پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Effect of different levels of vermicompost and chemical fertilizer on the nutrient elements and alkaloids of fumitory (Fumaria vaillantii)بررسی تیمارهای مختلف ورمیکمپوست و کود شیمیایی بر میزان عنصرهای غذایی و آلکالوئیدهای گیاه شاهتره (Fumaria vaillantii)6076156120610.22059/ijhs.2017.109885.627FAاحمدرضایی رسادانشجوی سابق کارشناسی ارشد، مؤسسۀ آموزش عالی غیرانتفاعی سناJournal Article20141201Fumitory is an annual and herbaceous plant. Its active substances that mostly exist in aerial parts are including alkaloids such as fumaryn and Synaktyn, and also resins and mucilage. Vermicompost is a bio organic fertilizer which contains enzymes, bacteria, plant residues and animal manure. In this study an experiment was run as completely randomized design in three replications and five treatments. Treatments were including of control (No fertilizer), three levels of vermicompost (5, 15 and 30 percent) and chemical fertilizer (N:P:K, 20:20:20). After flowering of the plants, alkaloids were measured by HPLC using internal standard noscapine and external standard fumaric acid. The results showed significant effect of vermicompost on the amount of Fumitory alkaloids. The vermicompost treatment of 30 percent had the maximum and minimum amount of alkaloids, respectively. All micro and macro elements had significant differences in compared to control plants. The results indicated a positive effect of vermicompost on all the measured traits in this experiment. Totally, the use of agricultural inputs (organic and chemical) and favorable impact on yield and secondary metabolites of in this plant.شاهتره گیاهی یکساله و علفی است، از جمله مواد مؤثرۀ آن آلکالوئیدهای مهمی مانند فومارین و سیناکتین، مواد رزینی و موسیلاژ است. قسمت مورد استفادة کل اندام هوایی آن است. ورمیکمپوست یک کود آلی شامل آنزیمها، باکتریها و بقایای گیاهی و کود حیوانی است. این آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار در گلدانهای با وزن 4 کیلوگرم در گلخانه صورت گرفت. تیمارها شامل شاهد (بدون کود)، ورمیکمپوست 5 درصد، ورمیکمپوست 15 درصد، ورمیکمپوست 30 درصد، تیمار کود شیمیایی با غلظت N:P:K, 20:20:20)) درصد بودند، پس از به گل رفتن 50 درصد از گیاهان اندازهگیری آلکالوئید توسط دستگاه HPLC با استفاده از استاندارد داخلی نوسکاپین و استاندارد خارجی فوماریک اسید صورت گرفت و نتایج گویای تأثیر ورمیکمپوست بر میزان آلکالوئید گیاه شاهتره بود. که تیمار ورمیکمپوست 30 درصد بیشترین میزان و تیمار شاهد حاوی کمترین میزان آلکالوئید بود. عنصرهای غذایی اندازهگیریشده شامل عنصرهای پرمصرف (نیتروژن، فسفر و پتاسیم)، کممصرف (آهن و روی) بودند، میزان همۀ عنصرهای غذایی گیاهی مورد آزمایش اختلاف معنیدار نسبت به تیمار شاهد داشتند و نتایج نشاندهندۀ تأثیر مثبت و بیشتر تیمار ورمیکمپوست نسبت به تیمار کود شیمیایی بر همۀ ویژگیهای اندازهگیریشده در این آزمایش بود. استفاده از نهادههای کشاورزی بهویژه کودهای آلی و شیمیایی تأثیر مطلوبی بر عملکرد و متابولیتهای ثانویۀ گیاه دارویی شاهتره داشت.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Analysis of morphological variation and general combining ability in half sib families of Echinacea purpurea L.بررسی تنوع ریختشناختی و ترکیبپذیری عمومی در بین خانوادههای خواهر- بردار ناتنی سرخارگل6176306120710.22059/ijhs.2017.119292.723FAعلیرضایاوریدانشجوی سابق دکتری، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0002-4786-0759مجیدشکرپوردانشیار، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0001-9377-554Xلیلاتبریزیاستادیار، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرججوادهادیاندانشیار، پژوهشکدۀ گیاهان و مواد اولیۀ دارویی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران0000-0001-8947-9561Journal Article20150617<em>Echinacea</em> <em>purpurea</em> L., known collectively as a medicinal species of Asteraceae family, is a perennial herb found in eastern and central United States and southern Canada. Whole parts of the plants, especially their roots contain valuable compounds which are as an immune system booster and blood purifier. Due to <em>Echinacea</em> <em>purpurea</em> L. economical and medical valus, breeding and selection of the superior genotypes for morphological and phytochemical characters is important. To achive the aims, this study were designed to select the best genotypes bassed on evaluation of their progenies in a diverse population. Thus, after land preparation, treated seeds and seedlings of the species were sown on the basis of a simple lattice design with two replications and their phenological stages as well as crop yield and 12 different characters were studied. Analysis of variance of the collected data revealed that the half-sib families were significantly different (p>0.01) based on the studied characters such as leaf area, flowering commencement, bud number, flower number, plant height, flower diameter, plant fresh and dried weight. According to the results, based on the means and GCA of the studied traits such as leaf area, number of buds and flowers, plant height, plant diameter, the number of branches from the base and dried weight, families of the 93, 72, 92 and 97 were the best, for which by combining their parent seeds to form the next improved population might be optimistic.سرخارگل (<em>Echinacea</em> <em>purpurea</em> L.) یکی از گیاهان دارویی با ارزش از خانوادۀ کاسنی (Asteraceae) است که توانسته در دو دهة اخیر جایگاه مهمی در صنایع داروسازی پیدا کند. اندامهای مختلف گیاه بهویژه ریشههای آن حاوی ترکیبهای دارویی ارزشمندی است که در تحریک سامانة ایمنی بدن برای مقابله با عاملهای ویروسی و باکتریایی اثرگذاریهای شگرفی دارد. با توجه به ارزش اقتصادی شایان توجه و اهمیت دارویی سرخارگل، اصلاح و گزینش ژنوتیپهای برتر از لحاظ ویژگیهای ریختشناختی (مورفولوژیک) و فیتوشیمیایی اهمیت بسزایی دارد. بهمنظور دستیابی به این هدف، این تحقیق بر پایۀ گزینش ژنوتیپهای برتر و ارزیابی نتاج آنها در یک جمعیت دارای تنوع، طراحی و اجرا شد. بدین ترتیب پس از آمادهسازی زمین، تیمار پیشرویشی بذرها و تولید نشاء گونۀ یادشده بر پایۀ طرح آزمایشی لاتیس ساده با دو تکرار کشتشده و مراحل فنولوژی و عملکرد زراعی آنها شامل اندامهای هوایی و یازده ویژگی دیگر بررسی شد. نتایج تجزیۀ واریانس دادهها نشان داد که خانوادههای خواهر- برادر ناتنی (تیمار) تفاوت معنیداری بر پایۀ همۀ ویژگیهای مورد بررسی مانند سطح برگ، آغاز گلدهی، شمار غنچه، شمار گل، ارتفاع، قطر گل، وزن تر و وزن خشک در سطح 1 درصد داشتند. با توجه به نتایج، خانوادههای با شمارههای 93، 72، 92 و 97 در ویژگیهایی مانند سطح برگ، شمار غنچه، شمار گل، ارتفاع، قطر گیاه، شمار انشعاب از قاعده و وزن خشک نسبت به دیگر خانوادهها برتر بودند که با توجه به ترکیبپذیری عمومی شایانتوجه آنها، ترکیب بذرهای والدینی آنها برای تشکیل جمعیت بهبودیافتۀ بعدی میتواند سودمند واقع شود.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Study of sodium nitroprusside application on micropropagation of Gerbera jamesonii cv. bayoderبررسی اثر کاربرد سدیم نیتروپروساید در ریزازدیادی گل ژربرا (Gerbera jamesonii Bol. Ex Adlam) رقم بایودر6316406120810.22059/ijhs.2017.114490.670FAسیده سوماابراهیمیدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهرانعلیرضابابائیاستادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهرانیوسفحمیداوغلیدانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان0000-0002-7740-4092محمدجیرانیدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه کردستانJournal Article20141230Nitric oxide (NO) has been found as an important growth regulator and posses much attention in different aspects of science, including medicine, biochemistry, physiology and genetics. NO enhances hormonal effects through cytokinen signal transduction <em>in vitro</em>. The stimulation effect of sodium nitroprusside (SNP) is by releasing NO during <em>in vitro</em> culture. In this experiment, the effect of NO on <em>Gerbera</em> micropropagation has been studied based on completely randomized design. Leaf explants were cultured on modified MS, containing 0.5 mg/L 2,4-D and different concentrations of SNP (0, 20, 40, 60, 80, μM). In the second experiment, proliferation of shoot was studied on MS containing 0.5 mg/l BAP+0.1mg IAA and different concentrations of SNP (0, 20, 40 and 60 μM). Then, the regenerated shoots were transferred to modified MS with 0.1mg IAA and different levels of SNP (0, 10, 20 and 30 μM). The results showed that the maximum amount of leaf callus formation and stimulation were observed in 60 μM treatment. There was a significant difference between different concentration of NO and control. The highest proliferation of shoots and plant weight were obtained in medium containing 20 μM SNP compared with the medium without SNP. Sodium nitroprusside increased root diameter along with root weight.