محمد حسین شیخ محمدی؛ نعمت الله اعتمادی
چکیده
کاربرد تنظیمکنندهها در تولید گیاهان گلدانی با هدف کاهش رشد، بهبود شاخهزایی و افزایش تعداد گل روبه افزایش است. به منظور مطالعهی اثر سطوح و نحوهی کاربرد تنظیمکننده ترینگزاپکاتیل بر کنترل ارتفاع و ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و گلدهی آهار پابلند، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نشاهای ...
بیشتر
کاربرد تنظیمکنندهها در تولید گیاهان گلدانی با هدف کاهش رشد، بهبود شاخهزایی و افزایش تعداد گل روبه افزایش است. به منظور مطالعهی اثر سطوح و نحوهی کاربرد تنظیمکننده ترینگزاپکاتیل بر کنترل ارتفاع و ویژگیهای مورفوفیزیولوژیک و گلدهی آهار پابلند، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا شد. نشاهای آهار در گلدانهای پلیاتیلنی کشت و با مشاهده اولین جوانه گل، هر 21 روز با سطوح صفر، 4-10×5/2، 4-10×5/0، 3-10×1 و 3-10×2 گرم ترینگزاپکاتیل تیمار شدند. ترینگزاپکاتیل به دو شکل محلولپاشی و کاربرد خاکی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد تیمارهای 3-10×1 و 3-10×2 گرم ترینگزاپکاتیل ارتفاع را به طور معنیداری کاهش دادند. محلولپاشی ترینگزاپکاتیل باعث کاهش 42/16 درصدی ارتفاع نسبت به شاهد شد. تعداد انشعاب و گل با افزایش غلظت ترینگزاپکاتیل، افزایش یافت و بیشترین آنها در تیمار 3-10×2 گرم ترینگزاپکاتیل مشاهده شد. تعداد برگ و طول انشعاب تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. غلظتهای 3-10×1 و 3-10×2 گرم ترینگزاپکاتیل میزان کلروفیل و قند اندام هوایی را به طور معنیدار افزایش دادند. در این پژوهش، کاربرد خاکی ترینگزاپکاتیل اثر معنیداری بر صفات مورد بررسی نشان نداد. با توجه به نتایج بهدستآمده، محلولپاشی ترینگزاپک اتیل ممکن است به عنوان یک روش مناسب برای تولید گیاه پاکوتاه و گلدانی آهار رقم State Fair mix استفاده شود. براساس نتایج بهدستآمده کاربرد ترینگزاپکاتیل به صورت محلولپاشی میتواند باعث کنترل و کاهش ارتفاع آهار رقم State Fair mix شود.
علی صفری؛ سعید ریزی؛ نعمت الله اعتمادی؛ علی نیکبخت؛ عبدالرحمان محمدخانی؛ افسانه بدل زاده
چکیده
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف نیتروژن و فسفر بر برخی صفات فیزیولوژیکی و ریخت شناسی گیاه علف طلایی (Solidago canadensis L.) آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. کود نیتروژن در چهار سطح (صفر، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار کود اوره) به عنوان فاکتور اصلی و کود فسفر در سه سطح ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف نیتروژن و فسفر بر برخی صفات فیزیولوژیکی و ریخت شناسی گیاه علف طلایی (Solidago canadensis L.) آزمایشی به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهرکرد اجرا شد. کود نیتروژن در چهار سطح (صفر، 50، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار کود اوره) به عنوان فاکتور اصلی و کود فسفر در سه سطح (0، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار کود سوپر فسفات تریپل) به عنوان فاکتور فرعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد سطوح مختلف نیتروژن، فسفر و اثر برهمکنش آنها بر وزن تر و خشک اندام هوایی، سطح برگ، زمان گلدهی، دورهی گلدهی و میزان فلاونوئید گل معنیدار بود. افزایش نیتروژن و فسفر باعث زود گلدهی و افزایش طول دوره گلدهی در گیاهان تحت تیمار شد، به طوری که دورهی گلدهی و زودترین زمان گلدهی آنها در تیمار 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و با 100 کیلوگرم در هکتار فسفر مشاهده شد. در مجموع، به منظور دستیابی به حداکثر شاخصهای رشد در شرایط مشابه، کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن همراه با 100 کیلوگرم در هکتار فسفر برای پرورش گیاه علف طلایی به عنوان گیاهی زینتی-دارویی توصیه میگردد.
نجمه زمانی؛ نعمت اله اعتمادی؛ عبدالرحمان محمدخانی
چکیده
در سالهای اخیر استفاده از تنظیمکنندههای رشد بهویژه کندکنندههای رشد افزایش چشمگیری یافته است. تریازولها (پاکلوبوترازول و ترینگزاپک اتیل) بهعنوان مؤثرترین و کمخطرترین کندکنندههای رشد سبب ایجاد گیاهان پوششی کوتاهتر و متراکمتر میشود که برگهای سبز تیرهتر و ضخیمتر دارد. برای ارزیابی تأثیر پاکلوبوترازول ...
