پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922Effect of Hot Water Treatment (HWT) and Storage Temperature Conditions on Mature Green Tomatoاثر تیمار پس از برداشت آب گرم و شرایط دمای نگهداری بر میوه رسیده سبز گوجه فرنگی1131232510310.22059/ijhs.2012.25103FAمحسنحاتمیدانشجوی کارشناسی ارشد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانسیامککلانتریاستادیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران0000-0002-0287-4006مجتبیدلشاددانشیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانJournal Article19700101Sensitivity of tomato fruit to low temperature and chilling injury limits the storage, handling and marketability of the fruit. As a recommended postharvest treatment, effects of hot water treatment (HWT) on reducing chilling injury and quality traits, variation of tomato fruits during storage life were investigated. Tomato fruits were harvested at mature green stage. They were treated by hot water at 45 ?C for 15 min, then placed at three storage temperature conditions including 5 ?C, 13 ?C, and at a Simulated Condition (SC) of the interval between harvest and consumption by the consumer. Storage period was 43 days. Fruit color, lycopene, weight loss, firmness, enzyme activity of polygalacturonase (PG), ascorbic acid and Chilling Injury (CI) were assessed and evaluated during the experiment. While storage of mature green tomatoes at 13 ?C developed normal ripening, storage at 5 ?C and during SC disturbed the normal ripening process. HWT caused delay in surface color development to some extent, resulting in reduction in weight loss and enzyme activity as well as in enhancing ascorbic acid and lycopene contents. It also had a significant effect on reduction of CI in mature green tomatoes. Based on the results, it can be concluded that in tomato as a climacteric fruit, HWT and temperature condition of storage exert significant effects on its storage and shelf life. This study confirmed that 13 ?C is the optimum temperature for maintenance while HWT is a proper postharvest treatment as regards tomato fruit.حساسیت میوه های گوجه فرنگی به دمای پایین و خسارت سرمازدگی، انبارمانی، بازاررسانی و قابلیت فروش میوهها را محدود میکند. در این تحقیق اثر تیمار آب گرم به عنوان یک تیمار پس از برداشت توصیه شده، بر کاهش بروز خسارت سرمازدگی و تغییر خصوصیات کیفی میوه گوجه فرنگی طی دوره انبارمانی بررسی شد. میوههای گوجه فرنگی در مرحله رسیده سبز برداشت و با آب گرم ?C 45 به مدت 15 دقیقه تیمار گردیدند. سپس میوه ها به سه شرایط دمایی مختلف نگهداری شامل ?C 5، ?C 13 و شرایط دمایی شبیه سازی شده (SC) در محدوده زمانی بین برداشت و مصرف گوجه فرنگی توسط مصرف کننده، منتقل شدند. مدت نگهداری برای میوه ها 43 روز در نظر گرفته شد. رنگ میوه، رنگیزه لیکوپن، درصد کاهش وزن، سفتی، فعالیت آنزیم پلی گالاکتوروناز، میزان اسید آسکوربیک و خسارت سرمازدگی (CI) در مدت نگهداری، اندازهگیری و ارزیابی شد. در حالیکه میوههای گوجهفرنگی انبار شده در دمای ?C 13 بصورت تقریباً طبیعی رسیدند، انبارداری در دمای ?C 5 و شرایط دمایی شبیه سازی شده (SC) در رسیدن طبیعی میوه ها اختلال ایجاد کرد. تیمار گرمایی باعث تاخیر نسبی در توسعه رنگ میوه، کم شدن درصد کاهش وزن، افزایش اسید آسکوربیک و لیکوپن، همچنین کاهش فعالیت آنزیم پلی گالاکتوروناز شد. تیمار گرمایی همچنین اثر تعیین کننده مهمی بر کاهش بروز خسارت سرمازدگی در میوههای رسیده سبز داشت. نتایج نشان داد که در گوجهفرنگی به عنوان یک میوه فرازگرا، تیمار آب گرم و دمای نگهداری اثر مهمی بر عمر انباری و عمر قفسه ای آن داشت. این مطالعه تایید کرد که 13 درجه سانتی گراد یک دمای بهینه برای نگهداری و تیمار آب گرم یک تیمار پس از برداشت مناسب برای گوجه فرنگی است.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25103_1b62e1565921895fce479e8d14f6e3b7.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922A Study of the Stomatal Characteristics in Fig Cultivars Under Drought Stress Conditionsبررسی خصوصیات روزنه ای انجیر خوراکی تحت شرایط تنش خشکی1251332510410.22059/ijhs.2012.25104FAسمیهشیربانیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدغلامحسینداوری نژاددانشیار گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدمحمودشوراستادیار گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article19700101There are about two of millions rainfed fig trees in Estahban. This main location of Iran rainfed production is faced with death and destruction as a result of recent droughts and since rain is the only source of water supplied to the trees in rain-fed conditions. The effects of different levels of water stress on the plants stomata and guard cell response were investigated throughout this work. The experiment was laid out as a 4×4 factorial in a Complete Randomized Design of three replicates. Treatments were comprised of: four fig cultivars (Sabz, Shah-Anjir, Siah and Matti) along with four levels of irrigation: Control with enough water supplying pots (100% of Field Capacity), mild stress (75% of F.C), medium stress (50% of F.C) and severe stress (25% of F.C). The results indicated that the length, width and size of stoma and length, width and size of stoma guard cells were different at different levels of stress and decreased in severe stress treatments. The study revealed that the mere anatomical changes that are caused by periodic drought can not be determinative of the difference between cultivars.استهبان با دو میلیون اصله درخت انجیر، مهمترین منطقه تولید انجیر دیم در ایران است که با مشکل کم آبی روبرو ست. تحقیق حاضر اثرات سطوح مختلف تنش آبیاری را بر واکنش روزنه و سلول نگهبان در آزمایشی به صورت فاکتوریل 4*4 در قالب طرح کاملا تصادفی مورد بررسی قرار داده است. تیمارها شامل چهار رقم انجیر خوراکی (سبز، سیاه، شاه انجیر و متی) و چهار سطح آبیاری شامل شاهد (100% ظرفیت زراعی)، تنش ملایم (75% ظرفیت زراعی)، تنش متوسط (50% ظرفیت زراعی) و تنش شدید (25% ظرفیت زراعی) بودند. نتایج نشان داد که طول، عرض و اندازه روزنه همچنین طول، عرض و اندازه سلول های محافظ روزنه در سطوح مختلف از تنش خشکی متفاوت بوده و همگی در تنش شدید کاهش یافته است. نتایج همچنین نشان داد که تغییرات آناتومیکی که به وسیله خشکی متناوب ایجاد می شود نمی تواند به تنهایی تفاوت بین ارقام را تعیین کند.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25104_7a53a551fbe8af13443cf611317a18ae.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922An Investigation of the Possibility of Creation of Colon through Bulbil in Iranian Tareh (Allium Ampeloprasum Ssp.Persicum)بررسی امکان ایجاد همگروه (کلون) از طریق سوخیزه در تره ایرانی
