زهرا میرفتاحی؛ سعید عشقی
چکیده
استات بهعنوان یکی از مهمترین حدواسطها در متابولیسمهای سلولی عمل میکند. جهت ارزیابی نقش منابع استات در تنش شوری، نشاهای توتفرنگی با منابع استات شامل آمونیوم استات و استیک اسید (1 میلیمولار) و آمونیوم کربنات (5/0 میلیمولار) بهصورت جداگانه و همراه با تنش شوری (40 میلیمولار کلرید سدیم) استفاده شد. تنش شوری باعث کاهش زیستتوده ...
بیشتر
استات بهعنوان یکی از مهمترین حدواسطها در متابولیسمهای سلولی عمل میکند. جهت ارزیابی نقش منابع استات در تنش شوری، نشاهای توتفرنگی با منابع استات شامل آمونیوم استات و استیک اسید (1 میلیمولار) و آمونیوم کربنات (5/0 میلیمولار) بهصورت جداگانه و همراه با تنش شوری (40 میلیمولار کلرید سدیم) استفاده شد. تنش شوری باعث کاهش زیستتوده در نشاهای توتفرنگی شد، ولی کمترین تغییر در میزان زیستتوده در تیمارهای استات بود. بیشترین محتوای نسبی آب برگ نیز در تیمارهای استیک اسید و شاهد در شرایط بدون تنش شوری بود. شوری باعث تغییر در میزان ویتامین ث میوه شد، به گونهای که بیشترین میزان آن در تیمار استیک اسید و کمترین در تیمار تنش شوری بهتنهایی (بهترتیب، 33/86 و 50/42 میلی-گرم در 100 گرم وزن تر) بود. بیشترین میزان عملکرد تک بوته در تیمار استیک اسید و کمترین آن در تیمارهای آمونیوم کربنات و تنش شوری به تنهایی بود. نسبت پتاسیم به سدیم در گیاهان تیمار شده با منابع مختلف استات، در مقایسه با دیگر تیمارهای بدون کاربرد استات بیشتر بود. در مجموع استات به ویژه تیمار استیک اسید در غلظت 1 میلیمولار میتواند جهت بهبود تحمل به تنش شوری عمل کند و از سوی دیگر میزان کاهش کمتر عملکرد در شرایط تنش از دیگر ویژگیهای مثبت این تیمار بود. از اینرو میتواند بهعنوان یکی از ارزانترین و سادهترین ترکیبات در جهت افزایش تحمل به تنش و بهویژه تنش شوری در توتفرنگی مطرح شود.
زهرا شمس؛ سعید عشقی؛ عنایت اله تفضلی؛ علی قرقانی
چکیده
مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تنوع در ویژگیهای آنتیاکسیدانی، ترکیبات فنلی، صفات کمی میوه و میزان رنگدانههای ژنوتیپهای وحشی تمشکسیاه ایران انجامگرفت. برای این منظور، چهار ژنوتیپ تمشک سیاه شامل بابلسر، نمکآبرود، بندرگز و ناهارخوران متعلق به گونه Rubus sanctus که از شمال ایران جمع آوری شده بودند و در کلکسیون تمشک سیاه دانشگاه ...