سدیم نیتروپروساید (Sodium nitroprusside) به عنوان یک تنظیمکننده رشد مهم شناخته شده است و توجه زیادی را از چند رشته پزشکی، بیوشیمی، فیزیولوژی و ژنتیک دریافت کرده است. نیتریک اکساید (Nitric Oxide) در کشت درونشیشهای از طریق انتقال پیام سایتوکنین، اثر بخشی هورمونی را افزایش میدهد. اثر تحریک کنندگی سدیم نیتروپروساید (SNP) بهواسطه آزاد کردن نیتریک اکساید (NO) در محیط کشت است. در این تحقیق اثر SNP در ریزازدیادی ژربرا در آزمایشی در پایه طرح کاملا تصادفی بررسی شد. در مرحله کالوسزایی ریزنمونههای برگ روی محیط کشت MS دارای 5/0 میلیگرم بر لیتر 2,4-D و غلظتهای مختلف SNP (0، 20، 40، 60 و μM 80) کشت شدند. در مرحله پرآوری گیاهچههای کشت بافتی ژربرا به محیط کشت MS دارای غلظتهای مختلف SNP (0، 20، 40 و μM 60) منتقل شدند. در همه تیمارها غلظت 5/0 میلیگرم در لیتر BAP و 1/0 میلیگرم در لیترIAA ثابت بود. جهت ریشهزایی گیاهچه های پرآوری شده به محیط کشت دارای غلظتهای SNP (0، 10، 20 و μM 30) انتقال داده شدند. کاربرد سدیم نیتروپروساید در تحریک کالوس برگ مؤثر بود و در تیمار 60 میکرومولار سدیم نیتروپروساید بیشترین تحریک و وزن کالوس مشاهده شد. بین تیمارهای مختلف سدیم نیتروپروساید در میزان پرآوری ژربرا با شاهد اختلاف معنیداری وجود داشت و بالاترین تعداد پرآوری و وزن گیاهچه با استفاده از تیمار 20 میکرومولار بهدست آمد. در بررسی استفاده از سدیم نیتروپروساید در ریشهزایی افزایش قطر ریشهها که با افزایش وزن ریشه در محیطهای دارای SNP همراه بود مشاهده شد.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Role of brassinosteroid on biochemical and qualitative characteristics of ‘Washington Navel’ orange fruit during storageنقش براسینواستروئید روی ویژگیهای بیوشیمیایی و کیفی میوۀ پرتقال واشنگتن ناول در دورۀ انبارداری6416536120910.22059/ijhs.2017.115864.688FAبهارهقربانیدانشجوی کارشناسی ارشد، پژوهشکدۀ باغبانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایرانزهراپاک کیشاستادیار، پژوهشکدۀ باغبانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایرانمسعودخضریاستادیار، پژوهشکدۀ باغبانی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، ایرانJournal Article20150217Orange fruits were treated with 0 (control), 0.75 and 1.5 mgL<sup>-1</sup> brassinosteroid for 5 Min and then stored at 3±1°C and 85-90 % relative humidity for 5 month. Characteristics of chilling injury, ion leakage, lipid peroxidation, hydrogen peroxide, total soluble solids, titratable acidity, pH, ascorbic acid, and activity of antioxidant enzymes (peroxidase and catalase) have been evaluated. Results showed that fruits treated with brassinosteroid significantly reduced the chilling injury, ion leakage, lipid peroxidation and hydrogen peroxide, compared to control. According this results, total soluble solids, pH, and ascorbic acid, of treated and control fruits increased during storage while titratable acidity of fruits decreased. The pattern of mentioned changes reduced in brassinosteroid treatments lower than to control. The activity of antioxidant enzymes of fruits treated with brassinosteroid highly increased compared to control during storage. Fruits treated with 1.5 mgL<sup>-1</sup> brassinosteroid showed highest quality and activity of antioxidant enzymes, with lowest chilling injury.در این پژوهش به بررسی تأثیر براسینواستروئید بر ویژگیهای بیوشیمیایی و کیفی میوۀ پرتقال ’واشنگتن ناول‘ در دورۀ انبارداری پرداخته شد. بدین منظور، میوههای پرتقال با غلظتهای 0 (شاهد)، 75/0 و 5/1 میلیگرم بر لیتر براسینواستروئید تیمار و در دمای 3±1 درجۀ سلسیوس و رطوبت نسبی 90-85 درصد به مدت پنج ماه نگهداری شدند و ویژگیهایی مانند سرمازدگی، نشت یون، پراکسیداسیون لیپیدها، پراکسید هیدروژن، مواد جامد محلول، اسیدهای آلی، pH، اسیدآسکوربیک و فعالیت آنزیمهای پاداکسندگی (آنتیاکسیدانی) پراکسیداز و کاتالاز در دورۀ انبارداری ارزیابی شدند. نتایج نشان داد، کاربرد براسینواستروئید نسبت به شاهد، بهطور معنیداری آسیب سرمازدگی، نشت یون، پراکسیداسیون لیپیدها و پراکسید هیدروژن را کاهش داد. بنا بر این نتایج، مواد جامد محلول کل، pH و اسیدآسکوربیک میوههای تیمارشده و شاهد در دورۀ انبارداری روند افزایشی و میزان اسیدهای آلی روند کاهشی داشتند، اما استفاده از تیمار براسینواستروئید، تغییرپذیری دو روند یادشده را نسبت به شاهد کمتر تغییر داد. همچنین فعالیت آنزیمهای پاداکسندگی میوههای تیمارشده با براسینواستروئید نسبت به شاهد، بسیار افزایش یافت. بنابر نتایج بهدستآمده از این پژوهش، میوههای تیمارشده با 5/1 میلیگرم بر لیتر براسینواستروئید، بالاترین کیفیت و بیشترین فعالیت آنزیمهای پاداکسندگی با کمترین آسیب سرمازدگی را داشتند.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Effect of salicylic acid and putrescine on some physiological characters and essential oil of peppermint (Mentha piperita L.)اثر اسید سالیسیلیک و پوتریسین بر برخی شاخصهای فیزیولوژیکی و اسانس گیاه دارویی نعناع فلفلی (Mentha piperita L.)6556676121110.22059/ijhs.2017.116984.707FAسمیهنجارزادهدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تبریزجابرپناهندهدانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تبریز0000-0001-7788-5300سعیدهعلیزاده سالطهاستادیار، گروه علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریزفریبرززارع نهندیدانشیار، گروه علوم باغبانی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه تبریز0000-0003-3253-8705Journal Article20150204Peppermint (<em>Mentha piperita</em> L.) is a medicinal and aromatic plant belonging to Lamiaceae family that its essential oil is used in differernt pharmaceutical industries. In order to study the effect salicylic acid and putrescine on some physiological characters and essential oil of peppermint, an experiment was conducted as a factorial using treatments of salicylic acid (0, 0.1, 1 mM) and putrescine (0, 0.1, 1 mM) in randomized complete block design with three replications. All traits were evaluated in two harvests. Results showed that all traits (except the ratio of chlorophyll a/b, carotenoid, anthocyanin and soluble solids) in the first harvest were significantly higher than the second harvest. Application of different concentrations of salicylic acid led to decrease the amount of chlorophyll a, total chlorophyll, carotenoid and anthocyanin. Also the treatments of 0.1 and 1 mM salicylic acid increased shoot essential oil perecentage in comparison to no consumption 16.45% and 32.91% and leaf oil perecentage in comparison to control 2.54% and 29.66%, respectively. With increasing the putrescine, yield per unit area, chlorophyll a, total chlorophyll, carotenoid and leaf essential oil perecentage were increased. Applying of 1mM putrescine increased the amount of anthocyanin and leaf essential oil perecentage in comparison to control 33.91% and 21.36%, respectively. In addition to, the interaction effect of two studied factors on fresh yield per unit area, chlorophyll a and b, total chlorophyll, carotenoid, anthocyanin, soluble solids and interaction effect of three factors on dry yield per unit, careatotal and soluble solids were significant.نعناع فلفلی با نام علمیL. <em>Mentha piperita </em>از خانوادۀ Lamiaceae از جمله گیاهان دارویی و معطری است که اسانس آن در صنایع مختلف داروسازی استفاده میشود. بهمنظور ارزیابی برخی شاخصهای فیزیولوژیکی و اسانس نعناع فلفلی آزمایشی بهصورت فاکتوریل با استفاده از تیمارهای اسید سالیسیلیک (0، 1/0، 1 میلیمولار) و پوتریسین (0، 1/0، 1 میلیمولار) در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. همۀ صفات در دو چین ارزیابی شدند. نتایج بهدستآمده از این پژوهش نشان داد که میانگین همۀ صفات (بهجز نسبت سبزینۀ (کلروفیل) a/b، کاروتنوئید، آنتوسیانین و مواد جامد محلول) در چین اول بهطور معنیداری بیشتر از چین دوم بودند. کاربرد غلظتهای مختلف اسید سالیسیلیک منجر به کاهش میزان سبزینۀ کل و a، کارتنوئید و آنتوسیانین شد. همچنین تیمارهای 1/0 و 1 میلیمولار اسید سالیسیلیک درصد اسانس شاخسارۀ نعناع فلفلی را در مقایسه با مصرف نکردن آن، 02/16و 91/32 درصد و نیز درصد اسانس برگ گیاه را نسبت به شاهد، 54/2 و 66/29 درصد افزایش داد. با افزایش مقادیر پوتریسین، عملکرد تر و خشک در واحد سطح، سبزینۀa ، سبزینۀ کل، کاروتنوئید و درصد اسانس برگ افزایش یافت. با بهکارگیری 1 میلیمولار پوتریسین میزان آنتوسیانین و درصد اسانس برگ در مقایسه با شاهد به ترتیب 91/33 و 36/21 درصد افزایش یافت. افزون بر آن اثر متقابل دو عامل مورد بررسی روی عملکرد تر در واحد سطح، سبزینۀ a وb، سبزینۀ کل، کاروتنوئید، آنتوسیانین، مواد جامد محلول و اثر متقابل سه عامل بر عملکرد خشک در واحد سطح، کاروتنوئید و مواد جامد محلول معنیدار بودند.