احسان شهبازی؛ خلیل عالمی سعید؛ افشین صلواتی؛ نسیم غلامی؛ پوراندخت گلکار
چکیده
خرما با نام علمی Phoenix dactylifera گیاهی تکلپه، دو پایه و با عمر طولانی و چندساله است که اهمیت اقتصادی بالایی در کشور ایران دارد. افزایش درختان آن با استفاده از پاجوش کند و هزینهبر است، به همین دلیل امروزه از روشهای افزایش دیگری از جمله کشت بافت استفاده میشود. روش کشت بافت منجر به تنوع همسانۀ بدنی (سوماکلونال) میشود که ناشی از تنوع ...
بیشتر
خرما با نام علمی Phoenix dactylifera گیاهی تکلپه، دو پایه و با عمر طولانی و چندساله است که اهمیت اقتصادی بالایی در کشور ایران دارد. افزایش درختان آن با استفاده از پاجوش کند و هزینهبر است، به همین دلیل امروزه از روشهای افزایش دیگری از جمله کشت بافت استفاده میشود. روش کشت بافت منجر به تنوع همسانۀ بدنی (سوماکلونال) میشود که ناشی از تنوع اپیژنتیک غیر قابل وراثتی است که در نتیجۀ تغییرپذیری پدیدگانی (فنوتیپی) موقت به وجود میآید. لذا نبود ثبات ژنتیک نهالهای کشت بافتی باعث تمایل نداشتن نخلداران در استفاده از این نوع نهالها است. در این پژوهش بررسی ثبات ژنتیک، ده نژادگان (ژنوتیپ) از خرمای پاجوشی و کشت بافتی ناشی از اندامزائی مستقیم در رقمهای ایرانی با استفاده از بیست جفت آغازگر ریز ماهوارهای ارزیابی شد. نتایج نشان داد، از بین جفت آغازگرهای مورد استفاده، چهار آغازگر mPdCIR044، PDAAG1023، DP172 و PDAAG1025 قادر به تمایز بین رقمها و بیان چندشکلی بودند. برابر با این نتایج درمجموع 38 آلل با میانگین 9/1 آلل در هر مکان ژنی افزایش و امتیازبندی شد. هیچکدام از آغازگرها تفاوتی بین نمونۀ کشت بافتی و پاجوشی درون هر رقم نشان ندادند. نتایج تجزیۀ خوشهای با استفاده از روش Ward رقمها را به دو گروه اصلی تقسیم کرد. نتایج این بررسی نشان داد، درختان خرمای بهدستآمده از روش افزایش کشت بافت (اندامزائی مستقیم) از لحاظ ژنتیک مانند گیاهان مادری بوده است، لذا روش افزایش سریع نمونههای خرما بهمنظور تولید نهال با استفاده از اندامزائی مستقیم در شرایط درون شیشهای توصیه میشود.