((Allium ampeloprasum ssp.persicum1351432510510.22059/ijhs.2012.25105FAزهراصفاریدانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه علوم باغبانی دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانعبدالکریمکاشیاستاد گروه باغبانی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعمادشاه منصوریعضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهانعلی اکبرحیدری زفرهدانشجوی دکتری گروه علوم باغبانی دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانسپیدهکلاته جاریاستادیار گروه علوم باغبانی دانشگاه آزاداسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانJournal Article19700101The aim followed in this research was to determine the effect of Benzyladenin and storage conditions on bulbil formation, germination percentage and growth in Iranian Tareh (Allium ampeloprasum ssp.persicum). Immature inflorecences were treated with different concentrations (0,10,50 and 100 ppm) of BA to form bulbils. The experiment was done in RCBD with three replications in Esfahan Center for Research in Agricultural Sciences and Natural Resources.The results revealsed that all concentrations of BA formed bulbils in more than 90 percent of plants except for the case of the control treatment. Then, bulbils were stored in two temperature conditions(31 and 9 centigrade) to evaluate their germination percentage and vegetative growth. It was revealed that the different concentrations of BA and storage conditions had no effect on bulbil germination, but bigger bulbils bore higher germination percentages than the small ones. The temprature treatment exerted no significant effect on vegetative traits, but the different treatments of BA proved significant at a level of 5%. All the bulbils produced viable plants.هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر بنزیل آدنین و شرایط دمای انبار بر تشکیل سوخیزه، درصد جوانه زنی و رشد آن در تره ایرانی (Allium ampeloprasum ssp.persicum) بود. به منظور تشکیل سوخیزه، گل آذین های نابالغ با غلظت های مختلفی از بنزیل آدنین (0، 10، 50 و 100 میلی گرم در لیتر) تیمار شدند. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان انجام شد. نتایج نشان داد که هم? غلظت های بنزیل آدنین به جز تیمار شاهد در بیشتر از 90 درصد بوته ها سوخیزه تشکیل دادند. سپس سوخیزه های حاصل در دو شرایط دمایی (31 و 9 درجه سانتی گراد) انبار شدند تا درصد جوانه زنی و رشد رویشی آن ها ارزیابی شود. غلظت های مختلف بنزیل آدنین و شرایط دمای انبار اثری بر درصد جوانه زنی سوخیزه ها نداشتند اما سوخیزه های درشت (قطر بیشتر از 3 میلی متر) درصد جوانه زنی بالاتری از سوخیزه های ریز (قطر کمتر از 3 میلی متر) را نشان دادند. تیمار دمایی اثری بر صفات رویشی نداشت اما تیمارهای مختلف بنزیل آدنین در سطح 5 درصد دارای تفاوت معنی دار بود و همه سوخیزه های حاصل گیاهان طبیعی تولید کردند.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25105_dca92c2041b4de1109ccb526af46aa5c.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922A Study of Pollen Tube Growth in Several Apricot Cultivars (Prunus Armeniaca L.)بررسی چگونگی رشد لوله گرده در چند رقم زردآلو
(Prunus armeniaca L.)1451522510610.22059/ijhs.2012.25106FAجعفرحاجیلودانشیار ، گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریزمرتضیگل محمدی، دانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریزجابرپناهندهاستادیار گروه علوم باغبانی دانشگاه تبریز0000-0001-7788-5300حمیدرهنمونپژوهشگر مرکز تحقیقات کشاورزی استان آذربایجان شرقیJournal Article19700101In vitro pollen germination and also pollen tube growth dynamics in different pollination treatments under controlled temperature, humidity and photoperiodicity were studied regarding four cultivars (‘Shastomi - e - Do’, ‘Ebrahim - e - Kalajah’, ‘Sefid - e - Rezaeeieh’ and ‘Razi’) under self and under cross-pollination along with three superior genotypes (‘269’, ‘416’ and ‘464’) of apricot. Following 24, 48 and 72 hours after controlled pollination, pistils were fixed in FAA. Subsequently, pistils were rinsed several times with water, and autoclaved in a 5% sodium sulfite to be soflened. After being stained with aniline blue, pistils were examined through fluorescent microscopy. Results indicated significant differences among the studied cultivars for all the traits. The highest and lowest percentages of in vitro pollen germination were observed in cultivars ‘Sefid - e - Rezaeeieh’ and ‘Razi’ respectively. As for the number of germinated pollen grain at the stigma, results revealed significant differences regarding the interaction of cultivars and pollen source. A general decrease in the number of pollen tubes was observed at the end of the style, in a way that the lowest percentage of pollen tubes in the third part of the style was observed under self-pollination. Regarding the pollen tubes either reaching the ovary or not, the results established the self - compatibility of ‘Shastomi - e - Do’ and self - incompatibility in the case of the other studied cultivars.در این تحقیق وضعیت جوانهزنی دانة گرده در شرایط درون شیشهای و همچنین چگونگی رشد لولة گرده در گردهافشانی با گردههای مختلف (گرده خودی و گرده سه ژنوتیپ شاخص زردآلو با شمارههای «269»، «416» و «464») تحت شرایط کنترل شده از لحاظ دما، رطوبت و نور در چهار رقم زردآلو به نام های «شصتمی دو»، «ابراهیم کلجاه»، «سفید رضائیه» و «رضی»، مورد مطالعه قرار گرفت . در زمانهای مختلف (24، 48 و 72 ساعت) پس از گردهافشانی کنترل شده، مادگی گلها در محلول FAA نگهداری شده و پس از طی مراحل آماده سازی نمونه ها، روند رشد لولة گرده با استفاده از میکروسکوپ فلورسنت مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارقام مورد مطالعه، از نظر تمامی ویژگیهای مورد بررسی با یکدیگر اختلاف معنیدار داشتند. بیشترین درصد جوانهزنی دانة گرده در شرایط درونشیشهای در رقم سفید رضائیه و کمترین آن در رقم رضی مشاهده شد. از نظر تعداد دانه گرده جوانه زده در سطح کلاله نتایج حاصله بیانگر معنی دار بودن اثر متقابل رقم با نوع گرده بود. کاهش قابل ملاحظه در تعداد لوله گرده در بخشهای پایینی خامه در طی رشد اتفاق افتاد بطوریکه کمترین درصد لوله های گرده موجود در بخش تحتانی خامه در گرده افشانی با گرده خودی مشاهده شد. با توجه به وجود و یا عدم وجود لولة گرده در تخمدان در صورت استفاده از گردة خودی، خودسازگاری رقم شصتمی دو و همچنین خودناسازگا ری سایر ارقام مورد مطالعه مشخص گردید.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25106_7d23c6a589eedb2569efb2c30fbbe066.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922A Comparison of the Essential Oil Chemical Composition of Origanum Vulgare L. Ssp. Vulgare Collected in its Flowering