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Effect of putrescine and sodium chloride on morphological and physiological characteristics of wild ‘Konar’ (Ziziphus spina-christi L.)بررسی تأثیر پوترسین و کلریدسدیم بر ویژگیهای ریختشناختی و فیزیولوژیک کنار بومی جنوب ایران (Ziziphus spina-christi L.)6696806121210.22059/ijhs.2017.42657.458FAاخترشکافندهدانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیرازشهرهتختیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیرازJournal Article20140119In this research, effect of different levels of salinity and application of different concentration of putrescine were investigated for decreasing harmful effects of salt on morphological and physiological characteristics of wild ‘Konar’. A factorial experiment was arranged in a Compelet Randomized Design (CRD) with 4 replications. Treatments were 4 levels of 0, 3.2, 6.4 and 12.8 g/l sodium chloride and 3 levels of 0, 0.01 and 0.1 mM putrescine. The results showed that with increasing salinity, all growth indices such as leaf number, stem length leaf and root fresh and dry weight reduced and spraying application of putrescine especially with 0.1 mM concentration ameliorated seedlings growth in salt condition. Salt stress increased Na<sup>+</sup> and Cl<sup>-</sup> uptake and declined K<sup>+</sup> uptake. Foliar Putrescine application reduced and increased Na<sup>+</sup> and K<sup>+</sup> uptake, respectively. Salinity also reduced the amount of chlorophyll and starch, but the amount of proline and soluble sugars were increased. Applied putrescine reduced the damaging effect of salt on chlorophyll degradation and also increased the amount of proline, sugar and starch.در این پژوهش، تأثیر سطوح مختلف شوری و کاربرد پلیآمین پوترسین در غلظتهای مختلف برای کاهش تأثیر زیانبار کلرید سدیم بر ویژگیهای ریختشناختی (مورفولوژیک) و فیزیولوژیک کنار بومی جنوب ایران بررسی شد. آزمایش فاکتوریل با سه سطح پوترسین 0، 01/0 و 1/0 میلیمولار و چهار سطح کلرید سدیم 0، 2/3، 4/6، 8/12 گرم نمک در لیتر با چهار تکرار در یک طرح کامل تصادفی اجرا شد. نتایج نشان داد که با افزایش شوری همۀ شاخصهای رشد مانند شمار برگ، طول ساقه و ریشه همچنین وزن تازه و خشک برگ و ریشه کاهش یافت و محلولپاشی با پوترسین بهویژه در غلظت 1/0 میلیمولار سبب بهبود وضعیت رشدی گیاه در شرایط شوری شد. شوری سبب افزایش جذب یون سدیم و کلر و کاهش جذب یون پتاسیم شد. کاربرد پوترسین سبب تعدیل جذب سدیم و افزایش جذب پتاسیم شد. شوری همچنین سبب کاهش سبزینه (کلروفیل) و میزان نشاسته و افزایش پرولین و قندهای محلول شد. کاربرد پوترسین سبب کاهش تأثیر زیانبار شوری بر تجزیۀ سبزینه و همچنین سبب افزایش میزان پرولین قند و نشاسته شد.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219The simulation of environmental impacts of extensive and intensive green roofs in Yazd cityشبیهسازی اثرگذاری زیستمحیطی بامهای سبز گسترده و فشرده در شهر یزد6816916121310.22059/ijhs.2017.120825.742FAزهراکریمیاناستادیار گروه گیاهان زینتی، پژوهشکده علوم گیاهی، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20150405Environmental and microclimate studies of various green roof types in arid areas of Iran should be carefully studied in order to assess their potential effects on the surrounding environment and the citizens, before the development and expansion of them. By the same token, a research was performed in one of the residential areas of the Yazd city by using climate data of 2014. In this study, the software simulation on the research area at the same time and place was done, including: intensive green roof, extensive green roof and roof without vegetation with ENVI-met model. The outputs of this model indicated that the effects of temperature, relative humidity and thermal comfort index in the simulated green roofs have been negligible and inconsiderable in comparison with the roof without vegetation in the hot period of the year. Also the three simulated sites were in the extreme heat tension range.بررسیهای زیستمحیطی و خرد اقلیمی انواع بامهای سبز در مناطق خشک ایران، بهمنظور ارزیابی اثرگذاری احتمالی آن بر محیط پیرامون و شهروندان، پیش از توسعه و گسترش آنها لازم به نظر میرسد. در همین زمینه پژوهشی در یکی از مناطق مسکونی شهر یزد با استفاده از دادههای اقلیمی سال 1393 انجام شد. در این بررسی، شبیهسازی نرمافزاری منطقۀ مورد بررسی در زمان و مکان همسان، شامل بام سبز فشرده، بام سبز گسترده و بام بدون پوشش گیاهی با مدل انویمت صورت گرفت. خروجیهای این مدل نشان داد که تأثیر دما، رطوبت نسبی و همچنین شاخص آسایش دمایی مورد بررسی در بامهای سبز شبیهسازیشده در مقایسه با بام بدون پوشش گیاهی در بازۀ گرم سال، ناچیز و شایانتوجه نبود. همچنین هر سه سایت شبیهسازیشده در محدودۀ تنش گرمای بسیار شدید قرار داشتند. پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219The effect of substrate and composting duration on biological efficiency and quality properties of Button Mushroom (Agaricus bisporus)تأثیر نوع بستر و مدت کمپوستسازی بر بازدۀ زیستتوده و ویژگیهای کیفی قارچ دکمهای (Agaricus bisporus)6937016121410.22059/ijhs.2017.125789.783FAالهامرمضانیدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی دانشگاه گیلانجمالعلیالفتیاستادیار، گروه علوم باغبانی دانشگاه گیلان0000-0002-5485-8884تیموررضوی پورمربی، مؤسسۀ تحقیقات برنج کشورJournal Article20150615In order to evaluate the effect of substrate and composting duration on biological efficiency and improve some quality properties of button mushroom (Agaricus bisporus) at different substrates from agricultural waste, a factorial experiment in a completely randomized design was done with twelve treatment combinations (six substrates and two composting durations) with three replications. Treatments used in the experiment consisted of substrates including wheat straw and rice straw as the main material and chicken manure, olive bagasse and horse manure as additives, and two composting durations (short (16 days) and long (22 days)). Substrate prepared from rice straw and chicken manure had the highest biological efficiency (67.18 %). Substrate prepared from rice straw and olive bagass had the highest dry matter (8.73 %), while mushrooms obtained from substrate prepared from wheat straw and olive bagasse had the highest nitrogen (6.63 %), protein (41.46 %) and antioxidant capacity (54.4 %). Mushrooms produced in substrate prepared from rice straw and horse manure had the most ash (9.83 %). Mushrooms grown in short method produced compost had the greatest biological efficiency (42.41 %). Based on this experiment rice straw and chicken manure were the better economically substrate for button mushroom compost preparation in the northern provinces of Iran especially Guilan.بهمنظور بررسی تأثیر مدت کمپوستسازی بر افزایش بازدۀ زیستتوده (بیوماس) و بهبود برخی خواص کیفی قارچ دکمهای (<em>Agaricus bisporus)</em> در بسترهای مختلف ناشی از ضایعات کشاورزی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با دوازده ترکیب تیماری (شش نوع بستر و دو تیمار مدت کمپوستسازی) در سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای مورد استفاده در این آزمایش شامل بسترهای حاوی کلش گندم و کلش برنج بهعنوان مادۀ اصلی و مکملهای کود مرغی، تفالۀ زیتون و کود اسبی و دو مدت کمپوستسازی (کوتاهمدت (16 روزه) و بلندمدت (22روزه)) بودند. بستر حاوی کلش برنج و کود مرغی بیشترین میانگین (18/67 درصد) را ازنظر بازدۀ زیستتوده داشتند. قارچهای ناشی از بستر کلش برنج و تفالۀ زیتون بیشترین مادۀ خشک (73/8 درصد) را داشتند، درحالیکه قارچهای مربوط به بستر کلش گندم و تفالۀ زیتون بیشترین نیتروژن (63/6 درصد)، پروتئین (46/41 درصد) و ظرفیت پاداکسندگی (آنتیاکسیدانی) (4/54 درصد) را تولید کردند. قارچهای تولیدشده در بستر کلش برنج و کود اسبی بیشترین خاکستر (83/9 درصد) را داشتند. قارچهای رشد یافته در روش کوتاهمدت ازنظر بازدۀ زیستتوده بیشترین میانگین (41/42 درصد) را نشان دادند. بر پایۀ نتایج این آزمایش از لحاظ اقتصادی توصیه میشود در استانهای شمالی کشور بهویژه گیلان، بستر کلش برنج و کود مرغی برای تولید قارچ دکمهای استفاده شود.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Evaluation of vineyards nutritional status using nutrition indices in Khodabande regionبررسی وضعیت عنصرهای غذایی در تاکستانهای شهرستان خدابنده با کاربرد شاخصهای تغذیهای7037156121510.22059/ijhs.2017.123762.764FAمهدیطاهریاستادیار، بخش تحقیقات خاک و آب، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان،
