن ناشی از آهک، از مشکلات مهم درختان میوه بهویژه سیب در خاکهای آهکی میباشد. این عارضه هر ساله خسارت زیادی به درختان میوه در این مناطق وارد میسازد. تحقیق حاضر با هدف تعیین یک روش مناسب برای ارزیابی مقاومت پایهها و ارقام سیب در برابر تنش کلروز آهن انجام گرفت. بدین منظور آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایۀ طرح بلوکهای کامل تصادفی با 18 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل رقم (گلاب کهنز، رد دلیشز و گلدندلیشز)، پایه در6 سطح (M9، M26 از پایههای پاکوتاه، M7 وMM106 از پایههای نیمهپاکوتاه و M25 وMM111 از پایههای پر رشد سیب) و تنش آهن در سه سطح (2 میکرومولار آهن، 90 میکرو مولار آهن همراه با و بدون بیکربنات سدیم10 میلیمولار) انجام شد. نهالهای پیوندی سیب در گلدانهای حاوی پرلیت پس از دو ماه و نیم تغذیه با محلول غذایی نصف غلظت هوگلند بهمدت 8 هفته، تحت تیمارهای فوق قرار گرفتند. در این پژوهش اثرات سطوح مختلف تنش آهن بر شاخصهای آهن-کارایی و ویژگیهای بیوشیمیایی ترکیبهای پیوندی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از واکنشهای متفاوت ارقام و پایهها و در نتیجه ترکیبهای پیوندی به تنشهای اعمالشده بود. ارقام و پایهها تفاوتهای زیادی در جذب و انتقال آهن دارند، بهطوریکه آنها را میتوان به ارقام و پایههای مقاوم و حساس و نیمهمقاوم طبقهبندی نمود. بهطور کلی روش بیوشیمیایی، ارزیابی دقیقتری از تفاوتهای ارقام و پایهها در پاسخ به تنش آهن نسبت به ارزیابی نظری شاخصهای آهن-کارایی فراهم نمود.
علوم میوه
معصومه منصوریار؛ حمید عبدالهی؛ جواد عرفانی مقدم؛ سید علیرضا سلامی
چکیده
بهمنظور دستیافتن به حداکثر پرآوری در محیطهای کشت، میتوان با توجه به نوع گونه گیاهی، از مقادیر مختلف نمکها و تنظیمکنندههای رشد استفاده نمود. در برخی مواقع اثر متقابل این مواد میتواند نتایج متفاوتی را بر میزان پرآوری گیاهچهها، در شرایط درونشیشهای در پی داشته باشد. در این پژوهش تأثیر کاربرد دو محیط کشت پایه MS و ...
بیشتر
بهمنظور دستیافتن به حداکثر پرآوری در محیطهای کشت، میتوان با توجه به نوع گونه گیاهی، از مقادیر مختلف نمکها و تنظیمکنندههای رشد استفاده نمود. در برخی مواقع اثر متقابل این مواد میتواند نتایج متفاوتی را بر میزان پرآوری گیاهچهها، در شرایط درونشیشهای در پی داشته باشد. در این پژوهش تأثیر کاربرد دو محیط کشت پایه MS و QL در ریزازدیادی گلابی گونه Pyrus betulifolia مورد مطالعه قرار گرفت که بیشترین میزان پرآوری در محیط کشت QL و بیشترین میزان توسعهیافتگی برگها در محیط کشت MS بود. بهمنظور تولید برگهای توسعهیافتهتر در محیط کشت QL و با توجه به تفاوت در میزان خالص یونهای NO3-،NH4+، Cl- و Ca2+ در دو محیط کشت مورد بررسی، نمکهای NH4NO3 در سه غلظت 25/6، 5/12 و 75/18 میلیمولار و CaCl2 در دو غلظت 9/0 و 8/1 میلیمولار به محیط کشت QL اضافه شدند. بر اساس نتایج بهدست آمده افزایش در میزان NH4NO3 و CaCl2 تأثیری در میزان پرآوری ریزنمونهها نداشت؛ اما با افزایش در میزان این دو نمک، سطح برگ ریزنمونهها در محیط کشت QL توسعه یافت. در آزمایشی دیگر با هدف افزایش میزان پرآوری در محیط کشت MS، با افزایش در میزان سایتوکینین BAP در این محیط کشت از 5/0 به 1، 5/1 و 2 میلیگرم در لیتر، پرآوری در محیط کشت MS افزایش نشان داد. بهنظر میرسد محیط کشت MS بهدلیل دارا بودن غلظت بیشتری از نمکهای ماکرو در مقایسه با محیط کشت QL، نیازمند تنظیمکننده رشد بیشتری بهجهت دستیافتن به پرآوری مناسب میباشد. در مجموع بر مبنای نتایج این پژوهش، در ریزازدیادی گلابی گونه P. betulifolia با توجه به هدف آزمایش، میتوان از هر دو محیط کشت پایه MS و QL بههمراه غلظت مناسبی از سایتوکینینBAP و نمکهای NH4NO3 و CaCl2استفاده نمود.