بیشتر
مطالعه حاضر بهمنظور بررسی تنوع در ویژگیهای آنتیاکسیدانی، ترکیبات فنلی، صفات کمی میوه و میزان رنگدانههای ژنوتیپهای وحشی تمشکسیاه ایران انجامگرفت. برای این منظور، چهار ژنوتیپ تمشک سیاه شامل بابلسر، نمکآبرود، بندرگز و ناهارخوران متعلق به گونه Rubus sanctus که از شمال ایران جمع آوری شده بودند و در کلکسیون تمشک سیاه دانشگاه شیراز نگهداری میشدند، انتخاب و در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار و در دو سال متوالی مورد بررسی قرارگرفتند. سپس در سه مرحله مختلف رسیدگی میوه (سبز، قرمز، سیاه) از ژنوتیپهای مورد نظر نمونه تهیهشد. براساس نتایج تفاوت معنیداری بین ژنوتیپهای مطالعهشده از لحاظ صفات IC50 (50/25-65/46درصد)، فنل کل (53/350-67/224میلیگرم در 100 گرم ماده خشک)، فلاونوئید (37/812 - 71/531 میلیگرم در 100 گرم ماده خشک)، فلاونون (55/75-47/18 میلیگرم در 100 گرم ماده خشک)، آنتوسیانین (57/281- 23/92 میلیگرم در 100 گرم ماده تازه) بههمراه دیگر صفات وجود داشت. علاوه بر این، میزان ترکیبات فنلی و آنتیاکسیدان میوه سیاه رنگ در مقایسه با دیگر مراحل رسیدگی بیشترین مقدار بود. همچنین ارتباط مثبت و معنیداری بین میزان آنتیاکسیدان و ترکیبات فنلی مشاهده شد. ژنوتیپ بابلسر با دارا بودن بیشترین میزان فنل (53/350 میلیگرم در 100 گرم ماده خشک)، آنتوسیانین (57/281 میلیگرم در 100 گرم ماده تازه)، فلاونون (55/75 میلیگرم در 100 گرم ماده خشک)، فلاونوئید (37/812 میلیگرم در 100 گرم ماده خشک) و کمترین میزان IC50 (25/46 درصد) به عنوان بهترین ژنوتیپ از لحاظ ارزش غذایی مشخص گردید.
پرستو قربانی؛ سعید عشقی؛ احمد ارشادی؛ اختر شکافنده؛ فاطمه رزاقی
چکیده
خشکی از مهمترین تنشهای غیرزنده است که روی رشد و جنبههای فیزیولوژیکی انگور اثر میگذارد. در این پژوهش اثر سولفات منگنز بر صفات مورفو-فیزیولوژیک و فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز دو رقم انگور تامسونسیدلس و رطبی تحت تنش کمآبی در شرایط درونشیشهای ارزیابی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تکرار انجام ...
بیشتر
خشکی از مهمترین تنشهای غیرزنده است که روی رشد و جنبههای فیزیولوژیکی انگور اثر میگذارد. در این پژوهش اثر سولفات منگنز بر صفات مورفو-فیزیولوژیک و فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز دو رقم انگور تامسونسیدلس و رطبی تحت تنش کمآبی در شرایط درونشیشهای ارزیابی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تکرار انجام شد. از محیط موراشیگ و اسکوگ (MS) با سه تیمار بدون منگنز (صفر میلیگرم در لیتر)، 9/16 میلیگرم در لیتر (غلظت استاندارد) و 8/33 میلیگرم در لیتر (دو برابر غلظت استاندارد) و تیمار تنش کمآبی در 4 سطح توسط مقادیر صقر، 3، 9 و 12 درصد وزنی به حجمی پلیاتیلنگلایکول 6000 برای هر دو رقم انگور استفاده شد. مریستمهای نوک شاخه بهعنوان ریزنمونههای گیاهی استفاده شدند. صقات رشدی شامل ارتفاع گیاه، وزنخشک ساقه، سطح و تعداد برگ و محتوای نسبی آببرگ تحت تأثیر تنش کمآبی کاهش یافت، اما تیمار سولفات منگنز باعث افزایش قابل توجهی در این صفات شد. بیشترین فعالیت آنزیم سوپراکسیددیسموتاز برگ در تیمار 8/33 میلیگرم در لیتر سولفات منگنز در سطح تنش 12 درصد پلیاتیلنگلایکول در رقم رطبی (Umin-1g-1FW 4/65) دیده شد. نتایج این پژوهش پیشنهاد میکند که سولفات منگنز میتواند موجب افزایش تحمل به تنش کمآبی در دو رقم انگور رطبی و تامسون سیدلس در شرایط درونشیشهای شود.