and Seed Stages from Southern Region of Chalusمقایسه ترکیبات شیمیایی اسانس مرزنجوش (Origanum vulgare L. ssp. vulgare) جمع آوری شده از جنوب چالوس در مراحل گلدهی و بذردهی1531592510710.22059/ijhs.2012.25107FAسیدعلیاندیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانوحیدهناظریدانشیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانجوادهادیاناستادیار دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده گیاهان دارویی، تهرانJournal Article19700101Oregano (Origanum vulgare L.), a native plant from Iran, belongs to Lamiaceae family. This species is traditionally utilized as sedative, diuretic, sweater and antiseptic, It is also used to treat of gastrointestinal diseases and constipation. Origanum species are widely used in spice industry. In this study, the essential oil of the aerial parts of a subspecies from this plant namely Origanum vulgare ssp. vulgare was isolated through hydro-distillation following its collection from South region of Chalus in its flowering as well as in seed stages. The extracted essential oils were analyzed through GC and GC/MS systems. Nienteen compounds were identified in the extracted essential oil in the flowering stage which constituted about 99% of the total oil. The latter sample was found to be rich in linalyl acetate (27.2%), ?-terpinene (16.5%), 3-octanone (10.9%), ?-pinene (8.4%) and carvacrol (6.4%). The 22 identified compounds made up 98.6% of the essential oil in seed stage, carvacrol (23.2%), ?-pinene (15.8%), ?-pinene (10.7%) and trans-caryophyllene (5.3%) constituted the main compounds. According to the GC/MS results, the monoterpenes were characterized as the most predominant essential oil fraction in either stage. The percentages of the other components of the oils were 16.8 and 5.7 for the plant at flowering and at its seed stages, respectively.مرزنجوش (Origanum vulgare L.) گیاهی از خانواده نعناع و بومی ایران می باشد. این گیاه علاوه بر استفاده در طب سنتی به عنوان داروی مسکن، مدر، معرق و ضد عفونی کننده، در درمان بیماری های مربوط به معده و روده و همچنین یبوست کاربرد فراوانی دارد. گونه های جنس مرزنجوش به طور گسترده ای در صنعت ادویه مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه، پیکره ی رویشی یک زیرگونه از این گیاه (Origanum vulgare ssp. vulgare) پس از جمع آوری از منطقه جنوب چالوس در دو مرحله ی نموی گل و بذر به روش تقطیر با آب اسانس گیری شد. اسانس های استخراج شده بوسیله دستگاههای GC و GC/MS آنالیز شدند. 19 ترکیب در مرحله ی گلدهی شناسایی گردید که 99 درصد از ترکیبات اسانس را تشکیل دادند. ترکیبات غالب اسانس مربوط به این مرحله از گیاه عبارت بودند از: لینالیل استات (2/27%)، گاما-ترپینن (5/16%)، 3-اکتانون (9/10%)، بتا-پینن (4/8%) و کارواکرول (4/6%). در مرحله ی بذردهی نیز 6/98 درصد از ترکیبات شناسایی شده ی اسانس شامل 22 ترکیب بودند که کارواکرول (2/23%)، آلفا-پینن (8/15%)، بتا-پینن (7/10%) و ترانس-کاریوفیلن (3/5%) به عنوان غالب ترین ترکیبات شناسایی شدند. بر طبق نتایج GC/MS مونوترپن ها به عنوان مهمترین اجزای اسانس در هر دو مرحله تشخیص داده شدند. درصد ترکیبات دیگر اسانس برای مراحل نموی گل و بذر به ترتیب برابر با 8/16 و 7/5 بود.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25107_c14ae1cd392fa5965dfe3b3541024250.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922Cloning, Identification and Analysis of Biochemical Characteristics as well as the Phylogeneticism of a Thioredoxin H Gene from Grape (Vitis Vinifera L. Cv. Bidaneh Sefid)همسانه سازی، شناسایی و بررسی خصوصیات بیوشیمیایی و روند تکامل ژنتیکی یک ژن تیوردوکسین h از گیاه انگور بیدانه سفید1611742510810.22059/ijhs.2012.25108FAرضاحیدری چابلقیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بین¬المللی امام خمینی (ره)، قزوینرحیمحداددانشیار گروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بین¬المللی امام خمینی (ره)، قزوینقاسمعلیگروسیاستادیار، گروه بیوتکنولوژی کشاورزی، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بین¬المللی امام خمینی (ره)، قزوینJournal Article19700101Thioredoxins (Trxs) are small heat-stable proteins that are involved in the cell redox regulation and are present in all organisms from prokaryotes to higher eukaryotes. In higher plants, Trxs can be classified into six different groups namely: the chloroplastic Trxs f, m, x, and y, the mitochondrial Trx o and the Trxs h. The Trxs h are represented by a small multigenic family that participate in such multiple processes as cellular protection against oxidative stress. A full-length cDNA coding for a thioredoxin h (VvTrxh3) gene was cloned from grape (Vitis vinifera L. cv. Bidaneh Sefid) leaf tissue through Reverse Transcription Polymerase Chain Reaction (RT-PCR) technique, and then, biochemical, structural and phylogenetic characteristics were analyzed. Nucleotide sequence analysis revealed an open reading frame of cloned VvTrxh3 gene with a length of 345bp, encoding a protein of 114 amino acid residues. Protein sequence analysis revealed that this gene with thioredoxin fold, contains a typical catalytic site of WCGPC, the calculated molecular mass, and the predicted isoelectric point of the deduced polypeptide of 12.79 kDa and 5.06, respectively. Phylogenetic and multiple alignment studies revealed that this gene is a thioredoxin h belonging to the subclass IA from subgroup I, with a high degree of similarity with plant thioredoxins hتیوردوکسینها (Trxs) پروتئینهایی کوچک و مقاوم در برابر حرارت هستند که در حفظ تعادل شرایط اکسیداسیون- احیاء (Redox) سلولی دخالت داشته و در تمام موجودات زنده از پروکاریوتها تا یوکاریوتهای عالی وجود دارند. در گیاهان عالی، تیوردوکسینها به شش گروه مختلف، شامل تیوردوکسینهای کلروپلاستی f،m ،x و y، تیوردوکسین میتوکندریایی o و تیوردوکسینهای h تقسیمبندی میشوند. تیوردوکسینهای h با داشتن یک خانواده چند