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، زنجان، ایران0000-0001-5039-873XJournal Article20150601Considering the increased demand for more food, and reduction of reduce soil and water resources, protecting of land and improving the quality and quantity of yield per unit area is feasible with supplying soil and plant with nutrients needed. Diagnosis of plant nutrient status is an effective way to determine the pattern of nutrient intake and increase of the yield and improvement of the quality of agricultural products. Therefore, in this study using the DOP, DRIS and CND indices, nutrient status in leaf samples of vineyards in Khodabande from Zanjan Province were analyzed. Leaf samples were collected from 75 vineyards and then were done chemical analysis of N, K, P, Mn, Cu, Zn and B and the characteristics of yield. Optimization norms were determined by dividing vineyards into two groups of high and low performances. The results showed that most vineyards of Khodabande had K, Zn and Cu deficiencies. However, in this area, N, P, B and Mn are more than optimum norms. Also the results of DOP, DRIS and CND were compared with each other. Values of indices in some of the nutrients were different. Based on three Indices of DOP, DRIS and CND, Zn had deficiency in the most vineyards. DRIS and CND showed a trend of changes in nutrients better than DOP.با توجه به افزایش نیاز و تقاضا به مواد غذایی بیشتر و کاهش منابع آبوخاک، حفظ اراضی و ارتقا کمی و کیفی عملکرد گیاهان در واحد سطح با تأمین مواد موردنیاز خاک و گیاه تحقق مییابد. شناسایی وضعیت عنصرهای غذایی در گیاهان، راهکاری مؤثر در تعیین الگوی مصرفی عنصرهای غذایی و افزایش عملکرد و بهبود کیفیت محصولات کشاورزی است. ازاینرو در این پژوهش با استفاده از نتایج شاخصهای DOP، DRIS و CND به تجزیهوتحلیل وضعیت عنصرهای غذایی در نمونههای برگ تاکستانهای شهرستان خدابنده در استان زنجان پرداخته شد. نمونههای برگ از 75 تاکستان گردآوری و تجزیههای شیمیایی عنصرهای نیتروژن، فسفر، پتاسیم، منگنز، مس، روی و بُر و ویژگیهای مربوط به عملکرد انجام شد. معیارهای بهینه با تقسیم تاکستانها به دو گروه با عملکرد بالا و پایین تعیین شد. نتایج نشان داد بیشتر تاکستانهای شهرستان خدابنده بهطور میانگین از لحاظ میزان عنصر پتاسیم، روی و مس با کمبود روبهرو هستند. بااینحال عنصرهای نیتروژن، فسفر، بُر و منگنز در منطقه بیشبود داشتند. همچنین نتایج هر یک از شاخصهای DOP، DRIS و CND با هم مقایسه شد. بنابراین نتایج میزان شاخصها در برخی از عنصرها تفاوت داشتند. هر سه شاخص DOP، DRIS و CND کمبود عنصر روی را در بیشتر تاکستانها تشخیص دادند. بهطورکلی شاخصهای DRIS و CND روند تغییرپذیری عنصرهای غذایی را نسبت به شاخص DOP بهتر نشان دادند.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Effect of foliar application of polyamines on growth properties, vase life and endogenous plant growth regulators contents of cut rose flower (Rosa hybrida cv. Dolcvita)تأثیر کاربرد برگی پلیآمینها بر ویژگیهای رشدی، عمر گلجایی و میزان تنظیمکنندههای رشد درونی گل رز رقم دولس ویتا7177296121610.22059/ijhs.2017.120836.740FAمهدیحسینی فرهیاستادیار، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد یاسوج دانشگاه آزاد اسلامی- واحد یاسوج، یاسوج، ایران0000-0002-7398-6902مسعودزاده باقریاستادیار، گروه علوم باغبانی، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی- واحد شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20150327Improvement of growth and flowering with polyamines application has been reported in different plants. So, in this study application of exogenous polyamines on quantitative characteristics, vase life and endogenous hormones and polyamines contents in rose flower was investigated. For this purpose, an experiment was conducted as randomized complete block design (RCBD) with ten treatments, three replications and two observations in each replication in a hydroponic greenhouse in Yasouj city. Treatments were including foliar application of putricine (Put) at 1, 2 and 3 mM, spermidine (Spd) at 0.5, 1 and 1.5 mM, spermin (Spm) at 1, 2 and 4 mm and control. The highest and the lowest fresh weight and flower height were obtained in the plants treated with Spd 1.5 mM and control, respectively. Foliar application of polyamines increased the vase life, so that maximum vase life (16 days) was observed in treated flowers with Spm 1 mM as compared to the other treatments. The highest content of IAA, GA<sub>3</sub> and zeatin obtained in treated flowers with Spm 4 mM. The highest ABA content was found in treated flowers with Spd 1.5 mM. The use of exogenous polyamine increased the internal Put and Spd contents. So, the final results of this study revealed that exogenous application of 1.5 mM Spd and 4 mM Spm due to increasing of internal hormones and PA<sub>S</sub>, caused to increase of vegetative properties and vase life of rose cv. Dolcvita. بهبود رشد و گلدهی با کاربرد پلیآمینها در گیاهان مختلفی گزارش شده است. بنابراین در این پژوهش کاربرد برگی پلیآمینهای برونزاد بر ویژگیهای کمی، عمر گلجایی (Vase life)، میزان تنظیمکنندههای رشد درونی و پلیآمینهای درونی گل رز بررسی شد. بدین منظور، آزمایشی بهصورت طرح بلوکهای کامل تصادفی با ده تیمار، سه تکرار و دو بوته در هر تکرار در یک گلخانة آبکشتی (هیدروپونیک) تجاری در شهر یاسوج انجام گرفت. تیمارها شامل محلولپاشی بوتهها با پوتریسین در غلظتهای 1، 2 و 3 میلیمولار، اسپرمیدین در غلظتهای 5/0، 1و 5/1 میلیمولار و اسپرمین در غلظتهای 1، 2و 4 میلیمولار و شاهد (آب مقطر) بود. نتایج نشان داد، بیشترین و کمترین میزان ارتفاع و وزن شاخه به ترتیب در تیمارهای اسپرمیدین 5/1 میلیمولار و شاهد به دست آمد. کاربرد پلیآمینها باعث افزایش عمر گلجایی شد بهطوریکه بیشترین عمر گلجایی به میزان شانزده روز در گیاهان تیمارشده با اسپرمین 1 میلیمولار مشاهده شد. بیشترین میزان غلظت ایندولاستیکاسید، اسیدجیبرلیک و زاتین در برگ گیاهان محلولپاشی شده با غلظت 4میلیمولار اسپرمین مشاهده شد. همچنین بیشترین میزان اسیدآبسایزیک در برگ گیاهان محلولپاشی شده با اسپرمیدین 5/1 میلیمولار به دست آمد. کاربرد پلیآمینهای برونزاد باعث افزایش میزان پوتریسین و اسپرمیدین درونی برگ شد. نتایج کلی این پژوهش نشان داد که کاربرد اسپرمیدین در غلظت 5/1 میلیمولار و اسپرمین 4 میلیمولار برونزاد به دلیل افزایش غلظت مواد تنظیمکنندۀ رشد و پلیآمینهای درونی، باعث بهبود ویژگیهای رویشی و افزایش عمر گلجایی گل رز رقم دولس ویتا شد. پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Essential oil content and composition of nine cultivated accessions of Anthemis pseudocotula Boiss.بررسی کمی و کیفی اسانس نه جمعیت کشتشده Anthemis pseudocotula Boiss.7317386121710.22059/ijhs.2017.123360.757FAفاطمهکنشلودانشجوی کارشناسی ارشد، گروه فیتوشیمیفاطمهسفیدکناستاد، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور0000-0001-7170-0002هاشمکنشلواستادیار، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورمحمدعلیعلیزادهدانشیار، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشورJournal Article20150511<em>Anthemis</em> with 39 native species belongs to Asteraceae family. Essential oils of the flowers, leaves and stems with special components are used in pharmaceutical industries. In order to study essential oil content and composition of different accessions of <em>Anthemis pseudocotula</em>, the seeds were collected from provinces of Golestan, Yazd, Semnan, Tehran, Zanjan and Bushehr and were sown at Alborz experimental station. In addition to terminated flower bearing shoots at flowering stage, whole sample flower bearing shoots of <em>A. pseudocotula </em>were sampled and their essential oil were extracted byhydro-distillation method and analyzed and identified by GC and GC/MS. Results of essential oil analysis of different accessions showed that essential oil yields of Zanjan and Golestan 1 were 0.2% and 0.03 %, respectively. Thirty-two components were recognized in eight accessions that were different in number, type and percentage. Their main components were β-thujone (Golestan 2, Golestan 3, Tehran, Yazd, Bushehr and Golestan 1 were 62.9%, 36%, 33.1%, 26.1%, 20.4% and 13.9% respectively), Z-β- farnesene (Bushehr, code 29717, Yazd, Golestan 3, Zanjan, Tehran and Golestan 1 were 38.1%,21.9%,16%,15.7%,14.4%,13.3% and 12.2% % respectively), and caryophyllene oxide (Yazd, Golestan 1 and code 29717 were 20.4%, 20.1% and 17.7% respectively). Some components belonged to specific accession, so that myrcene, Z - β-ocimene, dihydro carveol, myrtenol and caryophyllene oxide in Zanjan, camphor in Golestan, (E,E) –α- farnesene in Bushehr and 1,8-cineole in Golestan and Zanjan accessions. Based on the results, in order to gain some components with high percentage, we need to select specific accessions.