علوم میوه
ابراهیم لطیفی خواه؛ سعید عشقی؛ علی قرقانی؛ عنایت اله تفضلی؛ فاطمه رزاقی
چکیده
به خاطر کمبود منابع آب شیرین، این پژوهش با هدف تعیین دامنه تحمل شوری توتفرنگی رقمهای ʼ پاروسʻ و ʼ آروماسʻ و نقش احتمالی براسینواستروئید در تخفیف اثر منفی شوری برنامهریزی شد. در این پژوهش محلولپاشی برگی با 24- اپی براسینولید (0، 25/0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر) و چهار سطح شوری (0، 20، 40 و60 میلیمولارکلرید سدیم) بهصورت آزمایش فاکتوریل ...
بیشتر
به خاطر کمبود منابع آب شیرین، این پژوهش با هدف تعیین دامنه تحمل شوری توتفرنگی رقمهای ʼ پاروسʻ و ʼ آروماسʻ و نقش احتمالی براسینواستروئید در تخفیف اثر منفی شوری برنامهریزی شد. در این پژوهش محلولپاشی برگی با 24- اپی براسینولید (0، 25/0، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر) و چهار سطح شوری (0، 20، 40 و60 میلیمولارکلرید سدیم) بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار در شرایط آبکشت در گلخانه اجرا شد. نشاهای ریشهدار در گلدانهای پلاستیکی چهار لیتری حاوی محیط کشت پرلایت و کوکوپیت (1:1) کشت شدند. نتایج نشان داد که شوری بهطور معنیداری باعث کاهش عملکرد گیاه گردید، در غلظت 60 میلیمولار حدود 44 درصد کاهش عملکرد در گیاهان تحت تنش شوری مشاهده شد. کاربرد براسینواستروئید در غلظتهای 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر توانست اثر منفی شوری بر کاهش عملکرد را کاهش دهد. همچنین باعث افزایش سطح برگ، وزن خشک شاخساره، ریشه و عملکرد گردید. بنابراین، براساس نتایج بهدستآمده در این پژوهش استفاده از تیمار براسینواستروئید با غلظتهای 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر، راهکاری مناسب در جهت حل مشکلات ناشی از تنش شوری میباشد و رقم ʼآروماسʻ نسبت به تنش شوری و محلولپاشی با براسینواستروئید پاسخ بهتری نسبت به رقمʼپاروسʻ نشان داد.
علوم میوه
Bijan Kavoosi؛ Saeid Eshghi؛ Ramezan Rezazadeh
چکیده
Primary bud necrosis (PBN) of grapevine, which is a physiological disorder, seriously decreases the fruit yield of vineyards. This research was carried out to determine the effects of mineral deprivation on increasing the incidence of PBN in ‘Askari’ table grapes in Sisakht region of Southwest of Iran. For this purpose, the changes of mineral elements in leaves and PBN percentage were estimated on both fruiting and de-fruited ‘Askari’ vines. The experiment followed a factorial experiment in a randomized completely block design consisting of 10 × 2 (10 sampling dates ...
بیشتر
Primary bud necrosis (PBN) of grapevine, which is a physiological disorder, seriously decreases the fruit yield of vineyards. This research was carried out to determine the effects of mineral deprivation on increasing the incidence of PBN in ‘Askari’ table grapes in Sisakht region of Southwest of Iran. For this purpose, the changes of mineral elements in leaves and PBN percentage were estimated on both fruiting and de-fruited ‘Askari’ vines. The experiment followed a factorial experiment in a randomized completely block design consisting of 10 × 2 (10 sampling dates × 2 treatments (fruited and de-fruited)) and four replicates was conducted. Eighty leaf samples were collected from vine clusters located in four blocks of commercial vineyard every 10 days starting 40 days after bud break (DAB) until 130 DAB. PBN was first studied by a hand lens and then by a microscope after dissecting the buds. The results showed that the initial symptoms of PBN appeared at 60 DAB. The PBN disorder progresses as bud development proceeds, with the higher percentage of PBN being observed in de-fruited vines than fruiting ones. In both fruiting and de-fruited vines at 60 DAB, the amount of iron content was close to the critical deficiency level whiles the concentration of elements such as Zn, B and Mn, was below the critical range. Furthermore, with increasing the concentration of Zn, B and Mn in leaves, PBN percentage significantly decreased.