ژنی کوچک در فرآیندهای متعددی از جمله محافظت سلولی در برابر تنش اکسنده دخالت میکنند. cDNA کدکننده ژن تیوردوکسین h (VvTrxh3) از بافت برگ گیاه انگور بیدانه سفید (Vitis vinifera L. Bidaneh Sefid)، با استفاده از تکنیک واکنش زنجیرهای پلیمراز نسخهبرداری معکوس (RT-PCR) جداسازی و همسانهسازی شده و خصوصیات بیوشیمیایی، ساختاری و روند تکامل ژنتیکی آن مورد بررسی قرار گرفت. بررسی توالی نوکلئوتیدی نشان داد که چارچوب باز خواندنی ژن همسانهسازی شده VvTrxh3 به طول bp345 بوده و یک پروتئین با 114 اسیدآمینه را کد میکند. همچنین بررسی توالی پروتئینی این ژن نشان داد که جایگاه فعال آن به صورت WCGPC بوده و وزن مولکولی محاسبه شده و نقطه آیزوالکتریک پیشبینی شده آن به ترتیب برابر 79/12 کیلودالتون و 06/5 و دارای ساختار سه بعدی مختص پروتئینهای تیوردوکسین، تحت عنوان Thioredoxin Fold میباشد. بررسیهای فیلوژنتیکی و همردیفسازی چندگانه نشان داد که این ژن، تیوردوکسین نوع h و متعلق به زیرکلاس IA از زیرگروه I بوده و شباهت زیادی با تیوردوکسینهای h گیاهان دیگر دارد.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25108_6ef3ed1737557f24858a5214ef015d75.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922A Study of the Environmental Factors Affecting some of the Biological Characteristics of Flower in Four Iranian
Commercial Apricot Cultivarsبررسی عوامل محیطی موثر بر برخی از خصوصیات بیولوژیکی گل در چهار رقم زردآلوی ایرانی1751872510910.22059/ijhs.2012.25109FAفاطمهنکونامدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانمحمدرضافتاحی مقدمدانشیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلیعبادیاستاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران0000-0002-7043-255XJournal Article19700101Apricot belongs to the Rosaceae family and is considered as an economically important Fruit among others. Irregular bearing is a shortcoming in apricot production which is partly due to its limited ecological adaptation. The aim of this study was to investigate the effects of temperature prior to flowering stage on some characteristics as related to flowering organs. In two consecutive years, some traits were recorded in four commercial apricot cultivars namely: ‘Nasiri’, ‘Noori’, ‘Jahangiri’ and ‘Shahroudi’.Results indicated that temperature influenced the plant’s flower reproductive organs, pollen and pistil performance which in turn played an important role on flower fertility. During the first year, pollen germination was considerably low due to a very cold winter while in the second year the final development stage of pistil failed because of becoming confronted with a warm winter. Pistils with shorter style and non-swollen ovaries were observed in some cultivars including ‘Jahangiri’ and ‘Noori’. The two other cultivars produced a higher percentage of normal pistils during the second year. Differences between cultivars would be attributed to carbohydrate storage and sensitivity of ‘Jahangiri’ to warm winters. In ‘Nasiri’ double pistil and multiple ovule percentage decreased during the second year. On the other hand, in year 2007-2008cultivars exhibited early flowering due to easily meeting the chilling requirement but faced spring frost damage. According to the obtained results, temperature fluctuation affected flower quality in either on year. Continuous cold winter provided more suitable conditions for organogenesis and fruit set in year 2006-2007. In this year, pollen germination decreased because of cold winter but, in total, fruit set was at its optimum level because of good pistil’s performance.زردآلو از جایگاه مطلوبی در اقتصاد صنعت میوه برخوردار است. محدود بودن دامنه سازگاری اکولوژیکی یکی از عوامل محصولدهی نامنظم در این گونه است. هدف از این مطالعه بررسی اثر دمای محیط در مرحله پیش از گلدهی روی برخی از خصوصیات گل در چهار رقم زردآلوی تجاری با نامهای نصیری، نوری، شاهرودی و جهانگیری میباشد. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد دمای محیط از طریق تاثیر بر اندامهای زایشی گل از جمله سلامت دانهگرده و مادگی نقش مهمی در میزان باروری ارقام ایفا مینماید، به طوری که در سال اول، جوانهزنی دانهگرده به علت سرمای طولانی و شدید زمستان به میزان زیادی کاهش پیدا نمود و در سال دوم احتمالا به علت وجود زمستان گرم مرحله نهایی نمو مادگی با مشکل مواجه شد و مادگیهای با خامه کوتاه و تخمدان غیر متورم در بعضی ارقام از جمله جهانگیری و نوری مشاهده شد. دو رقم دیگر در سال دوم مادگیهای طبیعیتری تولید نمودند. علت وجود تفاوت در بین ارقام را میتوان به مسئله تناوب باردهی و ذخیره کربوهیدراتی آنها و حساسیت رقم جهانگیری به زمستانهای گرم نسبت داد. در رقم نصیری درصد چندتخمکی در سال 88-87 کاهش یافت. از طرف دیگر در این سال به علت تامین زودتر سرمای تجمعی، گلدهی ارقام زودتر اتفاق افتاد و دچار مشکل سرمازدگی بهاره شدند. طبق نتایج، نوسانات دمایی در هر دو سال به نحوی کیفیت گل را تحت تاثیر قرار داد. در کل زمستان سرد و یکنواخت در سال 87-86 شرایط مناسبتری برای نمو اعضاء گل و تشکیل میوه زردآلو فراهم کرد. جوانه زنی دانه گرده در این سال کاهش یافت اما به علت عدم وقوع سرمازدگی بهاره باردهی ارقام به صورت مطلوب انجام گرفت.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25109_cd0e60b6af8cf4059a5e9a8ef14f5edc.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922A Study of the Seasonal Variation in Pigmentation, Phenylalanine Ammonia Lyase Activity and
Quality preservation of Cut Alstroemeria Flowersمطالعه تغییرات فصلی در رنگ گیری، فعالیت آنزیم فنیل آلانین آمونیالیاز و کیفیت ماندگاری گل های بریده آلسترومریا1891982511010.22059/ijhs.2012.25110FAسمیهقاسمی عمراندانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانمحمودقاسم نژاداستادیار، دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان0000-0002-7615-2639عبدالهحاتم زادهدانشیار دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان0000-0002-4784-9613داودبخشیاستادیار دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلانJournal Article19700101The close to impossible correct controlling of the temperature and light intensity is the main limiting factors of growing plants in the plastic covered greenhouses. Quality and vase life of cut flowers are mostly influenced by greenhouse temperature. Alstroemeria needs cold temperature for growth and flowering. In the current study, the such changes in vase life and flower quality as stem length, the number of flowers