بیشتر
در سالهای اخیر استفاده از تنظیمکنندههای رشد بهویژه کندکنندههای رشد افزایش چشمگیری یافته است. تریازولها (پاکلوبوترازول و ترینگزاپک اتیل) بهعنوان مؤثرترین و کمخطرترین کندکنندههای رشد سبب ایجاد گیاهان پوششی کوتاهتر و متراکمتر میشود که برگهای سبز تیرهتر و ضخیمتر دارد. برای ارزیابی تأثیر پاکلوبوترازول و ترینگزاپکاتیل بر ویژگیهای ریختشناختی (مرفولوژیکی) و فیزیولوژیکی دو گیاه پرچینی (رزماری و نوش رقم مورگان) آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی شامل شانزده تیمار و سه تکرار اجرا شد. بدین منظور بیدرنگ پس از هرس هر دو گیاه، محلولپاشی برگی پاکلوبوترازول با غلظتهای 1000 و 4000 میلیگرم در لیتر، ترینگزاپکاتیل با غلظت 1000 میلیگرم در لیتر و آب مقطر بهعنوان شاهد انجام شد. صفات مورد اندازهگیری در این پژوهش شامل ارتفاع، طول و عرض گیاه، وزن تر و خشک بخشهای هرسشده، طول میانگره، میزان پرولین، سبزینۀ (کلروفیل)a، سبزینۀb و سبزینۀ کل بود. نتایج نشان دادند کندکنندههای رشد سبب کاهش رشد طولی و عرضی، طول میانگرهها، وزن تر و خشک بخشهای هرسشدۀ گیاه و افزایش میزان پرولین, سبزینۀ a، b و کل نسبت به تیمار شاهد شد.
علوم گیاهان زینتی
امیر صادقی؛ نعمت اله اعتمادی؛ علی نیکبخت؛ محمد رضا سبزعلیان
چکیده
اطلاعات اندکی در مورد اثرهای متقابل تنشهای محیطی بر فیزیولوژی و رشد گیاهان چمنی در اختیار است. همچنین بررسی جداگانۀ یک عامل محیطی بر روی گیاه نمیتواند الگوی مناسبی برای شرایط طبیعی باشد. در این پژوهش اثر متقابل سطوح مختلف سایه (0، 50 و 70 درصد) و سطوح خشکی (آبیاری کامل و قطع آبیاری) بر خصوصیات ظاهری بخش هوایی و ریشهای علف گندمی بیابانی ...
بیشتر
اطلاعات اندکی در مورد اثرهای متقابل تنشهای محیطی بر فیزیولوژی و رشد گیاهان چمنی در اختیار است. همچنین بررسی جداگانۀ یک عامل محیطی بر روی گیاه نمیتواند الگوی مناسبی برای شرایط طبیعی باشد. در این پژوهش اثر متقابل سطوح مختلف سایه (0، 50 و 70 درصد) و سطوح خشکی (آبیاری کامل و قطع آبیاری) بر خصوصیات ظاهری بخش هوایی و ریشهای علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum) و فستوکای پابلند (Festuca arundinacea Schreb. ‘Forager’) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی بررسی شد. تحت سطوح مختلف سایه (50 و 70 درصد) اثر منفی خشکی بر سرعت خشکیدگی، کیفیت ظاهری، نشت یونی و درصد مرگومیر ریشههای سطحی و عمقی نسبت به نور کامل کاسته شد. از نظر کاربرد زینتی (حفظ کیفیت ظاهری)، تحت شرایط خشکی و نور کامل، گونۀ فستوکای پابلند و تحت تنش خشکی و سایه سطح بالا (70 درصد) گونۀ علف گندمی بیابانی موفقتر بود. تحت سایۀ متوسط (50 درصد) و خشکی گونۀ فستوکای پابلند نسبت به علف گندمی بیابانی زمان بیشتری تا خشکیدگی سپری کرد. به نظر میرسد اثر متقابل عوامل محیطی ازجمله شدت نور بر مکانیسمهای استفادهشده در مواجهه با خشکی مؤثر باشند که نیاز به بررسیهای بیشتری دارد.
محمدحسین شیخ محمدی؛ نعمت الله اعتمادی؛ علی نیکبخت
چکیده
استفاده از کندکنندههای رشد گیاهی ازجمله ترینگزاپک اتیل در مدیریت چمن بسیار مرسوم و معمول شده است. ازجمله اهداف استفاده از این ترکیبات کاهش رشد عمودی چمن، افزایش تراکم و مقاومت به تنشهای زیستی و غیرزیستی است. هدف از انجام این آزمایش بررسی اثر سطوح متفاوت ترینگزاپک اتیل (0، 25/0و 5/0 کیلوگرم در هکتار) و تنش پاخوری (پاخوری و عدم ...