محمد جواد کرمی؛ سعید عشقی؛ عنایت الله تفضلی
چکیده
امروزه کشت انگور در مناطق نیمه گرم استان فارس توسعهیافته است، اما تنش گرمایی بهعنوان یک محدودیت مهم برای موفقیت کشت و کار انگور در این مناطق مطرح است. این پژوهش با هدف دستیابی به رقم یا رقمهای متحمل به تنش گرمایی در موستان روی تاکهای سهسالۀ رقمهای رطبی، عسکری، منقا و فلیمسیدلس در منطقۀ نیمه گرمسیر قیر و کارزین استان ...
بیشتر
امروزه کشت انگور در مناطق نیمه گرم استان فارس توسعهیافته است، اما تنش گرمایی بهعنوان یک محدودیت مهم برای موفقیت کشت و کار انگور در این مناطق مطرح است. این پژوهش با هدف دستیابی به رقم یا رقمهای متحمل به تنش گرمایی در موستان روی تاکهای سهسالۀ رقمهای رطبی، عسکری، منقا و فلیمسیدلس در منطقۀ نیمه گرمسیر قیر و کارزین استان فارس در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار و شمار سه تاک در هر کرت آزمایشی به مدت دو سال انجام شد. میزان انواع سبزینه (کلروفیل)ها، محتوای نسبی آب برگ، نشت یونی، دمای برگ و تبادلات گازی اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد، تفاوت معنیداری بین رقمهای در نشت یونی، میزان E، gs، A/Ci، نورساخت (فتوسنتز) و دمای برگ وجود دارد و برای دیگر صفات اختلاف معنیداری مشاهده نشد. اثر گرما بر تعرق برگ در رقمهای مختلف متفاوت بود. گرما موجب افزایش یکسان در غلظت دیاکسید کربن درون محفظۀ روزنه در همۀ رقمها شد. همچنین گرما موجب کاهش در هدایت روزنهای و نورساخت در همه رقمهای شد. رقم فلیمسیدلس در گرمای 45 درجه سلسیوس میزان نورساخت مناسبی داشت که نشاندهندۀ تحمل نسبی این رقم به گرمای شدید است. رقم رطبی با نورساخت به نسبت مناسب تحمل گرمایی متوسطی داشت. نورساخت در رقمهای عسکری و منقا بهشدت کاهش یافت که نشان میدهد، در مقایسه با رقمهای فلیم سیدلس و رطبی به تنش گرمایی حساستر هستند.
بیژن کاووسی؛ سعید عشقی
چکیده
بافتمردگی جوانۀ (Bud necrosis) یک ناهنجاری فیزیولوژیک در انگور است که منجر به مرگ جوانههای بارور شده و عملکرد کاهش مییابد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تغییر میزان قندهای محلول و نشاسته و ارتباط آن با بروز بافتمردگی جوانۀ اولیه در انگور عسکری بود. آزمایش در تاکستانی با سن پانزده سال و نظام تربیت پاچراغی و فاصلۀ کاشت 5/2 × 3 ...
