حسین عزیزی؛ عباس حسنی؛ میرحسن رسولی صدقیانی؛ ناصر عباسپور؛ حامد دولتی بانه
چکیده
بهمنظوربررسیتأثیر تنش شوری بربرخی ازویژگیهای فیزیولوژیک انگورو تأثیرمحلولپاشی سیلیکات پتاسیم و سولفات روی در تعدیل اثرگذاریهای شوری، یک آزمایش گلدانی در شرایط گلخانه انجام گرفت. برای این منظور نهالهای ریشهدار رقمهای انگور رشه (متحمل به شوری) و بیدانۀ قرمز (نیمه حساس به شوری) تحتتیمارهای شوری(0، 50 و 100 میلیمولار ...
بیشتر
بهمنظوربررسیتأثیر تنش شوری بربرخی ازویژگیهای فیزیولوژیک انگورو تأثیرمحلولپاشی سیلیکات پتاسیم و سولفات روی در تعدیل اثرگذاریهای شوری، یک آزمایش گلدانی در شرایط گلخانه انجام گرفت. برای این منظور نهالهای ریشهدار رقمهای انگور رشه (متحمل به شوری) و بیدانۀ قرمز (نیمه حساس به شوری) تحتتیمارهای شوری(0، 50 و 100 میلیمولار کلرور سدیم)، محلولپاشی سیلیکات پتاسیم (0، 150 و 300 میلیگرم در لیتر) و سولفات روی (0، 2 و 4 گرم در لیتر) در شرایط آبکشتی (هیدروپونیک)قرار گرفتند. این پژوهش بهصورت یک آزمایش فاکتوریل (رقم، سطوح شوری و تیمار محلولپاشی) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی ودر سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد با افزایش شدت تنش شوری،محتوای نسبی آب برگ، نورساخت)فتوسنتز)، تعرق، هدایت روزنهای و میزان سبزینه (کلروفیل) کاهش پیدا کرد و میزان کاهش این فراسنجهها در رقم رشه کمتر از رقم بیدانۀ قرمز بود. اما محلولپاشی با سطوح مختلف سیلیکات پتاسیم و سولفات روی موجب افزایش محتوی نسبی آب برگ،نورساخت، تعرق، هدایت روزنهای و میزان سبزینهدر هر دو رقم شد. مؤثرترین تیمار محلولپاشی از بین تیمارهای مورد استفاده، تیمار سیلیکات پتاسیم 300 میلیگرم در لیتر به همراه سولفات روی 2 گرم در لیتر بود بهطوریکه در بالاترین سطح شوری (100 میلیمولار)، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنهای و نورساخت در این تیمار به ترتیب 75/13، 14/91 و 56/47 درصد بیشتر از تیمار بدون محلولپاشی بود. بنابر نتایج این پژوهش میتوان از محلولپاشی همزمان سیلیکات پتاسیم و سولفات روی برای کاهش اثرگذاریهای شوری در انگور استفاده کرد.
خدیجه جنگجو؛ عباس حسنی؛ بهمن حسینی؛ مراد جعفری؛ مرتضی علیزاده
چکیده
بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) گیاهی علفی، چندساله و متعلق به تیرۀ نعناعیان (Lamiaceae) است که کاربرد دارویی و خوراکی وسیعی دارد. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی پتانسیل 5 نوع ریزنمونۀ مختلف (قطعات گره، مریستم انتهایی، هیپوکوتیل، کوتیلدون و قطعات برگ) درراستای باززایی مستقیم گیاه بادرنجبویه با استفاده از غلظتهای مختلف هورمون 6- بنزیلآمینوپورین ...