جنس آنتمیس متعلق به تیرۀ کاسنی و 23 گونۀ بومی در ایران دارد که اندام هوایی گونههای آن حاوی اسانس و دارای ارزش دارویی میباشند. برای بررسی ترکیبها اسانس <em>Anthemis pseudocotula </em> بذر نه جمعیت از مناطق مختلف گردآوری و در ایستگاه تحقیقات البرز کشت شد. در مرحلۀ گلدهی از سرشاخههای گلدار نمونه تهیه و با استفاده از روش تقطیر با آب اسانسگیری شدند. برای شناسایی ترکیب اسانسها از دستگاه فامنگار گازی استفاده شد. نتایج نشان داد که بازدۀ اسانس بین جمعیتها بین 2/0 در زنجان تا 03/0 درصد در گلستان1 متغیر است. 32 ترکیب در هشت جمعیت شناسایی شد که در جمعیتها متفاوت بودند. از مهمترین ترکیبها میتوان به بتا-توجون (به ترتیب گلستان2، گلستان3، تهران، یزد، بوشهر و گلستان1 برابر 9/62، 36، 1/33، 1/26 ، 4/20 و 9/13 درصد)، سیس-بتا-فارنزن (به ترتیب بوشهر، جمعیت 29717، یزد، گلستان3، زنجان، تهران و گلستان1 برابر 1/38، 9/21، 16، 7/15، 4/14، 3/13 و 2/12 درصد) و کاریوفیلن اکسید (به ترتیب یزد، گلستان1 و 29717 برابر 4/20، 1/20 و 7/17درصد) نام برد. شماری از ترکیبهای خاص یک جمعیت بوده بهطوریکه ترکیبهای میرسن، سیس-بتا-اسیمن، دی هیدرو کاروئول، میرتنول و هومولن اپوکساید در جمعیت زنجان، کامفور در گلستان، (ای-ای) آلفا- فارنزن در بوشهر و 1, 8 – سینئول در جمعیتهای گلستان 2 و زنجان دیده شد. نتایج تجزیۀ خوشهای هشت جمعیت را به سه دستة تقسیم کرد. جمعیت زنجان با درصد بالای آلفا-ترپینئول و میرسن در یک دستة و دیگر جمعیتها به دلیل مقادیر متفاوت بتا-توجون، سیس-بتا-فارنزن، کاریوفیلن اکساید و بتا-پینن در گروههای دیگری قرار گرفتند. پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Study of foliar application effect of silicon and potassium elements on some biochemical and ecophysiological traits of Pistachio seedlings cv. Badami E-Riz Zarand Kerman under salinity stressبررسی تأثیر محلولپاشی عناصر سیلیسیم و پتاسیم بر برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و اکوفیزیولوژی دانهالهای پستۀ رقم بادامی ریز زرند کرمان در شرایط تنش شوری7397526121810.22059/ijhs.2017.119814.734FAمریمرنجبر کبوترخانیدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه ولیعصر(عج)، رفسنجانمجیداسماعیلی زادهاستادیار، دانشگاه ولیعصر(عج)، رفسنجانحمیدرضاکریمیدانشیار، دانشگاه ولیعصر(عج)، رفسنجان0000-0002-9028-1066محمد حسینشمشیریدانشیار، دانشگاه ولیعصر(عج)، رفسنجانJournal Article20150307In order to study the effect of different amounts of potassium silicate and potassium sulfate on growth traits of pistachio seedlings cv. Badami-E-Riz Kerman, an experiment was done as factorial with three factors, including two levels of salinity as source of NaCl (0 and 90 mM), three levels of silicon as source of potassium silicate (0, 50 and 100 mgL<sup>-1</sup>) and three levels of potassium as source of potassium sulfate (0, 1 and 2%), in compeletely randomized design with three replications. 45 days after the emergence of seeds, seedlings were exposed to salt stress foliar application of potassium silicate and potassium sulfate, both a week before and after starting salinity stress. The results showed that salinity decreased leaf relative water content, water use efficiency, leaf total soluble protein and increased electrolytes leakage, proline, soluble sugars, phenolic compounds in leaf and glycine betaine in leaf and root. Foliar application of potassium silicate and potassium sulfate increased leaf relative water content, water use efficiency, leaf total soluble protein, proline, soluble sugars, phenolic compounds and glycine betaine in leaf and roots, and reduced electrolytes leakage under salinity conditions. The most effective treatments were 50 mgL-1 potassium silicate and 2% potassium sulfate.بهمنظور بررسی تأثیر تیمارهای سیلیکات پتاسیم و سولفات پتاسیم بر ویژگیهای رشدی دانهالهای پستۀ رقم بادامی ریز زرند کرمان در شرایط تنش شوری، پژوهشی بهصورت فاکتوریل با سه عامل شامل دو سطح شوری از منبع NaCl (0 و 90 میلیمولار)، سه سطح سیلیسیم از منبع سیلیکات پتاسیم (0، 50 و 100 میلیگرم بر لیتر) و سه سطح پتاسیم از منبع سولفات پتاسیم (0، 1 و 2 درصد)، در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. 45 روز پس از سبز شدن بذرها تنش شوری اعمال شد. محلولپاشی با سیلیکات پتاسیم و سولفات پتاسیم یک هفته پیش از آغاز تنش شوری و یک هفته پس از آغاز تنش شوری بود. نتایج نشان داد که شوری آب موجب کاهش محتوای آب نسبی برگ، کارایی استفاده از آب، مجموع پروتئینهای محلول برگ و افزایش میزان نشت الکترولیتها، پرولین، قندهای محلول و ترکیبهای فنلی برگ و گلایسینبتائین برگ و ریشه شد. کاربرد سیلیکات پتاسیم و سولفات پتاسیم باعث افزایش معنیدار محتوای آب نسبی برگ، کارایی استفاده از آب، مجموع پروتئینهای محلول، پرولین، قندهای محلول و ترکیبهای فنلی برگ و گلایسینبتائین برگ و ریشه و کاهش میزان نشت الکترولیتهای برگ در شرایط تنش شوری شدند. تیمار شوری در مقایسه با شاهد محتوای آب نسبی برگ را 52/31 در صد کاهش داده و نشت الکترولیتها را 28/91 درصد افزایش داد درحالیکه تیمار 50 میلیگرم بر لیتر سیلیکات پتاسیم و 2 درصد سولفات پتاسیم در شرایط شوری محتوای آب نسبی برگ را 67/51 درصد افزایش و نشت الکترولیتها را 62/67 درصد کاهش داد. پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Effect of different postharvest coating on colour and anthocyanin content of pomegranate fruit cv.’Malas-e-Saveh’ during cold storageتأثیر پوششهای مختلف پس از برداشت بر میزان رنگ و آنتوسیانین انار ملس ساوه در دورة انبارداری سرد7537626121910.22059/ijhs.2017.127226.794FAحسینمیغانیاستادیار، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه جیرفت، جیرفت، ایرانمحمودقاسمنژاددانشیار، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران0000-0002-7615-2639داودبخشیدانشیار، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران0000-0001-8351-2156Journal Article20150630Pomegranate aril and peel fruit colour are important factors affect fruit quality and consumer preference. In this study, the effects of three coating treatments (1 and 2% chitosan, Xedasol M14 and Britex Ti wax) investigated on the aril colour parameters and anthocyanins content of pomegranate fruit cv. Malas-e-Saveh during 120 days storage at 4.5˚C. Above traits were measured at harvest time and 40, 80 and 120 days after storage. The results appeared diglucosides and –mono glucosides derivatives of cyanidin, delphinidin and pelargonidin in the pomegranate juice at harvest time. The profile of individual anthocyanins pomegranate juice was not affected by coating treatments and storage time. Up to 40 days storage, L* and chroma parameters reduced while in this time hue angle and total anthocyanin content increased. It is reflected that the anthocyanin synthesis continues in harvested fruit. Then, up to the end of storage the L* and chroma parameters gradually reduced and hue angle and total anthocyanin content increased that the level of reducing in the treated fruits were lower than that untreated fruits. The results showed that the diglucoside anthocyanins were more stable than the monoglucosides. Overall, xedasol and 2% chitosan coating treatments were more effective in maintaining of the colour parameters and anthocyanin content.رنگ پوست و بذر پوشینة (آریل) انار (بخش خوراکی) از شاخصهایی است که کیفیت میوه و انتخاب مصرفکننده را تحت تأثیر قرار میدهد. در این پژوهش تأثیر سه نوع پوشش (کیتوزان 1 و 2 درصد، واکس ژداسول و واکس بریتکس) بر شاخصهای رنگ آریل و آنتوسیانینهای موجود در آب انار رقم ملس ساوه در دورة 120 روز انبارداری در دمای 5/4 درجۀ سلسیوس بررسی شد. شاخصهای یادشده پیش از تیمار، در 40، 80 و 120 روز پس از آغاز انبارداری نیز اندازهگیری شدند. نتایج وجود مشتقات مونو و دیگلوکوزیدی دلفینیدین، سیانیدین و پلارگونیدین را در هنگام برداشت میوه نشان داد. بنابراین نتایج، نوع آنتوسیانین تحت تأثیر نوع تیمار و زمان انبارداری قرار نگرفت. همچنین در چهل روز نخست انبارداری شاخص روشنایی (L*) و خلوص رنگ (کروما) کاهش یافت، درحالیکه شاخص زاویۀ هیو و آنتوسیانین کل در این مدت افزایش یافت که نشاندهندۀ ادامۀ ساخت (سنتز) آنتوسیانین در فرآیند دوران پس از برداشت میوه است. پس از آن تا پایان دورۀ انبارداری بهتدریج شاخص L* و خلوص رنگ افزایش و زاویۀ هیو و میزان آنتوسیانین کل کاهش یافت، بهطوریکه میزان کاهش در میوههای تیمارشده کمتر از شاهد بود. نتایج نشان داد آنتوسیانینهای دیگلوکوزیدی پایدارتر از انواع مونوگلوکوزیدی است. بنا بر نتایج بهدستآمده از این پژوهش در مقایسه بین پوششهای مورد استفاده، تیمار واکس ژداسول و کیتوزان 2 درصد در حفظ شاخصهای رنگ بذر پوشینه و میزان آنتوسیانین میوۀ انار مؤثرتر بودند.