بیشتر
بافتمردگی جوانۀ (Bud necrosis) یک ناهنجاری فیزیولوژیک در انگور است که منجر به مرگ جوانههای بارور شده و عملکرد کاهش مییابد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تغییر میزان قندهای محلول و نشاسته و ارتباط آن با بروز بافتمردگی جوانۀ اولیه در انگور عسکری بود. آزمایش در تاکستانی با سن پانزده سال و نظام تربیت پاچراغی و فاصلۀ کاشت 5/2 × 3 متر، بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در سال 1387- 1386، اجرا شد. عامل اول شامل تیمار میوهدار و بدون میوه، عامل دوم نوع اندام گیاهی در سه سطح (جوانه، برگ و ساقه) و عامل سوم زمان نمونهبرداری در ده سطح (40 روز تا 130 روز) بود. نتایج نشان داد که نخستین نشانۀ ناهنجاری در60 روز پس از شکفتن جوانهها آغاز و تا آخر فصل رشد ادامه داشت. همچنین غلظت قندهای محلول در اوایل فصل رشد، افزایش و سپس کاهش یافت، ولی نشاسته در همۀ اندامها بهویژه در جوانه افزایش یافت. غلظت قندهای محلول و نشاسته در تاکهای میوهدار نسبت به بدون میوه بیشتر بود. در هر دو بوتۀ میوهدار و بدون میوه با گذشت زمان، میزان ذخیرۀ نشاسته در همۀ اندامها افزایش داشت. همبستگی منفی قندهای محلول و نشاسته با درصد بافتمردگی جوانۀ اولیه در تاکهای بدون میوه نسبت به میوهدار مشاهده شد. بهعبارتدیگر، نقش قندهای محلول و میزان ذخیرۀ نشاسته در جوانه بر بروز ناهنجاری بافتمردگی جوانه در انگور رقم عسکری اثبات شد.
فاطمه شاهسوندی؛ سعید عشقی
چکیده
دمای بالا از جمله عاملهای محیطی محدودکنندۀ رشد گیاه در بسیاری از مناطق است. بنابراین با روند رو به افزایش پدیدۀ گرم شدن کرۀ زمین در سالهای اخیر، بررسی تأثیر دمای بالا در رقمها و گونههای مختلف و ارائۀ راهکارهایی در جهت بهبود تحمل گیاهان اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش تأثیر قارچریشة (میکوریزا) آربسکولار بر برخی صفات فیزیولوژیکی ...
بیشتر
دمای بالا از جمله عاملهای محیطی محدودکنندۀ رشد گیاه در بسیاری از مناطق است. بنابراین با روند رو به افزایش پدیدۀ گرم شدن کرۀ زمین در سالهای اخیر، بررسی تأثیر دمای بالا در رقمها و گونههای مختلف و ارائۀ راهکارهایی در جهت بهبود تحمل گیاهان اهمیت زیادی دارد. در این پژوهش تأثیر قارچریشة (میکوریزا) آربسکولار بر برخی صفات فیزیولوژیکی و ریختشناختی (مورفولوژیکی) یا شاخصهای رشدی در انگور رقم پرلت در سه سطح دمایی شامل 25، 40 و 45 درجۀ سلسیوس، بررسی شد. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. بر پایۀ نتایج بهدستآمده کارایی فتوشیمیایی نظام نوری 2 (فتوسیستمII ) در گیاهان بدون مایهکوبی با قارچ در دمای 45 درجۀ سلسیوس به میزان زیادی کاهش یافت. شاخص سبزینگی نیز در دمای 40 و 45 درجۀ سلسیوس در حالت مایهکوبی نکردن با قارچ کاهش یافت، درحالیکه این کاهش در گیاهان مایهکوبیشده با قارچ کمتر بود. درصد کلنیزاسیون ریشه با قرار گرفتن گیاهان در معرض دمای 45 درجه بهطور معنیداری کاهش یافت. بهطورکلی تلقیح گیاهان با قارچریشة آربسکولار تا حدی باعث بهبود تحمل به شرایط تنش دمایی در انگور رقم پرلت شد.
علوم میوه
سعید عشقی؛ مسلم کیامرثی
چکیده
بهمنظور بررسی میزان تحمل سرما در جوانههای انگور آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با 80 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل 4 رقم (ریشبابا، سیاه شیراز، عسکری و بواناتی)، 4 تاریخ نمونهبرداری (15آذر، 15دی، 15بهمن و 15اسفند سالهای 1389 و 1390) و 5 دما (5+، 7-، 15- ، 22- و30- درجۀ سلسیوس) بود. از قلمههای تکگرۀ این رقمها استفاده ...