بیشتر
بادرنجبویه (Melissa officinalis L.) گیاهی علفی، چندساله و متعلق به تیرۀ نعناعیان (Lamiaceae) است که کاربرد دارویی و خوراکی وسیعی دارد. پژوهش حاضر بهمنظور بررسی پتانسیل 5 نوع ریزنمونۀ مختلف (قطعات گره، مریستم انتهایی، هیپوکوتیل، کوتیلدون و قطعات برگ) درراستای باززایی مستقیم گیاه بادرنجبویه با استفاده از غلظتهای مختلف هورمون 6- بنزیلآمینوپورین (BAP) (2/2، 4/4 و 8/8 میکرومولار) با یا بدون 1 میکرومولار هورمون ایندولاستیک اسید (IAA) بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در سه تکرار انجام گرفت. بیشترین تعداد القای جوانه (بهطور متوسط 59/23 و 90/16 جوانه بهترتیب برای ریزنمونههای مریستم انتهایی و قطعات گره) در غلظت 8/8 میکرومولار BAP مشاهده شد. بالاترین درصد باززایی (99درصد) در ریزنمونههای مریستم انتهایی و قطعات گره بهترتیب در محیطهای MS تکمیلشده با 8/8 و 2/2 میکرومولار BAP حاصل شد. در سایر ریزنمونهها هیچگونه باززایی مشاهده نشد. ریشهزایی گیاهچههای باززاییشده در محیطهای MS، ½ MS و MS تکمیلشده با 1، 5/2، 92/4 و 84/9 میکرومولار ایندول بوتیریک اسید (IBA) ارزیابی شد. بیشترین تعداد ریشة تشکیلشده (06/9 ریشهچه در گیاهچه) در محیط MS تکمیلشده با 92/4 میکرومولار IBA به دست آمد.
رسول جلیلی مرندی؛ عباس حسنی؛ حامد دولتی بانه؛ حسین عزیزی؛ رامین حاجی تقی لو
دوره 42، شماره 1 ، تیر 1390، ، صفحه 31-40
چکیده
در این تحقیق تحمل به خشکی سه رقم انگور غیرپیوندی (رشه، قزلازوم و بیدانه قرمز) براساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای تصادفی در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمارهای تنش به صورت سطوح مختلف رطوبتی خاک (40 ، 60 ، 80 و 100 ظرفیت مزرعه) به مدت 3 ماه اعمال گردید. نتایج نشان داد که، اثر رقم، سطوح رطوبتی خاک و اثر متقابل رقم × سطوح ...
بیشتر
در این تحقیق تحمل به خشکی سه رقم انگور غیرپیوندی (رشه، قزلازوم و بیدانه قرمز) براساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای تصادفی در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. تیمارهای تنش به صورت سطوح مختلف رطوبتی خاک (40 ، 60 ، 80 و 100 ظرفیت مزرعه) به مدت 3 ماه اعمال گردید. نتایج نشان داد که، اثر رقم، سطوح رطوبتی خاک و اثر متقابل رقم × سطوح رطوبتی خاک بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی در سطح 1 درصد معنیدار بود. اما دمای برگ بین ارقام معنیدار نبود. با کاهش رطوبت خاک، طول ساقه، تعداد برگ در هر بوته، سطح برگ، وزن تازه برگ، وزن خشک ساقه و ریشه، محتوای نسبی آب و میزان کلروفیل به طور معنیدار کاهش یافت. اما دمای برگ، میزان پرولین و قندهای محلول افزایش یافت. تمامی صفات مورد اندازهگیری به غیر از دمای برگ و قندهای محلول در رقم رشه بیشتر بود. اما میزان قندهای محلول در رقم قزلازوم نسبت به دیگر ارقام بیشتر بود. بیشترین شاخص کلروفیل برگها در 100، 80 و 60 درصد ظرفیت مزرعه در رقم رشه بود و کمترین میزان کلروفیل در 40 درصد ظرفیت مزرعه ارقام انگور قزلازوم و بیدانه قرمز مشاهده گردید. در 40 درصد ظرفیت مزرعه، دمای برگ رقم بیدانه قرمز، میزان پرولین رقم رشه و قندهای محلول قزلازوم در مقایسه با ارقام دیگر بیشتر بود. براساس نتایج به دست آمده، رشه و بیدانه قرمز به ترتیب، ارقام متحمل و حساس به تنش خشکی بود.
رسول جلیلی مرندی؛ پروانه جلیل دوستعلی؛ عباس حسنی
دوره 40، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
در این تحقیق تحمل دو پایه سیب گمی و M26 به غلظتهای مختلف نمک در شرایط درون شیشهای مورد ارزیابی قرار گرفت. گیاهچههای رشد یافته در محیط کشت MS به محیط کشت نودسونسی که فاقد یونهای سدیم و کلر بود، انتقال داده شدند. غلظتهای کلرورسدیم در محیط کشت نودسونسی صفر، 20، 40، 60، 80، 100 میلیمول بر لیتر بود. شش هفته بعد از کشت، نتایج دادهها جمعآوری ...