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Effect of water deficit stress on some physiological traits and water use efficiency of some Iranian melon landracesتأثیر تنش کمآبی بر برخی شاخصهای فیزیولوژی و کارایی مصرف آب در تودههای خربزۀ ایرانی7637726122010.22059/ijhs.2017.125634.781FAهادیلطفیدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زنجانطاهربرزگراستادیار، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زنجانفاطمهنکوناماستادیار، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه زنجانJournal Article20150607In order to evaluate some Iranian melon landraces for water stress tolerance, an experiment was set out in a split plot design based on RCBD with three replicates in research field of University of Zanjan. Treatments were consisted of three irrigation levels (100, 66 and 33% of ETC) as main plots and 7 landraces of Iranian melon as subplots (‘Kali’, ‘Orshang’, ‘Mouri’, ‘Mozi’, ‘Shirazi’, ‘Ezmir’ and ‘Eyvanekey’). The results indicated that water deficit stress significantly increased proline content, peroxidase and catalase activity and reduced leaf relative water content (RWC), yield and vitamin C content. The highest water use efficiency (WUE) was observed in 66% water stress. The landraces had significant difference for physiological traits. The highest values of RWC, proline and vitamin C content were obtained in landraces of ‘Kali’ and ‘Mouri’. Also the highest POX activity, WUE and yield were obtained in landraces of ‘Ezmir’ and ‘Mozi’, respectively. According to the results ‘Eyvanekey’ and ‘Mozi’ with highest and lowest yield reduction under water deficit stress was tolerant and sensitive landraces respectively.بهمنظور ارزیابی تحمل به تنش کمآبی برخی از تودههای خربزۀ ایرانی، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه زنجان انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری (۱۰۰، 66 و ۳۳ درصد نیاز آبی گیاه) و هفت تودۀ خربزه شامل کالی، اورشنگ، موری، موزی، شیرازی، ازمیر و ایوانکی بود. بر پایۀ نتایج بهدستآمده در این پژوهش تنش کمآبی بهطور معنیداری میزان پرولین، فعالیت آنزیمهای کاتالاز و پراکسیداز را افزایش داده و محتوای نسبی آب برگ، عملکرد و میزان ویتامین ث را کاهش داد. بالاترین میزان کارایی مصرف آب در آبیاری 66 درصد مشاهده شد. بین تودهها نیز از نظر شاخصهای فیزیولوژیکی تفاوت معنیداری مشاهده شد. بیشترین میزان پرولین، ویتامین ث و درصد محتوای نسبی آب برگ در تودههای کالی و موری، بیشترین فعالیت آنزیم پراکسیداز در تودۀ ازمیر و بیشترین کارایی مصرف آب و عملکرد در تودۀ موزی به دست آمد. با توجه به نتایج این پژوهش، تودۀ ایوانکی با بیشترین کاهش در عملکرد و تودۀ موزی با کمترین کاهش در عملکرد در اثر افزایش تنش کمآبی به ترتیب حساسترین و متحملترین توده نسبت به تنش کمآبی بودند.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Improvement of in vitro micro propagation of Rosa damascena genotypesبهینهسازی مراحل افزایش درون شیشهای ژنوتیپهای گل محمدی (Rosa damascena Mill.)7737846122110.22059/ijhs.2017.117729.713FAمحمدامیدیدانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانعباسیداللهیاستادیار، دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایراننورالهاحمدیاستادیار، دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانفرهادبیرانونددانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانJournal Article20150217<em>Rosa</em> <em>damascena</em> is one of the most important Aromatic plants in the world. The extracted oil from the petals of the flowers is used in the pharmaceutical, cosmetic and food industries. Traditional methods to propagate this plant have problems such as transfer of pollution agents and limited native plants. Due to more advantages of the <em>in</em> <em>vitro</em> proliferation in compared to traditional methods, this study designed to evaluate impression different medium cultures with diverse hormone levels to improve the proliferation and control of shoots chlorosis. In this research we used medium cultures of MS and mMS (mMS0, mMS1, mMS2, mMS3, mMS4 and mMS5). In order to establishment in MS medium, nodal segments containing 1 or 2 lateral buds were cultured. For regenerating the shoots, mediums with different concentrations of 1 and 2 mg/l BAP and 0/2 mg/l IBA were supplied, then plantlets were transferred to the rooting medium (1/2 MS and LS) with different levels of IBA (1 and 2 mg/l). The best treatment to increase the number of rose shoots was mMS medium containing 1.5 mg/l of BAP and 0.2 mg/l of IBA. The highest chlorophyll content of leaves was observed in mMS medium. <em>Gallica</em> plantlets produced the highest percentage of rooting on 1/2 MS with 2 mg/l of IBA. گلمحمدی یکی از مهمترین گیاهان معطر در ایران و جهان است. اسانس استخراجشده از گلبرگ این گل در داروسازی، صنایع آرایشی و بهداشتی و همچنین غذایی استفاده میشود. استفاده از روشهای معمول برای افزایش این گیاه با دشواریهایی چون انتقال عاملهای آلودگی و محدود بودن گیاه مادری همراه است. با توجه به برتریهای روشهای افزایش درون شیشهای نسبت به روشهای رایج، این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر انواع مختلف محیط کشت با سطوح هورمونی متفاوت برای بهبود افزایش درون شیشهای و کنترل سبزردی (کلروز) نوساقهها انجام شد. محیط کشتهای MS و MS تغییریافته (mMS0، mMS1، mMS2، mMS3، mMS4و mMS5) در این پژوهش استفاده شد. قطعههای گرهای حاوی 1 تا 2 جوانۀ جانبی در محیط کشت MS با سطوح مختلف هورمونی برای استقرار کشت شدند. برای نوساقهزایی به محیط کشتهای حاوی غلظتهای 1 و 2 میلیگرم بر لیتر BAP و 2/0 میلیگرم بر لیتر IBA منتقل شده و آنگاه برای ریشهزایی در محیط کشتهای 1/2 MS و LS با سطوح 1 و 2 میلیگرم بر لیتر IBA کشت شدند. بهترین تیمار برای افزایش شمار نوساقههای گلمحمدی محیط کشت مایع mMS0 حاوی 5/1 میلیگرم بر لیتر BAP به همراه 2/0 میلیگرم بر لیتر IBA بود. بیشترین میزان سبزینۀ (کلروفیل) برگها نیز در محیط کشت mMS0 مشاهده شد. همچنین بیشترین درصد ریشهزایی مربوط به ژنوتیپ گالیکا در محیط کشت 1/2MS دارای 2 میلیگرم بر لیتر IBA بود. پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Antimicrobial effect of Zhumeria majdae extraction and 8- HQS on longevity of cut carnation (Dianthus caryophyllus ‘White Liberty’)تأثیر ضد میکروبی عصارۀ مورخوش (Zhumeria majdae) و 8- هیدروکسی کینولین سولفات بر عمر پس از برداشت گل شاخهبریدۀ میخک (Dianthus caryophyllus “White Liberty”)7857966122210.22059/ijhs.2017.124946.775FAداودهاشم آبادیاستادیار، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت، ایرانحمیدهباقریدانشجوی دکتری باغبانی، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت، ایرانمحمدرضاشفیعیمربی، پژوهشکده گل و گیاهان زینتیمحدثهرضا علی پوردانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رشت، ایرانJournal Article20150601Carnation (<em>Dianthus caryophyllus </em>L.) is one of the most popular cut flowers in the world. Stem end blockage and water stress are two problems in decreasing of vase life of cut carnation. A factorial experiment carried out based on CRD to study the effect of <em>Zhumeria majdae</em> extraction (0, 10, 20 and 30%) and 8-HQS (0, 200, 400, 600 mg L<sup>-1</sup>) on longevity of cut carnation ‘White Liberty’. Some traits, such as vase life, percent of dry matter, loss of fresh weight, water uptake, bacterial population in vase solution and stem end, petal carotenoids, ethylene production and petal protein content were evaluated. Results showed that continuous treatment by 30%<em> Zhumeria majdae </em>extraction+200 mg L<sup>-1 </sup>8-HQS improved the vase life of cut flowers 7.87 days longer than control. Also, results showed that 20 and 30% extraction of<em> Zhumeria majdae </em>had highest effect on the longevity of carnation cut flowers compared to 8-HQS.