بیشتر
بهمنظور بررسی میزان تحمل سرما در جوانههای انگور آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با 80 تیمار و 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل 4 رقم (ریشبابا، سیاه شیراز، عسکری و بواناتی)، 4 تاریخ نمونهبرداری (15آذر، 15دی، 15بهمن و 15اسفند سالهای 1389 و 1390) و 5 دما (5+، 7-، 15- ، 22- و30- درجۀ سلسیوس) بود. از قلمههای تکگرۀ این رقمها استفاده شد و ویژگیهای درصد مرگ جوانههای اولین، دومین و سومین میزان نشتیونی و LT10، LT50 و LT90 (دماهای کنترلشدۀ زیر 0 که باعث مرگ 10درصد، 50درصد و90درصد جوانهها میشود) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که با کاهش دما به زیر 0 درجۀ سلسیوس، درصد بروز مرگ جوانۀ اولین افزایش یافت. بیشترین مرگ جوانه در رقم سیاه شیراز مشاهده شد. جوانههای خفتۀ رقم سیاه شیراز و عسکری در اثر تیمار دمای پایین بیشترین و رقم ریشبابا و بواناتی کمترین آسیب را دیدند. کمترین و بیشترین LT50 در 15 آذر به ترتیب در رقم سیاه شیراز (4/14-) و بواناتی (2/16-) و در 15 اسفند به ترتیب در رقم سیاه شیراز (1/10-) و ریشبابا (8/12-) مشاهده گردید. در جمع، رقمهای ریشبابا و بواناتی از تحمل بیشتری و رقمهای سیاه شیراز و عسکری تحمل کمتری به سرما داشتند.
سعید عشقی؛ مهدی گاراژیان
چکیده
این پژوهش بهمنظور تعیین نیاز سرمایی و گرمایی انگور رقمهای رطبی، سیاه شیراز و یاقوتی انجام شد. همچنین تغییر کربوهیدراتها و هورمونهای درونی در رقم یاقوتی سیاه در دورۀ سرمادهی بررسی شد. بدین منظور، قلمههای یکاندازه (30 سانتیمتر) بیدرنگ پس از خزانبرگها در پاییز جمعآوری شدند. سرمادهی شامل 0 (شاهد)، 100، 200، 300، ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور تعیین نیاز سرمایی و گرمایی انگور رقمهای رطبی، سیاه شیراز و یاقوتی انجام شد. همچنین تغییر کربوهیدراتها و هورمونهای درونی در رقم یاقوتی سیاه در دورۀ سرمادهی بررسی شد. بدین منظور، قلمههای یکاندازه (30 سانتیمتر) بیدرنگ پس از خزانبرگها در پاییز جمعآوری شدند. سرمادهی شامل 0 (شاهد)، 100، 200، 300، 400 و 500 ساعت در دمای 2 درجۀ سلسیوس بودند. سپس، قلمهها در آبمقطر و در شرایط دمای اتاق و نور ممتد قرار گرفتند. درصد شکوفایی جوانه، تعداد روز تا شکوفایی اولین جوانه و 50 درصد جوانهها، میزان نشاسته، کربوهیدراتهای محلول، جیبرلین، سایتوکینین، اکسین و اسید آبسیزیک در بافتهای جوانه، گره و میانگره اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که بالاترین درصد شکوفایی جوانه و کوتاهترین زمان تا شکوفایی50 درصد جوانهها در رقمهای سیاه شیراز، رطبی و یاقوتی بهترتیب در تیمارهای 500، 400 و400 ساعت سرمادهی بود. در هر 3 رقم، بالاترین میزان نشاسته در تیمارهای بدون سرمادهی بود و با سرمادهی میزان نشاسته کاهش و کربوهیدرات محلول افزایش یافت. میزان جیبرلین، سایتوکینین و اکسین با اعمال تیمارهای سرمادهی، افزایش و آبسیزیکاسید کاهش یافت. درنتیجه نیاز سرمایی رقمهای یاقوتی، رطبی و سیاه شیراز بهترتیب400، 400 و 500 ساعت و نیاز گرمایی4320،5472 و 8064 درجهساعت (GDH) تعیین شد.