per inflorescence, and flower pigmentation in relation with anthocyanin concentration and Phenylalanine ammonia lyase (PAL) activity was investigated for three Alstroemeria cultivars namely: ‘Bordeaux’ , ‘Sukari’, and ‘Modena’ during the growing season in summer and autumn in plastic greenhouses.The results indicated that increase in temperature during summer resulted in declining flower quality and vase life, in contrast, cold temperature in late summer and early autumn enhances biosynthesis of anthocyanin and flower pigmentation. There were significant differences observed between Alstroemeria cultivars as regards high temperature during the summer season. In this study, high temperature induced Phenylalanine ammonia lyase (PAL) activity in petals, making one conclude that Phenylalanine ammonia lyase (PAL) enzyme might not be a key enzyme for biosynthesis of anthocyanin in Alstroemeria flowers. With increase in temperature, the number of flowers were shown to decrease in ‘Bordeaux’ cultivar.عدم امکان کنترل صحیح دما و شدت نور، عامل اصلی محدوده کننده پرورش گیاهان در گلخانههای پلاستیکی است. کیفیت و عمر گلجایی گلهای بریده بیشتر تحت تاثیر دمای گلخانه قرار می گیرند. آلسترومریا برای رشد و گلدهی به دمای خنک نیاز دارد. در این پژوهش، تغییرات در ماندگاری و کیفیت گلها از جمله طول ساقه، تعداد گلچه در هر گل آذین و رنگگیری گل ها در ارتباط با غلظت آنتوسیانین و فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز (PAL) در سه رقم آلسترومریا، ‘سوکاری’، ‘بوردو’ و ‘مدنا’ طی ماه های تابستان و پاییز در گلخانه پلاستیکی بررسی شد. نتایج نشان داد که بالا رفتن دما در ماههای تابستان بطور معنی داری باعث کاهش کیفیت و ماندگاری گل ها شده است، اما خنک شدن دما در آخر تابستان و پاییز سنتز آنتوسیانین و رنگگیری گل ها را بهبود بخشید. همچنین معلوم شد که حساسیت ارقام مختلف آلسترومریا نسبت به دمای بالای فصل تابستان بطور معنی داری با یکدیگر متفاوت میباشند. در این پژوهش، افزایش دما منجر به افزایش فعالیت آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز (PAL) در گلبرگ ها شده است، بنابراین آنزیم فنیلآلانین آمونیالیاز (PAL) ممکن است بهعنوان آنزیم کلیدی سنتز کننده آنتوسیانین در گل های آلسترومریا نباشد. افزایش دما در رقم ‘بوردو’ باعث کاهش تعداد گلچه در گل آذین شد.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25110_eb186ef591aec33fe11bbaac81731a9f.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922Genetic Diversity of Wild and Commercial Genotypes of Plum Using SSR Molecular Markerبررسی تنوع ژنتیکی نمونه های آلوی وحشی و تجاری با استفاده از مارکر ملکولی SSR1992102511110.22059/ijhs.2012.25111FAمرضیهاتحادپوردانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه علوم باغبانی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانمحمدرضافتاحی مقدمدانشیار گروه علوم باغبانی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانذبیح الهزمانیاستاد گروه علوم باغبانی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران0000-0002-2365-5531Journal Article19700101Japanese plum (Prunus salicina Lindl.) having originated from China, is now one of the important fruit trees in many countries in the world. Knowledge of genetic diversity among existing germplasms provides the possibility of parental selection in breeding improvement programs. For assessment of genetic diversity and relationship among genotypes in Iran (Ramsar, Velyan Karaj and Mashhad) and four commercial cultivars availabe at the Research Center, Dept. Of Horticultural sciences, University of Tehran, as well as Mirobolan cultivar, eight microsatellite loci were employed. These markers produced a total of 68 bands in the studied genotypes. UDA-005 and UDP98410 loci produced the highest number of alleles (12) while CPSCT026 locus rendered the lowest (4). The average effective allele was recorded 4.1 with a maximum of 6.6 alleles at UDA-005 microsatellite site and a minimum of 2.7 at ASSR71. The average expected heterozigosity in all loci was 0.73 varying from 0.58 at ASSR71 to 0.86 at UDA-005 microsatellite locus. The average observed heterozigosity was 0.49 differing from 0.34 at UDP98410 to 0.71 at ASSR72 loci. Gene flow index (Nm) was 1.22 on the average at all loci showing the exchange of genetic material (seeds, pollen, etc.) among the locations. The mean of Polymorphic Information Content (PIC) being 0.69, indicated high heterozigosity rate among plum genotypes. Cluster analysis based on SMC similarity coefficients and UPGMA method was performed. According to clusters, groups were not in match with the geographical distribution so that genotypes with different distributions were located in same groups but there exicted certain differences between hexaploid and diploid genotypes. Based on the results of similarity matrix, the lowest and the highest genetic similarities were recorded as 0.506 and 0.92 respectively. Average similarity among genotypes recorded as 0.79, corresponding to a previous report with an average similarity whithin the same studied genotypes, using RAPD markers, (0.71).امروزه آلو یکی از درختان میوه مهم در بسیاری از کشورهای جهان میباشد. آگاهی از تنوع ژنتیکی ژرمپلاسمهای موجود امکان انتخاب والدین در بهبود برنامههای اصلاحی را فراهم میکند. جهت ارزیابی تنوع ژنتیکی و مشخص نمودن روابط ژنتیکی بین ژنوتیپهای آلوی ایران (رامسر، کرج و مشهد) و ژنوتیپهای تجاری موجود در مرکز تحقیقات گروه علوم باغبانی دانشگاه تهران و همچنین نمونه میروبالان از هشت نشانگر ریزماهواره استفاده شد. این نشانگرها تعداد 68 آلل در مجموع هشت جایگاه ریزماهواره در ژنوتیپهای مورد بررسی تولید کردند. مکانهای ریزماهواره UDA-005 و UDP98410 با 12 آلل بیشترین و مکان ریزماهواره CPSCT026 با چهار آلل کمترین تعداد آلل را در بین نشانگرها تولید کردند. میانگین تعداد آللهای مؤثر (ne) 1/4 با حداکثر 6/6 آلل در مکان ریزماهواره UDA-005 و حداقل 7/2 درASSR71 بود. میانگین هتروزیگوتی مورد انتظار در بین مکانها 73/0 بود که از 58/0 در ASSR71 تا 86/0 در مکان ریزماهواره UDA-005 متفاوت بود. میانگین هتروزیگوتی مشاهده شده 49/0 بود که از 34/0 در UDP98410 تا 71/0 در مکان ASSR72 متغیر بود. میانگین شاخص جریان ژنی (Nm) در بین همه مکانها 22/1 بود که نشان میدهد مبادله مواد ژنتیکی (بذر، گرده و غیره) بین محلهای جغرافیایی مورد نظر انجام شده است. محتوای اطلاعات چندشکلی در بین ژنوتیپهای مورد بررسی از 52/0 تا 80/0 با میانگین 69/0 ارزیابی شد که هتروزیگوتی بالا را در بین ژنوتیپهای آلو نشان داد. گروهبندی نمونهها از روش تجزیه خوشهای بر اساس ضریب تشابه SMC انجام شد و دندروگرام با استفاده از روش Unweighted Paired Group Method of Arithmetic Means رسم گردید. گروهبندی ژنوتیپها با مناطق جغرافیایی مطابقت نداشت به طوریکه آلوهای مناطق متفاوت در گروههای ژنتیکی مجاور هم قرار گرفتند ولی تفاوت مشخصی بین ژنوتیپهای هگزاپلوئید و دیپلوئید مشاهده شد به گونهای که ژنوتیپهای هگزاپلوئید در فاصله 66/0 از بقیه ژنوتیپها جدا شدند و در یک گروه قرار گرفتند. بر اساس نتایج حاصل از ماتریس تشابه کمترین تشابه ژنتیکی (506/0) و بیشترین آن (92/0) و متوسط تشابه بین کل ژنوتیپ ها 77/0 بود که با متوسط تشابه گزارشات قبلی در ژنوتیپهای مشابه با استفاده از دیگر نشانگرها (71/0) مطابقت نشان داد.