<span lang="FA" dir="RTL">میخک یکی از پرطرفدارترین گلهای تولیدی در سطح جهان است. انسداد آوندهای چوبی و تنش آبی از مهمترین دلایل کاهش ماندگاری پس از برداشت این گل شاخهبریده است. این پژوهش با هدف تأثیر عصارۀ گیاهی مورخوش با غلظتهای (0، 10، 20 و 30 درصد) و 8-هیدروکسی کینولین سولفات با غلظتهای (0، 200، 400 و 600 میلیگرم در لیتر) روی عمر گلجایی (</span><span>Vase life</span><span lang="FA" dir="RTL">) میخکهای بریدۀ رقم ’وایت لایبرتی‘ در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایۀ طرح کامل تصادفی انجام شد و ویژگیهایی همچون عمر گلجایی، درصد وزن خشک، کاهش وزن تر، جذب محلول، شمارش باکتری در محلول و انتهای ساقه، رنگیزۀ کاروتنوئید گلبرگ، میزان اتیلن و پروتئین گلبرگ ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بیشترین عمر گلجایی مربوط به اثر دوجانبه 30 درصد عصارۀ مورخوش + 200 میلیگرم در لیتر 8-هیدروکسی کینولین سولفات بود که عمر گلهای شاخهبریدۀ میخک را 87/7 روز نسبت به تیمار شاهد افزایش داد. همچنین نتایج نشان داد، عصارۀ مورخوش در غلظتهای 20 و 30 درصد بیشترین تأثیر را در افزایش طول عمر گلجایی نسبت به گلهای تیمارشده با 8-هیدروکسی کینولین سولفات دارد.</span>پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Effect of foliar application of potassium silicate and zinc sulphate on some physiological parameters of two grapevine cultivars under salt stress conditionsتأثیر محلولپاشی سیلیکات پتاسیم و سولفات روی بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیک دو رقم انگور در شرایط تنش شوری7978106122310.22059/ijhs.2017.130208.828FAحسینعزیزیدانشجوی دکتری، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیهعباسحسنیاستاد، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیهمیرحسنرسولی صدقیانیدانشیار، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه ارومیهناصرعباسپوردانشیار، دانشکدۀ علوم، دانشگاه ارومیهحامددولتی بانهدانشیار پژوهشی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان غربی، ارومیهJournal Article20150822To study the effects of salt stress on some physiological parameters of grapevine and the effect of foliar application of potassium silicate and zinc sulphate in alleviating saline effects, a pot experiment was conducted under greenhouse condition. Rooted sapling of two grapevine cultivars, ‘Rasha’ (salt-tolerant cultivar) and ‘Bidaneh ghermez’ (salt-semi sensitive cultivar) were subjected to different NaCl concentrations (0, 50 and 100 mM) and foliar application of potassium silicate (0, 150 and 300 mg/l) and zinc sulphate (0, 2 and 4 g/l) in hydroponic conditions. The experiment was conducted using a factorial design (cultivar, salinity levels and foliar application as factors) based on randomized complete block design with three replications. The results showed that relative water content, photosynthesis, stomatal conductance, transpiration and chlorophyll content decreased with increasing salinity level. The reduction of physiological parameters in ‘Rasha’ was less than ‘Bidaneh ghermez’. Foliar application of different concentrations of potassium silicate and zinc sulphate increased relative water content, photosynthesis, stomatal conductance, transpiration and chlorophyll content in both cultivars. The most effective treatment was potassium silicate 300 mg/l + zinc sulphate 2 g/l, so that at the highest salinity level (100 mM) relative water content, stomatal conductance and photosynthesis in this treatment was 13.75%, 91.14% and 47.56% more than no foliar application treatment, respectively. According to the results of this study foliar application of potassium silicate and zinc sulphate can be used to alleviate salinity effects in grapevine.<span lang="FA" dir="RTL">بهمنظور</span><span lang="FA" dir="RTL">بررسی</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">تأثیر تنش</span><span lang="FA" dir="RTL"> شوری</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> بر</span><span lang="FA" dir="RTL">برخی از</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">ویژگیهای فیزیولوژیک انگور</span><span lang="FA" dir="RTL">و </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">تأثیر</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">محلولپاشی سیلیکات پتاسیم و سولفات روی در تعدیل اثرگذاری</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"></span><span lang="AR-SA" dir="RTL">های شوری، یک آزمایش گلدانی در شرایط گلخانه انجام گرفت. برای این منظور نهالهای ریشهدار رقمهای انگور رشه </span><span lang="FA" dir="RTL">(</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">متحمل به شوری</span><span lang="FA" dir="RTL">) </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">و بیدانۀ قرمز </span><span lang="FA" dir="RTL">(</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">نیمه حساس به شوری</span><span lang="FA" dir="RTL">) </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">تحت</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">تیمارهای شوری</span><span lang="FA" dir="RTL">(</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">0، </span><span lang="FA" dir="RTL">50</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> و </span><span lang="FA" dir="RTL">100 </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">میلیمولار کلرور سدیم</span><span lang="FA" dir="RTL">)</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">، محلولپاشی سیلیکات پتاسیم </span><span lang="FA" dir="RTL">(</span><span lang="FA" dir="RTL">0</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">، </span><span lang="FA" dir="RTL">150 </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">و </span><span lang="FA" dir="RTL">300 </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">میلیگرم در لیتر</span><span lang="FA" dir="RTL">) </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">و سولفات روی </span><span lang="FA" dir="RTL">(</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">0، </span><span lang="FA" dir="RTL">2 </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">و </span><span lang="FA" dir="RTL">4 گرم </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">در لیتر</span><span lang="FA" dir="RTL">) </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">در شرایط آبکشتی (هیدروپونیک)</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">قرار گرفتند</span><span lang="FA" dir="RTL">. </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">این پژوهش بهصورت یک آزمایش فاکتوریل (رقم، سطوح شوری و تیمار محلولپاشی) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی و</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">در سه تکرار اجرا شد</span><span lang="FA" dir="RTL">. </span><span lang="AR-SA" dir="RTL">نتایج نشان داد با افزایش شدت تنش شوری،</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">محتوای نسبی آب برگ، نورساخت</span><span>)</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">فتوسنتز)، تعرق، هدایت روزنهای و میزان سبزینه (کلروفیل)</span><span lang="FA" dir="RTL"> کاهش پیدا کرد و میزان کاهش این فراسنجهها در رقم رشه کمتر از رقم بیدانۀ قرمز بود. اما محلولپاشی با سطوح مختلف سیلیکات پتاسیم و سولفات روی موجب افزایش</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> محتوی نسبی آب برگ،</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">نورساخت، تعرق، هدایت روزنهای و میزان سبزینه</span><span lang="FA" dir="RTL">در هر دو رقم شد. مؤثرترین تیمار محلولپاشی از بین تیمارهای مورد استفاده، تیمار سیلیکات پتاسیم 300 میلیگرم در لیتر به همراه سولفات روی 2 گرم در لیتر بود بهطوریکه در بالاترین سطح شوری (100 میلیمولار)، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنهای و نورساخت در این تیمار به ترتیب 75/13، 14/91 و 56/47 درصد بیشتر از تیمار بدون محلولپاشی بود. </span><span lang="FA" dir="RTL">بنابر نتایج این پژوهش میتوان از محلولپاشی همزمان سیلیکات پتاسیم و سولفات روی برای کاهش اثرگذاری</span><span lang="FA" dir="RTL"></span><span lang="FA" dir="RTL">های شوری در انگور استفاده کرد.