علی قرقانی؛ سعید عشقی؛ یاسمین خواجه نوری؛ مجید راحمی
چکیده
مطالعۀ حاضر بهمنظور بررسی آثار کاربرد کائولین برای کاهش آثار سوء دماهای بالا بهویژه آفتابسوختگی میوه در سیب انجام شد. تیمارهای استفادهشده در این پژوهش شامل چهار غلظت کائولین (0،2، 4 و 6 درصد) روی دو رقم مهم و تجاری سیب استان فارس ‘گلدن دلیشز’ و ‘استارکینگ دلیشز’ بود. شاخصهای اندازهگیری شده در این پژوهش شامل شاخصهای ...
بیشتر
مطالعۀ حاضر بهمنظور بررسی آثار کاربرد کائولین برای کاهش آثار سوء دماهای بالا بهویژه آفتابسوختگی میوه در سیب انجام شد. تیمارهای استفادهشده در این پژوهش شامل چهار غلظت کائولین (0،2، 4 و 6 درصد) روی دو رقم مهم و تجاری سیب استان فارس ‘گلدن دلیشز’ و ‘استارکینگ دلیشز’ بود. شاخصهای اندازهگیری شده در این پژوهش شامل شاخصهای فیزیولوژیکی، آفتابسوختگی میوه و صفات کمّی و کیفی میوه بود. نتایج نشان داد با افزایش غلظت کائولین محلولپاشی شده در هر دو رقم میزان فتوسنتز افزایش و دمای برگ و تعرق کاهش یافت. رقم ‘استارکینگ دلیشز’ آفتابسوختگی بیشتری نسبت به رقم ‘گلدن دلیشز’ داشت و با افزایش غلظت کائولین، میزان آفتابسوختگی کاهش پیدا کرد. تیمار کائولین بدون اختلاف معنادار بین سطوح آن، شاخصهای کمّی میوه را نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. در بین شاخصهای کیفی میوه تیمار کائولین سبب افزایش وزن خشک و رنگ زمینه و کاهش زنگارزدگی و آبگزیدگی میوه شد. تیمار کائولین بر سفتی، مواد جامد محلول، اسیدیته و رنگ سطحی میوه تأثیر معناداری نداشت.
روح اله رنجبر؛ سعید عشقی
چکیده
رقمسیاه سمرقندی یکی از رقمهای مهم انگور در استان فارس است. از مشکلات این رقم تولید خوشههای تنک با حبههای کوچک و همزمان نرسیدن حبهها است. این پژوهش با استفاده از آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1387 و 1388 طی دو سال متوالی انجام شد. در این پژوهش از ترکیب کودی (اوره، سولفاتروی، اسیدبوریک بهترتیب ...