علوم میوه
داریوش آتشکار؛ احمد ارشادی؛ مهدی طاهری؛ حمید عبدالهی
چکیده
بهمنظور ارزیابی تحمل به خشکی برخی پایههای هیبرید سیب، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 11 ژنوتیپ حاصل از برنامه اصلاح پایههای سیب شامل AR1 تا AR11 بههمراه پایه MM111 بهعنوان شاهد متحمل در دو تیمار آبیاری 40 و 80 درصد ظرفیت زراعی اجرا شد. در این پژوهش فاکتورهای فیزیولوژیکی شامل: فتوسنتز، هدایت روزنهای، ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی تحمل به خشکی برخی پایههای هیبرید سیب، آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 11 ژنوتیپ حاصل از برنامه اصلاح پایههای سیب شامل AR1 تا AR11 بههمراه پایه MM111 بهعنوان شاهد متحمل در دو تیمار آبیاری 40 و 80 درصد ظرفیت زراعی اجرا شد. در این پژوهش فاکتورهای فیزیولوژیکی شامل: فتوسنتز، هدایت روزنهای، تعرق،CO2 زیرروزنه، کارایی مصرف آب، هدایت مزوفیلی، محتوی نسبی آب برگ، دمای سطح برگ و دمای بخش درونی تاج اندازهگیری شد. بهطورکلی ژنوتیپ پایههای موردمطالعه به لحاظ خصوصیات فیزیولوژیکی تفاوت معنیداری در سطح 1% از خود نشان دادند. تحت تأثیر تنش خشکی، پارامترهای فیزیولوژیکی کاهش یافت و میزان کاهش آن در ژنوتیپ پایههای مختلف متفاوت بود. اگرچه ژنوتیپ پایههای AR3، AR4، AR5 و AR7در شرایط آبیاری بدون تنش، دارای بیشترین تبادلات روزنهای و فتوسنتز بودند؛ ولی کمترین کاهش در تبادلات روزنهای و فتوسنتز تحت تنش خشکی در ژنوتیپ پایههای AR1، AR4، AR8 و AR11 و بیشترین عکسالعمل منفی به تنش در ژنوتیپ پایههای AR3، AR6، AR7 و AR9 مشاهده شد که بهعنوان دو گروه ژنوتیپهای متحمل و حساس به تنش خشکی، میتوانند در بررسیهای بعدی موردتوجه قرار گیرند. محتوی نسبی آب برگ در ژنوتیپهای متحمل به تنش خشکی، علیرغم داشتن تعرق بیشتر، بهمیزان کمتری کاهش یافت و همین امر میزان آماس برگها و شاخصهای فتوسنتزی آنها را بهبود داد. احتمالاً این ژنوتیپها با سیستم ریشهای ویژه، توانایی جذب بیشتر آب از خاک را داشته و یا با تجمع اسمولیتهای درونسلولی، قدرت جذب و نگهداری آب بیشتری دارند.
علوم میوه
محسن پیرمرادیان؛ لطفعلی ناصری؛ حمید عبدالهی؛ علی اصغر شهابی
چکیده
بهمنظور ارزیابی دقیق تحمل به تنش کمبود آهن برخی از پایههای رویشی سیب، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایۀ طرح بلوکهای کامل تصادفی با هجده تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پایه در شش سطح (M9، M26، M7،M25 ، MM106، MM111) و آهن در سه سطح (محلول غذایی نصف غلظت هوگلند بهعنوان شاهد، هوگلند بدون آهن، هوگلند افزون بر بیکربنات) انتخاب ...
بیشتر
بهمنظور ارزیابی دقیق تحمل به تنش کمبود آهن برخی از پایههای رویشی سیب، آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایۀ طرح بلوکهای کامل تصادفی با هجده تیمار و سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل پایه در شش سطح (M9، M26، M7،M25 ، MM106، MM111) و آهن در سه سطح (محلول غذایی نصف غلظت هوگلند بهعنوان شاهد، هوگلند بدون آهن، هوگلند افزون بر بیکربنات) انتخاب شدند. پایههای رویشی سیب در گلدانهای20 لیتری حاوی پرلیت کشت شدند. به مدت دو ماه و نیم با محلول غذایی نصف غلظت هوگلند تغذیه شدند سپس تیمارهای بالا به مدت 8 هفته روی نهالها اعمال شد. pH زهکش،فعالیت آنزیم فریک کیلیت ردوکتاز ریشه، رشد شاخه، وزن تر و خشک برگ و ریشه، تورم ریشههای موئین، سبزینۀ (کلروفیل) کل برگ، غلظت آهن برگ و ریشه اندازهگیری شد. بنابر نتایج بهدستآمده پایههای M9، M7 و M25 در مقایسه با پایههای M26،MM106 و MM111 میزان سبزروی (کلروزیس) برگ کمتری نشان دادند. میزان فعالیت آنزیم فریک کیلیت ردوکتاز تحت تأثیر تیمار 2 میکرو مول در لیتر آهن در پایههای M9، M7 و M25 از دیگر پایهها بیشتر بود، افزون بر فعالیت بیشتر FCR پایههای M9، M7 و M25، آنها تأثیر بیشتری در کاهش pH در محیط فراریشه (ریزوسفر) نسبت به سه پایۀ دیگر داشتهاند. شاخص زیستتوده (بیوماس) یعنی نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک شاخه در پایههای M9، M7 و M25 میزانهای بیشتری را نشان دادند. بنابر نتایج این آزمایش به دلیل وجود همبستگی معنیدار بین روش اندازهگیری FCR با ریشههای جداشده و شاخصهای سبزینگی برگ، کاهشpH ریزوسفر و زیستتوده این روش، روش مناسبی برای غربالگری پایههای سیب متحمل به سبزروی ناشی از کمبود آهن نسبت به روش اندازهگیری FCR با ریشههای متصل به گیاه کامل است.