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25111_72b9d0dc354be0c262130b171b40fe30.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922Effect of Salicylic Acid on Inducing Chilling Tolerance, Decay Control and Maintenace of Quality of Sweet Lemon
(Citrus Limetta)Fruitsاثر سالیسیلیک اسید در القای مقاومت به سرمازدگی، کنترل پوسیدگی و حفظ کیفیت میوه لیموشیرین (Citrus limetta)2112162511210.22059/ijhs.2012.25112FAعبدالحسینابوطالبیاستادیار گروه باغبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرمبهنامبهروزناماستادیار گروه باغبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرمزهراپشنگهدانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه باغبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرمJournal Article19700101The effects of different concentrations of salicylic acid as compared with control and as well with distilled water treatment were assessed on induction of resistance to chilling injury and quality of sweet lemon during its storage. For the purpose, sweet lemon fruits were treated by immersion method for 5 minutes in salicylic acid (200,400 and 600 mg/lit) and then packed in polyethylene bags to be stored in cold storage (4±1oC) for two months. At the end of the storage period, fruits were transferred to 25 ° C environment for 5 days while the effects of treatments on chilling injury, total soluble solids, ion leakage percentage, vitamin C, weight loss and decay percentage being investigated. Based on the obtained results, salicylic acid decreased chilling injury, preserved quality appearance and prevented water loss of the fruits without any deleterious effect on internal quality. The highest chilling injury occured in control and the lowest in fruits treated with 400 mg /lit of salicylic acid at low temperature, even after keeping them later at high temperatures. In terms of weight loss and reduction of vitamin C and total acids, significant differences were observed between treated vs control fruits. Furthermore, no significant differences of total soluble solids (TSS) and pH were found between treated vs control fruits. In total, treatment with 400mg/lit of salicylic acid showed fruits with the best appearance and the most controlling effect on chilling injury.در این مطالعه اثر سطوح مختلف سالیسیلیک اسید بر القای مقاومت به سرمازدگی و کیفیت میوه لیموشیرین مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور میوه لیموشیرین در غلظتهای صفر (آب مقطر)، 200، 400 و 600 میلیگرم در لیتر سالیسیلیک اسید به صورت غوطهوری به مدت 5 دقیقه تیمار و پس از بستهبندی در کیسه پلاستیکی بصورت تکی به انبار سرد ( 1±4درجه سانتیگراد) منتقل و مدت دو ماه نگهداری شدند. یک گروه میوه نیز بدون اعمال هیچ تیماری به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. پس از پایان مدت آزمایش، میوهها به مدت 5 روز به دمای 25 درجه سانتی گراد منتقل و اثر تیمارها بر درصد میوههای سرمازده، کل مواد جامد محلول، درصد نشت یونی، ویتامین ث و درصد میوههای پوسیده بررسی شد. بر اساس نتایج سالیسیلیک اسید باعث کاهش سرمازدگی، حفظ کیفیت ظاهری و جلوگیری از آب از دستدهی میوه گردید، بدون آنکه اثر نامطلوب بر کیفیت محصول داشته باشد. بیشترین درصد میوه سرمازده در تیمار شاهد و آب مقطر و کمترین آن در تیمار 400 میلیگرمدرلیتر سالیسیلیک اسید وجود داشت. از لحاظ میزان کاهش وزن، ویتامین ث و اسید کل، تفاوت معنیداری بین میوههای تیمار شده با سالیسیلیک اسید و شاهد وجود داشت اما هیچگونه اختلاف معنیداری بین آنها از لحاظ میزان مواد جامد محلول و pH عصاره دیده نشد. در مجموع، تیمار 400 میلیگرمدرلیتر سالیسیلیک اسید، میوههای با بالاترین کیفیت ظاهری و بیشترین اثر بازدارندگی بر سرمازدگی داشت.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25112_ba5212c49b679528f231cc6d45d9f6df.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922Study on The Effect of Plant Growth Regulators Gibberellic Acid and Thidiazuron on Vase Life and Qualitative Traits of Two Cultivars of Alstroemeria: ‘Odessa’ and ‘Sacramento’بررسی اثرات تنظیمکنندههای رشد اسیدجیبرلیک و تیدیازورون بر روی حفظ کیفیت و ماندگاری گلهای بریده آلسترومریا رقم های ‘Odessa’ و ‘Sacramento’2172292511310.22059/ijhs.2012.25113FAبیتاحکم آبادیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد ودانشگاه آزاد اسلامی تهران، واحد علوم و تحقیقاتیونسمستوفیدانشیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانسپیدهکلاته جاریاستادیار دانشگاه آزاد اسلامی تهران، واحد علوم و تحقیقاتJournal Article19700101The effect of plant growth regulator short time treatments ( GA3 and TDZ) on the increase of vase life and qualitative traits of Alstroemeria cultivars ‘Odessa’ and ‘Sacramento’ were investigated. Cut flowers were treated with 24h pulse treatments which included different concentrations of GA3 and TDZ. Cut flowers were later held in preservative solution (Sucrose 2% +Nanosid 2ppm) and then their vase life and qualitative traits evaluated on different days. The results indicated that GA3 300 µM treatment in ‘Odessa’ increased flower longevity while GA3 150 and 300 µM treatments increased leaf longevity. Moreover, GA3 300 µM treatment in ‘Sacramento’ deeply prevent affected the prevention of leaf senescence whereas the preservative solution more conspicuously affected the increase of flower longevity. In addition, 2ppm antibacterial Nanosid diminished the growth of microorganisms in preservative solution, in comparison with control (distilled water) and 2% Sucrose overcome the lack of carbohydrates in respiration process in cut flowers. Relative fresh weight and total soluble solids in stem increased in all treatments except in control. Also, GA3 (50, 150 µM) in ‘Odessa’ and GA3 300 µM in ‘Sacramento’ exhibited the maximum rate of total chlorophyll on the 12th day. Consequently, short duration treatment with 300 µM of GA3 is recommended in increasing the vase life and quality of cut flowers in ‘Odessa’ and ‘Sacramento’. Odessa’ is considered as a superior cultivar over ‘Sacramento’ and Nanosid in preservative solution being acknowledged as an appropriate antibacterial agent.