بیشتر
استفاده از کندکنندههای رشد گیاهی ازجمله ترینگزاپک اتیل در مدیریت چمن بسیار مرسوم و معمول شده است. ازجمله اهداف استفاده از این ترکیبات کاهش رشد عمودی چمن، افزایش تراکم و مقاومت به تنشهای زیستی و غیرزیستی است. هدف از انجام این آزمایش بررسی اثر سطوح متفاوت ترینگزاپک اتیل (0، 25/0و 5/0 کیلوگرم در هکتار) و تنش پاخوری (پاخوری و عدم پاخوری) بر خصوصیات فیزیولوژیک و مورفولوژیک فستوکای پابلند رقم ربل است که در آزمایشی در غالب طرح فاکتوریل بر پایۀ طرح کاملأ تصادفی در 3 تکرار به اجرا در آمد. نتایج نشان داد ترینگزاپک اتیل و پاخوری سبب کاهش معنادار ارتفاع، وزن تر و خشک چمن فستوکا شد. ارتفاع در غلظتهای 25/0 و 5/0 کیلوگرم در هکتار بهترتیب 84/18 و 06/22 درصد کاهش نشان داد. کاربرد ترینگزاپک اتیل، موجب افزایش تراکم، پنجهزنی و کلروفیل شد، درحالیکه تیمار پاخوری محتوای کلروفیل، تراکم و پنجهزنی را بهصورت معناداری کاهش داد. کاربرد ترینگزاپک اتیل در غلظت 5/0 کیلوگرم در هکتار 36 درصد افزایش پنجهزنی و تنش پاخوری 2/17 درصد کاهش پنجهزنی را نشان داد. همچنین نتایج نشان داد تیمار پاخوری و ترینگزاپک اتیل کربوهیدراتهای محلول اندام هوایی را بهطور معناداری افزایش میدهد، درصورتیکه این ماده برخلاف پاخوری اثری معنادار بر کربوهیدراتهای محلول ریشه نداشت. ترینگزاپک اتیل با افزایش محتوای آب نسبی و کاهش نشت الکترولیت در شرایط تنش پاخوری موجب افزایش مقاومت به پاخوری در فستوکا شد.
رحیم امیری خواه؛ نعمت الله اعتمادی؛ شکوفه فرهمند؛ علی نیکبخت
چکیده
چمن از مهمترین گیاهان پوششی و از عناصر اصلی و جزء لاینفک طراحی فضای سبز به شمار میآید. تنظیمکنندههای رشد گیاهی مثل بازدارندههای رشد بهطور گستردهای در مدیریت چمن برای کاهش رشد رویشی و درنتیجه کاهش نیاز آبی استفاده میشوند. این آزمایش برای بررسی کاربرد ترینگزاپکاتیل در شرایط تنش شوری بر میزان رشد، کیفیت ظاهری و ویژگیهای ...
بیشتر
چمن از مهمترین گیاهان پوششی و از عناصر اصلی و جزء لاینفک طراحی فضای سبز به شمار میآید. تنظیمکنندههای رشد گیاهی مثل بازدارندههای رشد بهطور گستردهای در مدیریت چمن برای کاهش رشد رویشی و درنتیجه کاهش نیاز آبی استفاده میشوند. این آزمایش برای بررسی کاربرد ترینگزاپکاتیل در شرایط تنش شوری بر میزان رشد، کیفیت ظاهری و ویژگیهای فیزیولوژیک چمن لولیوم چندساله انجام شد. تیمارهای بهکاررفته شامل چهار سطح شوری [5/1 (شاهد)، 5/2، 0/5 و 5/7 دسیزیمنس بر متر] و سه سطح ترینگزاپکاتیل [0، 02/0 و 04/0 گرم در مترمربع] بودند. نتایج نشان داد که هر دو تیمار شوری و ترینگزاپکاتیل سبب کاهش معنادار میزان رشد چمن لولیوم چندساله میشود، اگرچه بین دو غلظت 02/0 و 04/0 گرم در مترمربع ترینگزاپکاتیل تفاوت معناداری از نظر میزان رشد وجود نداشت. کاربرد ترینگزاپکاتیل، عمق نفوذ ریشه، وزن تر و خشک ریشه را افزایش داد و تیمار شوری موجب کاهش آنها شد. نتایج نشان داد که میزان کلروفیل کل، کلروفیل آ، کلروفیل ب و غلظت پرولین با کاربرد ترینگزاپکاتیل افزایش یافتند، درحالیکه ترینگزاپکاتیل تأثیر معناداری بر غلظت کاروتنوئیدها نداشت. تیمار شوری میزان کلروفیل کل، کلروفیل آ، کلروفیل ب و کاروتنوئیدها را کاهش داد ولی سبب افزایش میزان پرولین چمن شد. نتایج این پژوهش نشان داد برای بهبود مقاومت به شوری چمن لولیوم چندساله تا شوری 5/2 دسیزیمنس و کاهش تعداد دفعات سربرداری، میتوان از کاربرد ماهانه 02/0 گرم در مترمربع ترینگزاپکاتیل استفاده کرد.