بیشتر
رقمسیاه سمرقندی یکی از رقمهای مهم انگور در استان فارس است. از مشکلات این رقم تولید خوشههای تنک با حبههای کوچک و همزمان نرسیدن حبهها است. این پژوهش با استفاده از آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال 1387 و 1388 طی دو سال متوالی انجام شد. در این پژوهش از ترکیب کودی (اوره، سولفاتروی، اسیدبوریک بهترتیب 4، 3، 1 گرم در لیتر) و مولیبدات سدیم 0، 5/0، 1 و 5/1 گرم در لیتر در شروع دورة رشد (قبل از گلدهی) و در زمان شکوفایی گل به صورت محلولپاشی استفاده شد. میزان عملکرد، درصد ساچمهایشدن ویتامین ث، اسید کل، درصد مواد جامد محلول، میزان کلروفیل، طول شاخه و سطح برگ ارزیابی شد. نتایج نشان داد که عملکرد با محلولپاشی ترکیب کودی (اوره، سولفات روی، اسیدبوریک به ترتیب 4، 3، 1 گرم در لیتر) و با افزایش سطوح مولیبدن که در زمان گلدهی محلولپاشی شده بودند افزایش یافت. بیشترین درصد ساچمهایشدن (شاتبری) در تیمار بدون مولیبدن و بدون تیمار کودی و کمترین میزان در تیمار مولیبدن 5/0گرم در لیتر که با تیمار کودی محلولپاشی شده بودند اندازهگیری شد. بیشترین میزان سطح برگ و طول شاخه در تیمار شاهد مولیبدن به دست آمد که نسبت به تیمارهای مولیبدن 1 گرم در لیتر افزایش معناداری را نشان داد. غلظتهای پایین مولیبدن سبب افزایش ویتامین ث شد. بهطورکلی، محلولپاشی ترکیب کودی همراه با سطوح مختلف مولیبدن در زمان گلدهی اثر مثبتی بر رشد، عملکرد و کاهش عارضة حبة ساچمهای داشت.
بیژن کاوسی؛ سعید عشقی؛ عنایت اله تفضلی؛ مجید راحمی
دوره 42، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 349-356
چکیده
مرگ جوانه اولیه (Primary bud necrosis) یک ناهنجاری فیزیولوژیکی است که موجب کاهش عملکرد در تاکستانها میگردد. پژوهش حاضر به منظور تعیین زمان و شدت بروز مرگ جوانه و مطالعه تغییرات آناتومیکی در جوانههای در حال تکامل انگور در تاکهای میوهدار و بیمیوه رقم عسکری انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار ...
بیشتر
مرگ جوانه اولیه (Primary bud necrosis) یک ناهنجاری فیزیولوژیکی است که موجب کاهش عملکرد در تاکستانها میگردد. پژوهش حاضر به منظور تعیین زمان و شدت بروز مرگ جوانه و مطالعه تغییرات آناتومیکی در جوانههای در حال تکامل انگور در تاکهای میوهدار و بیمیوه رقم عسکری انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا گردید. فاکتور اول شامل تیمار حذف میوه در 2 سطح (میوهدار و بیمیوه) و فاکتور دوم، زمان نمونهبرداری در 10 سطح ( از 40 تا 130 روز پس از شکفتن جوانه) بود. به این منظور در فصل رشد، شاخههای نمونه از بوتههای میوهدار و بیمیوه، جمعآوری شد. سپس با برش عرضی و به کمک میکروسکوپ دیجیتالی نسبت به تعیین درصد جوانههای دارای نشانه بافت مردگی و سالم اقدام شد. نتایج نشان داد که اثر تیمار حذف میوه، تاریخ نمونهبرداری و برهمکنش آنها بر درصد مرگ جوانه در سطح احتمال 1% معنیدار بود. در هردو بوته میوهدار و بیمیوه، کمترین درصد مرگ جوانه در 40 و 50 روز پس از شکفتن جوانه و بیشترین درصد مرگ جوانه اولیه در 130 روز پس از شکفتن جوانه مشاهده گردید که در بوته بیمیوه نسبت به بوته میوهدار بیشتر بود. همچنین از نظر ظاهری تفاوتی بین جوانه با بافت آسیب دیده و جوانه با بافت سالم مشاهده نگردید و اولین نشانه داخلی از ناهنجاری مرگ جوانه اولیه در منطقه مورد مطالعه در انگور عسکری، از 60 روز پس از شکفتن جوانه آغاز گردید. مشاهده آناتومیکی جوانه نشان داد که نشانه بروز ناهنجاری مرگ جوانه اولیه در محدوده مرکزی جوانه ظاهر و به تدریج در کل جوانه توسعه مییابد و جوانه مرکب حاوی جوانه مرده اولیه، روی شاخه باقی مانده و ریزش نمیکند.