بیشتر
در این تحقیق تحمل دو پایه سیب گمی و M26 به غلظتهای مختلف نمک در شرایط درون شیشهای مورد ارزیابی قرار گرفت. گیاهچههای رشد یافته در محیط کشت MS به محیط کشت نودسونسی که فاقد یونهای سدیم و کلر بود، انتقال داده شدند. غلظتهای کلرورسدیم در محیط کشت نودسونسی صفر، 20، 40، 60، 80، 100 میلیمول بر لیتر بود. شش هفته بعد از کشت، نتایج دادهها جمعآوری گردید. بر اساس نتایج بدست آمده، نوع پایه، سطوح مختلف شوری و اثر متقابل آنها، بر کلیه صفات اندازهگیری شده اثر معنیدار داشت، اما اثر متقابل پایه در غلظت کلرورسدیم، بر وزن خشک ریشهها معنیدار نبود. با افزایش غلظت نمک در محیط کشت طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک ریشه و ساقه، تعداد ریشه و برگها به طور معنیداری کاهش یافت. اما درصد برگهای زرد شده، درصد جذب سدیم و همچنین میزان پرولین و قندهای محلول افزایش یافت. بر اساس نتایج بدست آمده، میانگین طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک ساقه و ریشه، تعداد برگ و ریشه، میزان پرولین و قندهای محلول در پایه سیب گمی بیشتر از پایه M26 بود. اما درصد برگهای خشک شده و درصد جذب سدیم در پایه گمی کمتر از پایه M26 بود. طبق نتایج حاصل شده، پایه سیب گمی در شرایط درون شیشهای، در مقابل تنش شوری مقاومتر از پایه M26بود.
عباس حسنی؛ رسول جلیلی مرندی؛ یوبرت قوستا
دوره 40، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
ضایعات بعد از برداشت، بهویژه در اثر حملة قارچها، یک عامل مهم در کاهش عمر انباری بسیاری از میوهها و سبزیها به حساب میآید. به منظور بررسی اثرات اسانسهای گیاهان آویشن، ریحان و رزماری در کنترل بیماری کپک خاکستری (Botrytis cinerea) میوههای گلابی، دو آزمایش جداگانه یکی در شرایط درون شیشهای و دیگری در شرایط نگهداری میوههای گلابی در ...
بیشتر
ضایعات بعد از برداشت، بهویژه در اثر حملة قارچها، یک عامل مهم در کاهش عمر انباری بسیاری از میوهها و سبزیها به حساب میآید. به منظور بررسی اثرات اسانسهای گیاهان آویشن، ریحان و رزماری در کنترل بیماری کپک خاکستری (Botrytis cinerea) میوههای گلابی، دو آزمایش جداگانه یکی در شرایط درون شیشهای و دیگری در شرایط نگهداری میوههای گلابی در سردخانه انجام گرفت. غلظت اسانسهای مورد استفاده در آزمایشهای درون شیشهای صفر (شاهد)، 100، 200، 300، 400 و 500 میکرو لیتر در لیتر محیط کشت PDA و در شرایط نگهداری میوهها در سردخانه صفر (شاهد)، 100، 300 و 500 میکرولیتر در لیتر بود. نتایج آزمایشهای درون شیشهای نشان داد که اسانس گیاهان رزماری و آویشن به ترتیب کمترین و بیشترین تأثیر را در جلوگیری از رشد قارچ داشتهاند. بهطوری که اسانس رزماری حتی در غلظت 500 میکرولیتر در لیتر محیط کشت هیچگونه تأثیری در جلوگیری از رشد قارچ نداشت اما آویشن در غلظتهای بالاتر از 200 میکرولیتر در لیتر محیط کشت بهطور کامل از رشد قارچ جلوگیری نمود. نتایج آزمایشهای سردخانهای نشان داد که تیمار اسانس اثرات معنیداری بر بیماری کپکزدگی میوههای گلابی داشت. بهطوری که تعداد میوههای آلوده و شدت بروز بیماری در میوههای تیمارشده کاهش یافت. با افزایش غلظت اسانس رشد قارچ کاهش بیشتری نشان داد. بیشترین و کمترین تعداد میوههای آلوده و نیز شدت بیماری به ترتیب در غلظتهای صفر و 500 میکرولیتر در لیتر هر کدام از تیمارهای اسانسی دیده شد. نتایج بررسیها همچنین نشان داد که اسانس آویشن و رزماری به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیر را در کاهش تعداد میوههای آلوده و شدت بروز بیماری کپک خاکستری داشتهاند.