</span>پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Effect of calcium and boron spray application on fruit’s quantitative and qualitative characteristics of ‘Golab-e Kohanz’ appleتأثیر محلولپاشی کلسیم و بُر روی برخی ویژگیهای کمی و کیفی میوۀ سیب رقم گلاب کهنز8118226122410.22059/ijhs.2017.133069.844FAشهرامآزادی بوگردانشجوی کارشناسی ارشد سابق، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شیرازعلیقرقانیاستادیار، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شیرازJournal Article20151004In order to study the foliar application effect of calcium and boron on fruit quantitative and qualitative characteristics of ‘Golab-e kohanz’ apple, an experiment was carried out for two years. Experiment was conducted as a randomized complete block design with 10 treatments and 4 replications (totally include 40 trees). The treatments included calcium chloride (CaCl<sub>2</sub>) with 3 concentrations of 0.5%, 0.75% and 1%, calcium chloride with 3 mentioned concentrations + 0.05% Boric Acid, and three commercial calcium fertilizer, Calsiogreen (34% Ca), Calboron (34% Ca + 1% B) and Set (8% Ca + 0.5% B), and control. Pre-harvest fruit drop, some of fruit quantitative and qualitative traits, potassium (K), calcium (Ca) and boron (B) content, as well as some antioxidant enzymes activities including Catalase (CAT), Ascorbic peroxidase (APX), and Super oxide dismutase (SOD) were measured. Results showed that almost all of Ca treatments (single, in combination with B and even commercial Ca fertilizers) comparing to the control, decreased pre-harvest fruit drop, bruising and russetting incidence as well as fruit color but increased firmness, pH, ascorbic acid, Ca and B as well as antioxidant enzymes activities. Combined treatments of Ca and B performed better results or had no significant difference with single Ca treatments in many of evaluated fruit characteristics. However, there were no significant differences among different concentrations of Calcium chloride as well as between calcium chloride and commercial Ca fertilizers in most of the measured fruit characteristics but generally calcium chloride of 0.75% combined with 0.05% boric acid was the best treatment.بهمنظور بررسی تأثیر محلولپاشی کلسیم و بُر بر برخی ویژگیهای کمی و کیفی میوۀ سیب رقم گلاب کهنز، آزمایشی در دو سال در قالب بلوکهای کامل تصادفی با ده تیمار و چهار تکرار (درمجموع شامل چهل درخت) انجام گرفت. تیمارهای محلولپاشی شامل سه غلظت 5/0، 75/0، 1 درصد، کلرید کلسیم و همچنین سه غلظت یادشده در ترکیب با اسید بوریک 05/0 درصد، سه ترکیب تجاری کلبرون (کلسیم 34درصد و بُر 1درصد)، کلسیوگرین (کلسیم 34درصد) و ست (کلسیم 8درصد و بُر 5/0درصد) و تیمار شاهد بود. میزان ریزش میوه پیش از برداشت، برخی از ویژگیهای کمی و کیفی میوه، عنصرهای کانی پتاسیم، کلسیم و بُر و همچنین فعالیت آنزیمهای پاداکسندگی (آنتیاکسیدانی) سوپر اکسید دیسموتاز، اسکوربیک پراکسیداز و کاتالاز اندازهگیری شد. نتایج نشان داد، همۀ تیمارهای کلرید کلسیم به تنهایی، کلرید کلسیم در ترکیب با بُر و ترکیبهای تجاری در مقایسه با تیمار شاهد، میزان ریزش میوه، میزان لک، میزان زنگار و همچنین رنگ میوه را کاهش و میزان سفتی، pH، ویتامین ث، محتوای کلسیم و بُر میوه و همچنین فعالیت هر سه آنزیم پاداکسندگی را افزایش داد. تیمارهای ترکیبی کلسیم و بُر نسبت به تیمارهای کلسیم به تنهایی، در بیشتر ویژگیها برتر بودند و یا اختلاف معنیداری نداشتند. اگرچه بین غلظتهای مختلف کلرید کلسیم و همچنین بین ترکیبهای تجاری و کلرید کلسیم در بیشتر ویژگیها اختلاف معنیداری وجود نداشت، ولی بهطورکلی در بین تیمارها، کلرید کلسیم 75/0 درصد در ترکیب با اسید بوریک 05/0 درصد بهترین تیمار بود.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219Effect of zeolit, hydrogel and vermicompost on some morphological traits in marigold (Calendula officinalis L.)بررسی تأثیر زئولیت، هیدروژل و ورمیکمپوست بر برخی ویژگیهای ریختشناختی گیاه دارویی همیشهبهار8238336122510.22059/ijhs.2017.133962.849FAحسینشکفتهاستادیار، دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجانمریمعرب نژاد خانوکیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی جیرفتJournal Article20151013With respect to the ever icreasing trend in the applicability of zeolite, superabsorbent polymer in agriculture especialy in arid and semiarid region, and vermicompost in producing healthy crop, a pot experiment was conducted in factorial based on a randomized complete block design with three replications. Treatments were zeolite at three levels (0, 3 and 6 weight percent), vermicompost at three levels (0, 3 and 6 weight percent) and hydrogel at there levels (0, 0.2 and 0.4 weight percent). Traits of plant height, number of leaf, flower and seed per plant, wet and dry weight of entire plant, yield of flower and grain per plant were measured. As to the result, the interatctive effect of zeolite, hydrogel, and vermicompost had a significant effect on all the tarits except number of flower, and flower yield. Most of these traits increased to increasing zeolite and vermicompost along with increasing hydrogel to 0.2%. Interactive double effects of tratments had a significant effect on number of flower per plant and flower yield.با توجه به روند روبه رشد استفاده از مادة کانی زئولیت، اهمیت استفاده از بسپار (پلیمر)های سوپر جاذب در کشاورزی بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک و کاربرد ورمیکمپوست در تولید محصولات سالم، آزمایش گلدانی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل زئولیت در سه سطح (0، 3 و 6 درصد وزنی) بهعنوان عامل اول، ورمیکمپوست در سه سطح (0، 3 و 6 درصد وزنی) بهعنوان عامل دوم و هیدروژل در سه سطح (0، 2/0 و 4/0 درصد وزنی) بهعنوان عامل سوم بررسی شد. صفات ارتفاع بوته، شمار برگ، گل و دانه در بوته، وزن تر و خشک بوتۀ کامل، عملکرد گل و دانه در بوته اندازهگیری شد. نتایج تجزیۀ دادهها نشان داد که اثر متقابل سهگانه زئولیت، هیدروژل و ورمیکمپوست بر همۀ ویژگیها بهجز شمار گل در بوته و عملکرد گل معنیدار بود. و در بیشتر این ویژگیها با افزایش سطوح ورمیکمپوست و زئولیت همگام با افزایش سطح هیدروژل تا 2/0 درصد افزایش پیدا کردند. اما در مورد شمار گل در بوته و عملکرد گل اثر متقابل دوگانه تیمارها بر آنها معنیدار بود.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X47420170219The effect of nanocomposite containing zeolite Nanoparticles and some nutrients on the growth characteristics of African violets (Saintpaulia ionantha ‘Rhapsody Clementine’)تأثیر نانوچندسازة حاوی نانوذرات زئولیت و برخی عنصرهای غذایی بر ویژگیهای رشدی گل بنفشۀ آفریقایی رقم Rhapsody Clementine’‘8358436122610.22059/ijhs.2017.205875.1004FAشهرهخوش بیندانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشگاه اراکموسیسلگیاستادیار، دانشگاه اراک، اراکمیناتقی زادهاستادیار، دانشگاه اراک، اراکابوالفضلبراتیدانشیار، دانشگاه اراک، اراکJournal Article20160504A factorial experiment in completely randomized design with three replications was conducted to investigate the effects of nanocomposite containing zeolite nanoparticles and some nutrients on the growth characteristics of African violets. This experiment was run in Agriculture and Natural Resources College, Arak University, in 2015. African violet (<em>Saintpaulia ionantha</em>) as a potted plant is sensitive to the method of irrigation. Water continuous contact to plant organs may be caused to rot the plant and appearance of white and yellow spots on leaves. The effect of Nanocomposite containing zeolite nanoparticles plus nutrients (nitrogen, phosphorus and potassium) in four levels 0, 1, 2 and 3 grams per pot) and three irrigation intervals (5, 10 and 15 days) on some morphological and physiological characteristics of African violet were investigated in this study. The results showed that nanocomposites in the highest level (three gram per pot) in addition to reducing the negative effects of deficit irrigation, increased the multiple absorption of phosphorus and potassium. Furthermore, increasing the morphological traits (length and width leaves, canopy, fresh weight and chlorophyll index) and decreasing of some physiological characteristics such as ion leakage, were observed, significantly.بهمنظور بررسی تأثیر نانوچندسازة (کامپوزیت) حاوی نانوذرات زئولیت و برخی عنصرهای غذایی بر ویژگیهای رشدی گل بنفشۀ آفریقایی، آزمایشی بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه اراک در سال 1394 انجام گرفت. بنفشۀ آفریقایی (<em>Saintpaulia</em> <em>inonatha</em> Wendl) در کنار محبوبیتی که بهعنوان گیاه گلدانی در جهان دارد، به نوع آبیاری حساسیت بالایی دارد. تماس مداوم آب با اندامهای گیاه باعث پوسیدگی و پدیدار شدن لکههای سفید و زرد روی برگها میشود. در این تحقیق تأثیر کاربرد نانوچندسازة حاوی نانوذرات زئولیت و برخی عنصرهای غذایی (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) در چهار سطح (0، 1، 2 و 3 گرم در هر گلدان) و سه دور آبیاری (5، 10 و 15 روزه) بر برخی شاخصهای ریختشناختی (مورفولوژیکی) و فیزیولوژیکی بنفشۀ آفریقایی بررسی شد. نتایج نشان داد که نانوچندسازة مورد استفاده بهویژه در بیشترین میزان بهکاررفته (3 گرم در هر گلدان) افزون بر کاهش تأثیر منفی کمآبیاری، باعث افزایش چند برابری جذب عنصرهای فسفر و پتاسیم در تیمارهای حاوی آنها شد. همچنین افزایش معنیدار ویژگیهای ریختشناختی (مانند طول و عرض برگها، تاجپوشش (کانوپی) و وزن تر) و کاهش برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی مانند نشت یونی مشاهده شد.