در این تحقیق به منظور افزایش عمر گلجا و حفظ کیفیت گل های شاخه بریده آلسترومریا رقمهای ‘Odessa’ و ‘Sacramento’ اثرات تیمار کوتاه مدت تنظیم کنندههای رشد گیاهی جیبرلین و سیتوکینین مورد بررسی قرار گرفت. گلها در غلظت های مختلفی از اسیدجیبرلیک و تیدیازورون برای مدت 24 ساعت قرار گرفتند. سپس گلهای شاخه بریده در محلول نگهدارنده حاوی ساکاروز 2 % و نانوسید ppm 2 قرار گرفتند و عمر گلجا و صفات کیفی آنها در روزهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که، در رقم ‘Odessa’ تیمار اسید جیبرلیک 300 میکرومولار باعث افزایش طول عمر گل و تیمارهای اسید جیبرلیک با غلظتهای 150 و300 میکرومولار باعث افزایش طول عمر برگ شدند. در رقم ‘Sacramento’ تیمار اسید جیبرلیک 300 میکرومولار در افزایش طول عمر برگ بسیار مؤثر بود ولی در افزایش طول عمر گل در این رقم محلول نگهدارنده مؤثرتر بود. همچنین وجود ماده آنتی باکتریال نانوسید باعث کاهش شدید رشد میکروارگانیسمها در محلول نگهدارنده در مقایسه با شاهد (آب مقطر) و وجود ساکاروز 2% نیز باعث رفع کمبود کربوهیدراتهای مصرف شده در فرایند تنفسی گلهای شاخه بریده شدند. در همه تیمارها به جز تیمار شاهد، وزن تر نسبی و مواد جامد محلول در ساقه افزایش یافتند. همچنین در روز دوازدهم آزمایش، تیمار اسید جیبرلیک 50 و 150 میکرومولار در رقم ‘Odessa’ و تیمار اسید جیبرلیک 300 میکرومولار در رقم ‘Sacramento’ ، بیشترین میزان کلروفیل کل در برگ را داشتند. در نهایت تیمار اسید جیبرلیک 300 میکرومولار در رقمهای ‘Odessa’ و ‘Sacramento’جهت افزایش عمر گلجا و کیفیت گل ها توصیه میشود. ‘Odessa’ به عنوان رقم برتر نسبت به ‘Sacramento’ در نظر گرفته شد و نانوسید نیز در محلول نگهدارنده به عنوان ماده آنتیباکتریال مناسبی معرفی شد.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25113_0f6d51d1d3999c55fe2649b06b426481.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922Effect of Ethylene Scavenger Sachets in Modified Atmosphere Packaging on the Shelf Life of Date Fruit Cv. Barheeتأثیر بالشتکهای جاذب اتیلن در شرایط بستهبندی اتمسفر تغییریافته بر عمر قفسهای میوه خرما رقم برحی2312412511410.22059/ijhs.2012.25114FAزهراکرمی جموردانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه علوم باغبانی، دانشگاه شهید چمران اهوازسیدمحمدحسنمرتضویاستادیار گروه علوم باغبانی، دانشگاه شهید چمران اهوازاحمدمستعاناستادیار مؤسسه تحقیقات خرما و میوههای گرمسیری کشورJournal Article19700101Barhee is considered as one of the most popular date cultivars worldwide. Its fruits, because of low tannin content and low astringency can be, and are consumed at Khalal stage. Due to its high water content and respiration rate, Khalal date fruit is very perishable and of low storage life. Limited supply, and difficulties involved in marketing of this product, makes one think of new packaging methods to be considered in developing the market for fruits of this cultivar. This study was conducted to evaluate the effects of different packaging methods (control, passive modified atmosphere packaging, modified atmosphere packaging containing ethylene scavenger sachets) and two storage temperatures (5 and 15°C) on the storage life of date fruit cv Barhee harvested at Khalal stage. During 27 days of storage, fruits were analyzed in 3 day intervals and evaluated for different quality parameters including flesh firmness, weight loss, titrable acidity, total soluble solids (TSS), pH, TSS/TA, percentage of Rutab, electrolyte leakage, surface color, antioxidant capacity and phenolic content. Results showed that fruits in MAP treatment with ethylene scavenger sachets experienced the lowest percentage of weight loss (0.42%), lowest percentage of spots turning into Rutab (35%) and maximum tissue firmness. They also experienced low changes in the other marginal parameters tested. Among the two studied storage temperatures, 5°C exerted better effects on the maintenance of quality attributes.رقم برحی از مهمترین ارقام خرما به شمار میرود که میوه آن به علت برخورداری از تانن کم و گسی اندک، در مرحله خلال (خارک) به مصرف میرسد. میوه خرما در مرحله خارک به دلیل داشتن بافتی پرآب و فعالیت شدید تنفسی، فسادپذیر بوده و عمر نگهداری کوتاهی دارد. با توجه به عوامل محدود کننده عرضه و فروش، استفاده از روشهای نوین بستهبندی میتواند در توسعه بازارهای مصرف این محصول مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر تیمارهای مختلف بستهبندی (اتمسفر تغییریافته (مپ) غیرفعال، بستهبندی مپ حاوی بالشتکهای جاذب اتیلن و شاهد) و نیز دمای نگهداری (5 و 15 درجه سانتیگراد) بر ماندگاری میوه خرمای رقم برحی برداشت شده در مرحله خارک انجام پذیرفت. طی 27 روز نگهداری، میوهها به فاصله زمانی هر سه روز یکبار آنالیز کیفی شده و از نظر فاکتورهای مختلفی مثل سفتی بافت، درصد کاهش وزن، اسیدیته قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول، pH، نسبت TSS/TA، درصد تبدیل به رطب، رنگ ظاهری پوست میوه، نشت الکترولیت، ظرفیت آنتیاکسیدانی و غلظت مواد فنولی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد میوهها در تیمار مپ حاوی بالشتک جاذب اتیلن از کمترین درصد کاهش وزن (42/0%)، کمترین درصد تبدیل به رطب (35%) و بیشترین سفتی بافت برخوردار بودند و از نظر دیگر صفات کیفی نیز کمترین کاهش را نشان دادند. همچنین دمای 5 درجه سانتیگراد نسبت به 15 درجه سانتیگراد در حفظ خصوصیات کیفی میوه اثر بهتری داشته است.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25114_22e119caf77f0049f53d6bcc7bed404c.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922The Effect of Growing Conditions and Different Drying Methods on Drying Time, Essential Oil Content, Color Characteristics and Microbial Load of Dracocephalum Moldavica L.اثر شرایط کشت و روشهای مختلف خشک کردن، بر مدت زمان خشک شدن، میزان اسانس، خصوصیات رنگ و بار میکروبی گیاه دارویی بادرشبی (Dracocephalum moldavica L.)2432542511510.22059/ijhs.2012.25115FAسعیدهمحتشمیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانمصباحبابالاراستاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران0000-0001-8645-625Xسیدمحمدابراهیم زاده موسویاستاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانمحمدحسینمیرجلیلیاستادیار گروه کشاورزی پژوهشکده گیاهان و مواد اولیه دارویی دانشگاه شهید بهشتیجمانهادیبدانشجوی سابق کارشناسی ارشد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانJournal Article19700101Drying, is one of the important postharvest processes of medicinal plants with an important role played in quality and quantity of the drugs. In this research, in order to study the effect of growing conditions and different drying methods on drying time, essential oil content, color characteristics and microbial load of Dracocephalum moldavica, a Factorial experiment in Randomized Complete Block Design (RCBD) of two factors namely: drying method (five methods) and growing conditions (two conditions), of three replications was performed. The five treatments followed in the drying method were comprised of: 1- sun drying, 2- drying in shade at room temperature, 3- Oven drying at 30°C, 4- Oven drying at 40°C, and 5- Oven drying at 50°C, while the treatments for the growing conditions were:1- cultivation in greenhouse and 2- cultivation in field. The drying process was continued until the moisture content of either about 10% on a wet basis or on a dry basis was obtained. The results indicated the significant effect of treatments on all the evaluated factors. Also for both conditions (field and greenhouse), the minimum drying time (11 and 14 hours) belonged to 50°C for oven treatment while maximum drying time (55 and 73 hours) belonged to drying in shade. The maximum essential oil content (in both conditions)was related to shade drying, while the minimum content achieved at 50°C treatments. Also, it was observed that 50°C and sun drying treatments significantly decreased the plants microbial load.خشک کردن یکی از مراحل مهم پس از برداشت گیاهان دارویی می باشد که نقش مهمی در کمیت و کیفیت محصول دارد. به منظور بررسی تاثیر روشهای مختلف خشک کردن بر سرعت خشک شدن، میزان اسانس، خصوصیات رنگ و بار میکروبی گیاه بادرشبی، آزمایشی بصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با دو فاکتور روش خشک کردن (5 روش) و شرایط کشت (2 شرایط) با سه تکرار اجرا گردید. فاکتور اول و دوم به ترتیب عبارت بودند از: روشهای خشک کردن (1- آفتاب 2- سایه 3- آون با دمای 30 درجه سانتی گراد 4- آون با دمای 40 درجه سانتی گراد 5- آون با دمای 50 درجه سانتی گراد ) و شرایط کشت ( 1- کشت در شرایط گلخانه و خارج از فصل 2- کشت در مزرعه ). خشک کردن نمونه ها تا زمانی که وزن آنها به محتوای رطوبتی 10 درصد بر پایه وزن تر یا 1/0 بر پایه وزن خشک رسید ادامه داشت. نتایج نشان دهنده تاثیر معنی دار تیمارها بر تمامی فاکتورهای اندازه گیری شده بود. به طوری که در هر دو شرایط مزرعه و گلخانه کمترین زمان خشک شدن (11 و 14 ساعت) در روش آون با دمای 50 درجه سانتی گراد و بیشترین آن (55 و 73 ساعت) مربوط به تیمار سایه بود. بالاترین درصد اسانس (وزنی- وزنی) در هر دو شرایط مربوط به تیمار سایه و کمترین آن مربوط به آون دمای 40 و 50 درجه سانتی گراد بود. همچنین تیمار های آون با دمای 50 درجه و آفتاب به طور موثری توانستند بار میکروبی را کاهش دهند.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25115_35f1be92a5528bb97796a48fa5c94032.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم باغبانی ایران2008-482X43220120922The Effect of Essential Oil and Extract of Clove Buds (Eugenia Caryophyllata) on Some Quality Characteristics of Table Grapes During Storageاثرات اسانس و عصاره میخک (Eugenia caryophyllata) بر برخی ویژگیهای کیفی انگور طی دوره انبارداری2552652511610.22059/ijhs.2012.25116FAزهراوصال طلبدانشجوی سابق کارشناسی ارشدگروه علوم باغبانی دانشگاه بوعلی سینا، همدانمنصورغلامیدانشیار گروه علوم باغبانی دانشگاه بوعلی سینا، همدانJournal Article19700101Use of such natural compounds as essential oils and plant extracts is considered as a safe method in control of postharvest diseases as well as delay in plant tissue senescence. In this study, the effects of clove essential oil and extract was investigated on decay control and on some quantitative characteristics of table grapes during storage. Grape bunches, after having been treated with different concentrations of clove essential oils (0, 50, 100, 150, 300, 450 and 600 µl/L) and as well with extract (0, 150, 300, 450 and 600 µl/L), were kept at 1C for 40 days. Clove essential oil proved to be effective in decay control, water loss, SSC, browning and shriveling of rachis and against berry shed. Also decrease in berry total phenol content, acidity and softening was delayed, causing increased storage life of fruits. Lower concentrations were more effective in enhancing storage life. Clove extract application, in spite of useful effects, could not be an advisable commercial method for increasing grape storage life, because of its weak decay control, water loss and browning of rachis in all its concentrations.استفاده از ترکیبات طبیعی نظیر اسانسها و عصارههای گیاهی راهبرد مناسبی در کنترل پوسیدگیهای پس از برداشت و به تأخیر انداختن پیری بافتهای گیاهی معرفی شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثرات اسانس (به روش تدخینی) و عصارهی میخک (به روش غوطهوری) روی کنترل پوسیدگی و برخی ویژگیهای کیفی انگور بیدانه سفید طی انبارداری انجام شد. خوشه های انگور پس از تیمار با غلظتهای مختلف اسانس (0، 50، 100، 150، 300 و 450 میکرولیتر در لیتر) و عصاره میخک (0، 150، 300، 450 و 600 میکرولیتر در لیتر) به مدت 40 روز در دمای 1 درجه سانتیگراد نگهداری شدند. اسانس میخک در غلظتهای مختلف، پوسیدگی، تلفات آب، تجمع مواد جامد محلول، چروکیدگی و قهوهای شدن چوب خوشه، قهوهای شدن و ریزش حبه را طی مدت انبارداری کاهش داد. همچنین سرعت کاهش محتوای فنل کل، کاهش اسیدیته و نرم شدن حبهها را به تأخیر انداخت و نهایتاً موجب افزایش مدت نگهداری میوهها شدند. غلظت های کمتردر افزایش عمر انباری مفیدتر ارزیابی شدند. کاربرد عصاره میخک با توجه به کنترل ضعیف تر پوسیدگی و نیز وقوع کاهش آب و قهوهای شدن چوب خوشه در تمامی غلظتهای بهکاررفته، علی رغم ویژگیهای مفید آن طی مدت انبارداری بهعنوان راهکاری تجاری برای افزایش انبارمانی انگور قابل توصیه نیست.https://ijhs.ut.ac.ir/article_25116_a31a71bde2d86c313607ff81a2da423d.pdf